نگذاشت غم تنگ دهانت اثر از من
جز نام بجا نیست نشان دگر از من
برقی است خیال تو که بر خرمن جانم
هرگاه زند هیچ نماند اثر از من
بیرون نروم از خط فرمان تو هرگز
مانند قلم گر زنی ایدوست سر از من
پرواز کنم باز به یاد لب بامت
صد بار فلک گر شکند بال و پر از من
رخسار تو بنمایش ای اختر مسعود
جوید کس اگر قبلهٔ شمس و قمر از من
بردم بر دل قصهٔ دیوانگی خویش
دیدم بود آن غمزده دیوانهتر از من
از دشمنی خلق جهانم سر مویی
غم نیست اگر دوست نگیرد نظر از من
حاجی سفر کعبه و طوف حرم از تو
طوف حرم بن عم خیرالبشر از من
خوش پیشهٔ من مدح علی گشته صغیرا
صد شکر که آید بظهور این هنر از من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عمق عشق و دلبستگیاش اشاره میکند و بیانگر این است که غم و اندوه نمیتواند تأثیری بر وجود او بگذارد و تنها نام او باقی مانده است. خیال معشوقش برای او همچون برقی است که همه وجودش را شعلهور میکند و نمیتواند از فرمان او بیرون برود. او به یاد عشقش آرزو دارد که حتی اگر همه چیز از دست برود، بتواند پرواز کند. شاعر همچنین از زیبایی معشوق صحبت کرده و خودش را در کنار او میبیند، حتی اگر دیگران او را درک نکنند یا به او توجه نکنند. در نهایت، او به ستایش علی (ع) میپردازد و از هنر خود در این زمینه شکرگزاری میکند.
هوش مصنوعی: غم و اندوه تو به گونهای بر من تأثیر گذاشت که جز نام من چیزی از من باقی نمانده است و هیچ نشانه دیگری از من وجود ندارد.
هوش مصنوعی: خیال تو همچون برقی است که هر بار بر جانم میتابد و اثری از من باقی نمیگذارد.
هوش مصنوعی: هرگز از حدودی که تو تعیین کردهای خارج نمیشوم، همچنان که قلم وقتی به او فشار میآورند، سرش را برمیدارد.
هوش مصنوعی: اگر مجدد به یاد لب بام تو پرواز کنم، حتی اگر فلک بال و پر من را بشکند، صد بار این کار را انجام میدهم.
هوش مصنوعی: صورت زیبای تو درخشش خود را نشان میدهد، ای ستارهای که به نوعی خوشبختی میآوری. اگر کسی به دنبال نقطه عطفی باشد که شمس و قمر به آن سمت رسیدهاند، باید به من مراجعه کند.
هوش مصنوعی: داستان دیوانگی خودم را با دل بردم و در آن دیدم کسی را که بیشتر از من غمگین و دیوانه است.
هوش مصنوعی: من از دشمنی مردم دنیا ناراحتیای ندارم، زیرا اگر دوستم به من هیچ نظر و توجهی هم نداشته باشد، برایم مهم نیست.
هوش مصنوعی: حاجی، تو به سفر کعبه و زیارت حرم میروی، اما من نیز از تو و بن عم خیر البشر بیشتر از اینها دارم.
هوش مصنوعی: شغل من این است که در مورد علی تعریف و تمجید کنم و از این که این توانایی در من به وجود آمده، بسیار سپاسگزارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از من
من بیخبر از خویش و تو هم بیخبر از من
گفتم که صنوبر غم قدت برد از دل
او نیز خرابست بصد دل بتر از من
از پند عزیزان زره خواری عشقت
[...]
دیشب دو نفر از رفقا آمده بودند
در محضر من ساخته بر ماحضر از من
همراه یکیشان پسری بود که گفتی
چشمانش طلب میکند ارث پدر از من
از در نرسیده به همان نظرهی اول
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.