شاهان اگر بصحبت رندان نظر کنند
شاید که نازو سروری از سر بدر کنند
با دشمنان عتاب بود مصلحت ولی
با دوستان بچشم عنایت نظر کنند
خون دلم چنین که دو لعل تو میخورند
دل رفت و رخنه عاقبتم در جگر کنند
مارا بهشت صحبت پیرست و جام می
طفلان راه میل به شیر و شکر کنند
اهلی مگوی شرح غم خود به گلرخان
ایشان کجا تحمل این درد سر کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی روابط بین شاهان و رندها میپردازد. شاعر بیان میکند که اگر شاهان به رندان توجه کنند، ممکن است به ناز و زیبایی دست یابند. او اشاره میکند که با دشمنان در ظاهر باید تند رفتار کرد، ولی با دوستان باید با عطوفت و محبت برخورد شود. همچنین شاعر از عشق و اندوهی که به خاطر معشوق احساس میکند سخن میگوید و به بهشت گفتگو با پیران و لذت از جام می اشاره میکند. در نهایت، شاعر به دوستانش توصیه میکند که از درد و غمهایشان برای محبوبان خود نگویند، زیرا آنها قادر به درک این نوع درد و رنج نیستند.
هوش مصنوعی: اگر پادشاهان به صحبت و محاوره با آدمهای با طرز فکر آزاد و بیپروا (رندان) بپردازند، ممکن است از تجملات و خودخواهیهایشان فاصله بگیرند و روحیهی تواضع و انسانیت را در خود پیدا کنند.
هوش مصنوعی: با دشمنان باید با احتیاط و جدیت رفتار کرد، اما با دوستان باید با محبت و مهربانی برخورد نمود.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر عشق تو به شدت رنج میکشد، چرا که زیباییهای تو همچون لعلهای باارزش، آن را میخورند. اکنون دیگر دلی برای من نمانده و عاقبت این درد در جگر من باقی میماند.
هوش مصنوعی: بهشت برای ما به خاطر گفت و گوی پیران جذاب است و جام شراب جوانان باعث میشود که میل و رغبت به شیرینی و لذایذ زندگی پیدا کنند.
هوش مصنوعی: نمیتوانی غم خود را برای زیبایانی که اطرافت هستند بازگو کنی، زیرا این افراد تاب و تحمل این درد و رنج را ندارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن شبروان که در شب خلوت سفر کنند
در تاج خسروان به حقارت نظر کنند
آن رهروان که در پس زانو سفر کنند
پوشیده دیده و ره نادیده سر کنند
هر جا غبار کوی تو باشد عبیر چیست
خاکیست آنکه عطر فروشان بسر کنند
اهل کرم که عزت مهمان شناختند
[...]
جمعی که قطع راه به مژگان تر کنند
چون رشته دست در کمر صد گهر کنند
بحری است بحر عشق که موج و حباب را
دریادلان تصور تیغ و سپر کنند
خرطوم پشه را کجک فیل کرده اند
[...]
عشاق چون فسانهٔ تحقیق سر کنند
آیینه بشکنند و سخن مختصر کنند
هر چند برق شعله زند از نگاهشان
یکسر چراغ خانهٔ آیینه بر کنند
بر جوهر حیا نپسندند انفعال
[...]
غمدیدگان عشق ترا شادی آرزوست
اما نه آن قدر که غم از دل به در کنند
دوزخ در آب دیده شود غرق روز حشر
گر عاشقان حدیث غم عشق سرکنند
ای مدعی برو که محبت نه کار تست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.