بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن
بیک نگاه تو صد سال میتوان بودن
قبول بخت بباید که کشته تو شوم
شهید عشق باقبال میتوان بودن
اگر بر آن کف پاروی خود توان مالید
چو خاک بهر تو پامال میتوان بودن
گهی که رخ چو گل آتشین بر افروزی
سپند روی تو چون خال میتوان بودن
منال اهلی اگر از غمی پریشان حال
مگو همیشه بیک حال میتوان بودن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.