خیمه در کوی یار خواهم زد
در آن غمگسار خواهم زد
با جنیبت گشان نوبت وصل
پای بر روزگار خواهم زد
اولین تازیانه ئی که زنم
بر سر انتظار خواهم زد
با رخ خویش و خط اولکدی
در خزان و بهار خواهم زد
باز بر بام عالم از نخوت
علمی آشکار خواهم زد
خاک در چشم باد خواهم ریخت
آب بر روی نار خواهم زد
پشت پای کمال در ره عشق
بر رخ فخر و عار خواهم زد
دو جهان را چو بشکنم با خود
همه در کارزار خواهم زد
هر اثر کز اثیر خواهد ماند
جز سخن بر کنار خواهم زد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.