عاشق که برفروخت چراغت ز داغ دل
کی بی فروغ روی تو بیند فراغ دل
شمع رخت ز آتش موسی خبر دهد
زین است آتشی که فروزد چراغ دل
چون گل اگرچه سوخت بصد داغ غم دلم
بوی دلم چو غنچه نرفت از دماغ دل
هرکو بداغ غم بنهد دل ز عاشقی
هرگز گل مراد نچیند ز باغ دل
داغ بتان چراغ دل عاشقان بود
روشن بود چراغ تو اهلی بداغ دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی درد و غم ناشی از عشق و زندگی است. شاعر از تیر عشق سخن میگوید که به جانش نشسته و او را متاثر کرده است. او به این نکته اشاره میکند که زندگی دشوارتر از مرگ است و باید با مشکلات غم کنار آمد. همچنین به بیثمری تلاشهایی اشاره میکند که از داشتن همت و امید، نتیجهای نمیگیرند. شاعر میگوید که ارزش عقل در بازار عشق کمتر از آن است که کسی به آن توجه کند و این عشق دیوانگی میآورد. او از شراب و مستی صحبت میکند و به توبههای ناکامش اشاره میکند. در پایان، شاعر به ناامیدی ناشی از غم و کلماتی چون خار اشاره دارد و از بیثمری زندگی خود lament میکند.
هوش مصنوعی: عاشق وقتی که عشقش شعلهور میشود، از درد دلش چراغی روشن میکند. در این حال، چگونه میتواند چهرهای بدون درخشش از تو را ببیند و به آرامش دل دست یابد؟
هوش مصنوعی: شمع زیبایی تو از آتش موسی آگاه است. این آتش، آتش عشق است که دل را روشن میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه مانند گلی هستم که به خاطر داغهای سنگین غم سوختهام، اما بوی دلم مانند عطری که از یک غنچه برمیخیزد، همچنان در وجودم حضور دارد و از قلبم خارج نشده است.
هوش مصنوعی: هر کس که بار غم را بر دلش بگذارد و در عشق دچار گردد، هرگز از باغ دل خود گل خوشبختی را نخواهد چید.
هوش مصنوعی: محبوبان دلی که دل عاشقان را روشن کردهاند، چون چراغی است برای آنها. اما عشق تو به نوعی دیگر موجب روشنایی و گرما در دلهای مجروح و داغ دار میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صدر شرق و غرب خداوند شمس دین
خصم ترا مباد ز انده فراغ دل
آثار شکر تو فضلا را غذای روح
انوار مهر تو عقلا را چراغ دل
در مجلس تو هست مرا رحمت روان
[...]
آن ماهرو که چشم من است و چراغ دل
دردا که سوختم ز فراقش به داغ دل
خاطر به فکر غیر مجو لذت غمش
عشرت کجا توان چو نباشد فراغ دل
گم گشت با نشانی داغش دل از برم
[...]
تا پر نشد ز بوی محبت دماغ دل
چون لاله پرده برنگرفتم ز داغ دل
جان میدهم به مژده گر آرد نسیم صبح
بوئی ز چین زلف توام در دماغ دل
ساقی چراغ جام برافروز تا کنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.