زهی جناب تو والا مکان نعمت والا
ز روی همت عالی فلک نشیب و تو بالا
ملوک را همه روزه بدرگه تو تنزه
فتوح را همه ساله به حضرت تو توّلا
بگوش کوس، غریو بیان فتح شنوده
سعادت تو ز خامش زبان رایت اعلا
ز رهروان معانی تو راست سبق ترقی
ز خسروان زمانه تو راست قدر معلا
همه نتایج و ارکان تو را مزید معالی
که هفت والی چرخ از در تو اند، مولّا
گر از سپهر بپرسی که کیست پشت سلاطین
زبان بمدح سراید بحرف واضح و والا
سر ملوک جهان، پهلوان تهمتن ثانی
تفاخر همه اسلاف فخرالدین ذکریا
که با شجاعت داود، ساخت ملک سلیمان
که با وفای براهیم، یافت عصمت یحیا
شهی که زبده ی مهر وی است راحت عقبی
شهی که زنده بنام وی است ساحت دنیا
ز روزنامه او روز کار، یافته روزی
بر آستانه ی او، مکرمات یافته مأوا
بر آب و سبزه شمشیر او، و قود ظفر را
وجوه مطعم و مشرب، امیر منزل و مرعا
زسنک سبزه بر آرد، بالتفات و عنایت
ز شیر شیر بدوشد، باحتمال و مدارا
مقر قائمه حلم اوست، مرکز قوموا
هیون ساریه ذهن اوست مرکب اسرا
عقیم شد چو دم و طبع او بکار در آمد
صدف ز لولو مکنون بقر، ز عنبر سارا
وگر چنانکه توانی شنود چاوش عبرت
گشاده بر قدم آورد، نی ز فتنه ولوصا
دم وی است، خرد را به نکته مایه عدت
در وی است، هنر را ز فتنه مامن و ملجا
به رأی جنبش و آرام اوست، تا بقیامت
ثبات مرکز اغبر، مدار گنبد خضرا
زهی خراب جهان را، بعدل کرده عمارت
امیدهای کهن را، بفضل کرده مطرا
لباس ملک، تو را زیبد، ارچه در نظر من
جهان فروز تری، همچو آفتاب معرّا
چو شوق در دل عاشق بطبع جای پذیرد
صدای کوس تو، در طاق این رواق پر آوا
سیه سپید توشان دید، همچو جفت جواهر
رخ دوام به بیند نه، طاق ابروی طغرا
در آنکه دست تو دریاست شبهتی نشناسم
کزو سیاهی توقیع، عنبری است ز دریا
فلک چو ابروی خُضبه خضاب وسمه گرفته
در تو در خم ابرو عزیز دیده بنیا
توئی مفلسف تدبیر عقل و حکمت خاکی
توئی مهندس ترتیب چرخ و انجم و قمرا
بدان اجازت عدلت که در بدایت عالم
چهار مادر گیتی گرفت حمل نُه آبا
زفاف خانه گردون خراب باد که روزی
همی ز عقل و زمانه نبات زاید از ابنا
چنان رفیع جنابی که با بلندی قامت
سر فلک نکند جز مکانت تو تمنا
چو تو مجرد جودی زبان عقل که باشد
که در مقابل رایت کند حدیث مجازا
بمدح توست سخنور زبان لاله اخرس
بنام توست نیوشنده کوش صخره صما
چو نرم روی خدنک از کمان صلب پرانی
خواص نرمی و چربی دهد صلابت خارا
زمانه با تو چه سودا پزد، که دست شجاعت
بریخت خون حوادث، زسهم این سر صفرا
اگرچه رای تو بودی بیاض عارض مشرق
بخاصیت ندمیدی ز شب دواله سودا
تبیره ساز حوادث، بر او زند سپر کین
هر آنکه کرد ز قهرت، دمی نکون و تبرا
دماغ چرخ ز خصمت، بجز بخار نبیند
که در دهان زمانه نواله ایست مهنا
بحفل طالع تو داد ملکتست تمامت
بسعی دانش تو کار دانش است مهیا
خجسته کلک تو صوری است بر دهان ممالک
زده بقصد امامت دم عنایت و احیا
چنان به نزل نعم با نعم قرار گرفتی
که جز بلفظ شهادت نرفت، بر دهنت، لا
اجل چو صورت پروانه شد بر آتش تیغت
که عشق بار ندادش بخود فراغت و پروا
هر آنکه زنده کند سنت خلاف تو یکدم
حدیث خلق رها کن بخلق قابلی او را
عظیم خلق تو گوئی که ارغنون بزرگی است
که از مسام بد اندیش جان کشد بمواسا
ممان که با تو سر از جور برکند فلک الثور
که زهره تو، به ثور است آفتاب به جوزا
برای بزم تو چون برگشند برق یمانی
که شد بریشم نورش بانعکاس مثنا
چو گرد خلق تو کرددز حلم و جود و تواضع
مثلثی بکف آرد سپهر مجمره سیما
همی سمور تو گیرند سامیان مراتب
از آن سما، به جنابت نه بست مجلس اسما
ملقب اند باسماء تو ملوک زمانه
توئی بقدر ز القاب آن گروه مسما
بنای ملک تو آنگه کند قبول تباهی
کجا قبول کند سطح آب خط معما
ز اصطناع تو ممکن بود بباغ زمانه
که تخم بقله حمقا شود درختک دانا
بهار در رک او آن عمل کند که نماید
بجای عقد شکوفه ز شاخ عقد ثریا
هزار ناله بر آید بر او ز باغ خورنق
هزار شود در افتد از او به جنت مأوا
ستارگان زبر و زیر شاخ چرخ مثالش
گرفته صورت اکلیل در برابر رؤیا
سپهر گفته خرد را بدین نشان که تو دادی
اثیر پرهنر است این درخت بوالعجب اسما
اگر زهی ز درختی چنین دریغ نداری
بر بقای مخلد کند ز برگ هویدا
همیشه تا خرد و نفس و چرخ و طبع زمانه
بآفرینش یزدان مقوّمند و محلّا
نه عقل راه نماید نه نفس کار گذارد
مکر ببدرقه رحمت خدای تعالا
تو باش عالم دل را ز عیم قاعده گستر
تو باش ملکت جان را امیر مرتبه افزا
ستاره زفت و تو معطی مزاج عمر تو زیرک
زمانه سست و تو محکم، سپهر پیر و تو برنا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف ویژگیهای برتر یک شخصیت والا مقام میپردازد که به خاطر همت و تواناییهایش مورد ستایش قرار گرفته است. شاعر با استفاده از تمثیلها و تشبیهات مختلف، بزرگی شخصیت را توصیف میکند و او را مظهر عدالت، شجاعت و حکمت میداند. همچنین به جایگاه او در دل مردم و تأثیرات مثبتش بر جامعه اشاره میکند. در متن، تحسینهای فراوانی از ویژگیهای شخصیتی و دستاوردهای او بیان شده و به نقش او در ایجاد صلح و دیانت اشاره شده است. این شخصیت به عنوان الگویی برای دیگران و نمادی از موفقیت و عظمت در نظر گرفته میشود.
هوش مصنوعی: ای کاش تو با عظمت و بزرگ، در جایی قرار داری که نعمتهای فراوانی در آن وجود دارد. این موفقیت و مقام بلند تو ناشی از تلاش و همت والای توست که سبب شده تا زمین در زیر تو قرار گیرد و تو در مرتبهای بلند و والا قرار بگیری.
هوش مصنوعی: هر روز پادشاهان و فرمانروایان به درگاه تو میآیند و سال به سال فتح و پیروزیها به وجود تو وابسته است.
هوش مصنوعی: به گوشها خوش صدا میرسد که صدای پیروزی و خوشبختی تو به خاطر سکوت زبان پرچم بلند است.
هوش مصنوعی: از راهبران معانی، تو پیشی گرفتهای. برتری و رشد در زندگی نسبت به پادشاهان زمانهات، تنها متعلق به توست.
هوش مصنوعی: تمامی دستاوردها و اجزای وجود تو، به تو افزوده میشود، زیرا هفت آسمان از درگاه تو الهام میگیرند، ای مولای بزرگ.
هوش مصنوعی: اگر از آسمان بپرسی که چه کسی پشت سر پادشاهان قرار دارد، زبان به ستایش خواهد گشود و با کلمات شیوا و بلند بیان خواهد کرد.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و تمجید از قدرت و ویژگیهای برجسته یکی از پهلوانان تاریخ اشاره دارد. در اینجا، تهمتن به عنوان یک قهرمان بزرگ و قابل توجه معرفی شده است، که به نوعی نمایندهی افتخارات و میراث نیاکانش به شمار میآید. فخرالدین ذکریا نیز به عنوان نامی محبوب و محترم در میان اجدادش ذکر شده است. در کل، پیام این بیت به عظمت و بزرگی یک شخصیت تاریخی و همچنین ارتباط عمیق او با نسلهای گذشتهاش مربوط میشود.
هوش مصنوعی: با شجاعت داود، حکومت سلیمان بنا شد و به برکت وفاداری ابراهیم، پاکی و عصمت یحیا به دست آمد.
هوش مصنوعی: پادشاهی که ویژگیهای خاص او باعث خوشبختی در زندگی پس از مرگ است، همان پادشاهی است که نام او در دنیا زنده و جاویدان است.
هوش مصنوعی: در روزنامهی او، روز کار و تلاش را پیدا کردهام و روزی در آستان او به دست آوردهام؛ همچنین از مقام و کرامت او بهرهمند شدهام و در پناه او قرار گرفتهام.
هوش مصنوعی: شمشیر او بر روی آب و سبزه میدرخشد و نشانه پیروزیاش در کنار غذا و نوشیدنی است، مانند امیری که در منزل و مرتع خود حکمرانی میکند.
هوش مصنوعی: از دل سبزه، به لطف و توجه کسی، میتوان شیر را دوشید و با احتیاط و نرمش به نتیجه رسید.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که کریمان و افراد با صبر و حلم، جایگاه و مرکزیت دارند. همچنین، ذینفعان و کسانی که در امور عمیق و ذهنی تمرکز دارند، مانند مرکب پرسرعتی در سفرهای دور و دراز هستند. به عبارت دیگر، حکمت و حلم آنها به عنوان ریشهای است که به آنها قدرت و استقامت میبخشد.
هوش مصنوعی: وقتی که نیروی خلاق و استعداد فرد به کار افتاد، مانند این است که صدفی لؤلؤی باارزش را در دل خود پرورش میدهد. در نتیجه، از میان خشکی و سختی، زیبایی و ارزش نمایان میشود.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی، به صدای عبرت که در جلو قدمهایت شنیده میشود، گوش کن. این صدا از فتنه و مشکلات دوری میکند.
هوش مصنوعی: حضور او باعث زندگی و انرژی است و در دل او، خرد و دانش به خوبی پرورش یافته است. او به هنر به عنوان پناهگاهی در برابر مشکلات و بحرانها نگاه میکند.
هوش مصنوعی: حرکت و سکون او به ارادهاش است و تا روز قیامت مرکز ثابت خاکی، دور گنبد سبز در حال گردش خواهد بود.
هوش مصنوعی: وای بر این جهان ویران، که با عدل، امیدهای گذشته را دوباره ساخته است و به لطف خود، آن را آباد کرده است.
هوش مصنوعی: این جمله میگوید که تو باید به زیبایی و شایستگی لباس ملکه بیندیشی و فراموش نکنی که هرچند در نظر من تو از همه جهان زیباتر هستی، اما همچون آفتابی با شکوه وعریان باقی میمانی.
هوش مصنوعی: وقتی که شوق در دل عاشق جا بگیرد، صدای نغمه تو در این فضای پر از صدا، طنینانداز میشود.
هوش مصنوعی: چشمان سیاه و سفیدی که به هم کج میشوند، مانند جفت جواهرهایی است که تابش نور را در خود دارند، اما هیچگاه نمیتوانند زیبایی و جذابیت ابروی خوشقوارهای را که جالبترین نشانهها را دارد، به تصویر بکشند.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که من هیچ مشابهتی را برای دریا دست تو نمیشناسم. سیاهی که نشانهی توست، مثل مشک است که بوی خوش دریا را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: آسمان مانند ابروی زیبای تو رنگین و آراسته است و در قوس ابرویت، زیبایی خاصی نهفته است.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که تدبیر و حکمتت بر اساس عقل و تجربههای انسانی است. تو مروج و سازندهای هستی که نظم و ترتیب را در جهان و در حرکات سنجیدهی ستارهها و ماه برقرار میکنی.
هوش مصنوعی: بدان که با اجازه عدل تو، در آغاز این دنیا، چهار مادر زمین نُه پدر را در آغوش گرفتند.
هوش مصنوعی: عروسی آسمان باید متلاشی شود، زیرا یک روز عقل و زمانه میوهای از انسانها به بار میآورد.
هوش مصنوعی: این بیت به وصف شخصیت والا و بزرگ یک فرد اشاره دارد. شاعر میگوید که این شخص به قدری بلندمرتبه و با عظمت است که سرزمین آسمان نیز برای او جز درخور مقامش، آرزویی نمیکند. به عبارتی، این فرد آنقدر ارزشمند و بینظیر است که هیچچیز دیگری نمیتواند جایگاه او را پر کند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو با همهٔ ویژگیهای منحصربهفرد خودت، وجودی خالص و آزاد هستی، عقل و منطق چه کارهاند که بخواهند در برابر عظمت تو، صحبت کنند یا داستانی نغز بگویند.
هوش مصنوعی: این سخن درباره توست و گوینده همچون لالهای خاموش، فقط نام تو را میبرد. آن کس که به شنیدن آوای تو گوش میدهد، مانند مجسمهای از سنگ محکم است.
هوش مصنوعی: وقتی که جوانی نرم و با لطافت از کمان تیر برمیدارد، خاصیت نرمی و چربی او میتواند به سختی و استحکام سنگ تبدیل شود.
هوش مصنوعی: دنیا با تو چه نقشهای خواهد کشید، که دلیران با حوادث و مشکلات روبرو شده و خونشان بر زمین ریخته شده است، به خاطر سهمی که از این سرنوشت تلخ دارند.
هوش مصنوعی: هرچند نظر تو تابش چهرهات را به آسمان میآورد، اما به خاطر ویژگیهای خاص خود، از تاریکی شب درنگ نمیکنی.
هوش مصنوعی: حوادث به مانند تیرهایی هستند که به سوی او پرتاب میشوند، و هر کسی که از خشم او بهطور موقت فاصله بگیرد و کار خوبی انجام دهد، از خطرات در امان خواهد ماند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در اثر دشمنی شما، تنها بخار و سر و صدای بیهودهای دیده میشود و در واقع در این دنیای پر از تغییرات، چیزی جز یک لقمهی بیارزش و کممحتوا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در جمعی که به خاطر تو برگزار شده، سلطنت تو به کمال خود رسیده است و این به خاطر تلاش و آگاهی توست که همه چیز را فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: قلم خوشبوی تو، نشانهای است بر زبان سرزمینها که با هدف رهبری و پشتیبانی از زندگی و شکوفایی آمده است.
هوش مصنوعی: تو چنان در نعمتها و الطاف الهی غرق شدهای که جز کلمه «شهادت» از زبانت بیرون نمیآید.
هوش مصنوعی: وقتی مرگ مانند پروانهای بر روی آتش تیغ تو نشسته باشد، عشق به او فرصت و آسودگی نمیدهد و او را از نگرانی و پرهiz میرهاند.
هوش مصنوعی: هر کس که به طور نادرست و خلاف سنت تو، زندگی مردم را زنده نگه دارد، یک لحظه هم در مورد گفتوگو و رفتار مردم توقف نکن و به ویژگیهای او توجه کن.
هوش مصنوعی: شما به قدری بینظیر و بزرگ هستید که مانند یک آواز باشکوه و دلنواز به نظر میرسید، که توانایی جذابیت و شادابی را از تفکرات منفی و ناامید کننده میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر آسمان کجسلیقگیها و سختیها را از سر تو دور کند، بدان که ستارهی زیبای تو در بره (ثور) قرار دارد و خورشید در دوپیکر (جوزا) میدرخشد.
هوش مصنوعی: برای مهمانی تو مانند برقی هستم که از یمن میآید و نورش در زمینهی ابریشم پخش میشود.
هوش مصنوعی: اگر آدمی با حلم، سخاوت و تواضع به گرد مردم بیفتد، به طور حتم همچون قیمتی باارزش در دستان آسمان خواهد درخشید و چهرهاش همچون آتشدان روشن خواهد شد.
هوش مصنوعی: سمور تو را میگیرند و سامیان از آن سما برمیدارند، اما به خاطر جنابت به مجالس نامها دعوت نمیشوی.
هوش مصنوعی: سلطنت جهان به نام توست و هر یک از پادشاهان به اندازهٔ القابی که دارند، به تو نسبت داده میشوند.
هوش مصنوعی: سرزمین تو وقتی به ویرانی رضایت میدهد که سطح آب، معما را بپذیرد.
هوش مصنوعی: با تکیه بر هنر و استعداد تو، امکان دارد در دنیای زمان، نهال دانایی به ثمر بنشیند، حتی اگر دانهای از جهل در آن وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: بهار در کنار او به شکلی عمل میکند که مانند شکوفههایی میشود که از شاخههای ستاره ثریا میرویند.
هوش مصنوعی: از باغ خورنق هزاران ناله بر او بلند میشود و از او به بهشت رحمت مییابد.
هوش مصنوعی: ستارگان در آسمان مانند زیورهایی هستند که در برابر آنچه در خواب میبینیم نقش و زیبایی دارند.
هوش مصنوعی: آسمان نشان داده که عقل و خرد با نشانی که تو به آن دادهای، تأثیر شگفتانگیزی دارد. این درخت با شکوه و زیبایی، نماد آن است.
هوش مصنوعی: اگر از درختی که به تو میرسد، چنین چیزی را دریغ نمیکنی، پس بر ماندگاری خود در این دنیا، از برگها به خوبی استفاده کن.
هوش مصنوعی: همواره عقل و نفس انسان، و همچنین رفتار و ویژگیهای زمان، تحت تأثیر آفرینش و قدرت خداوند قرار دارند و به آن وابستهاند.
هوش مصنوعی: نه عقل را میتوان به عنوان راهنما در نظر گرفت و نه نفس به انسان اجازه میدهد که درست عمل کند؛ تنها مکر و تدبیر میتواند وسیلهای برای رسیدن به رحمت خداوند متعال باشد.
هوش مصنوعی: تو باش دانای دل و صاحبنظر آن، تو باش فرمانروا و بزرگمرتبهی جان.
هوش مصنوعی: در این شعر به تضاد میان شرایط طبیعی و ویژگیهای فردی اشاره میشود. ستاره درخشان به نوعی نماد خوش شانسی یا شرایط مساعد است، اما از طرفی عمر شما تحت تأثیر زمانه متغیر است. با این حال، شما دارای ثبات و قوت هستید. به علاوه، در حالی که آسمان و زمان به سمت پیری میروند، شما همچنان جوان و پرانرژی باقی ماندهاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو رخ نمود بر ایوان این حدیقه ی مینا
ز زیر پرده ی کحلی عروس کلّه خضرا
چنان نمود که خاتون حجله خانه ی مشرق
به زیر مقنعه بنهفت طرّه ی شب یلدا
جهان مفرّح یاقوت کرد از آنک به حکمت
[...]
زهی به ساعد سیمین شکوفه ید بیضا
نظر به نور جمال تو مهر دیده حربا
به جستجوی تو چندان عنان گسسته دویدم
که گشت صفحه مسطر کشیده، دامن صحرا
مکن نصیحت اهل لباس، بخیه به لب زن
[...]
حکایتیست مرا از که از کسی که بود او
چه کار داری برگو بکن سوال بفرما
ز اسم گویمش آری ز رسم نیز بدیده
که باشد او علی عسکر کنون ز شغلش بسرا
حجابم آید غربیله خوب نیست بیان کن
[...]
چو گاه شام بدل شد عذار لاله حمرا
در این حدیقه ارزق به چشم نرگس شهلا
گشود دست قضا در زمانه طرّه غلمان
نمود شکل هلال از فلک چو ابروی حورا
دوباره یوسف خور، اوفتاد در چه مغرب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.