در قعر این وحشت سرا در ساحت این خاکدان
هر روز را باشد شبی هر نوبهاری را خزان
آن کو ز خاک آید همی خواهد بخاک اندر شدن
آری درین گیتی کسی باقی نماند جاودان
مرگ است همچون اژدها جان می ستاند بی بها
کی گردد از دامش رها پیل دمان شیر ژیان
در این سرای عاریت روزی دو مهمانیم ما
ناچار روزی می رود در خانه خود میهمان
بی شبهه و بی گفتگو بامرگ گردد روبرو
خرد و کلان زشت و نکو مرد و زن و پیر و جوان
چون شد هزار و سیصد و سی و سه از دور قمر
از هجرت ختم رسل پیغمبر آخر زمان
از ناظم السلطان مهی دارای عمر کوتهی
آورد در عقبا رهی بیرون شد از این خاکدان
خانم بزرگ نازنین با قدسیان شد همنشین
واندر جوار حور عین آسود در مهد جنان
نامش جهان را بدشرف عالم ز داغش در اسف
بحر شرافت را صدف مهر حیا را آسمان
کلک امیری لاجرم با ناله و اندوه و غم
چون خواست تاریخش رقم گفتا دریغا زآن جوان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ناپایداری زندگی و inevitability مرگ است. شاعر به تصویر کشیدن قهر و سرنوشت انسانها میپردازد که در این دنیای فانی، هر روز در حال گذر و هر بهاری به زوال میانجامد. وی بیان میکند که همه انسانها، بدون توجه به مقام و سن، یک روز مهمان این دنیا هستند و در نهایت به سمت مرگ میروند. شاعر با اشاره به مرگ به عنوان یک اژدهای بیرحم، احساس ناامیدی و اندوه خود را از فقدانها و جداییها ابراز میکند. همچنین، او به شخصیت مهمی اشاره میکند که در تاریخ به یادگار مانده و از دنیا رفته است و بر شرافت و محبت او تأکید میورزد. در کل، این شعر تاملی عمیق بر فناپذیری انسان و ارزشهای معنوی زندگی است.
هوش مصنوعی: در عمیقترین نقطه این ترس و ناامیدی و در دل این دنیای خاکی، هر روز به خاطر شبهایی که میگذرد، حس غم و اندوه دارد و هر بهاری که میآید، به نوعی با خزان و رکود همراه است.
هوش مصنوعی: هر کسی که از خاک به وجود آمده، در نهایت به خاک بازخواهد گشت. در این جهان، هیچ کس برای همیشه نمیماند.
هوش مصنوعی: مرگ همانند یک اژدها است که بیرحمانه جان آدمی را میگیرد و هیچ ارزشی ندارد. چگونه میتوان از چنگال آن رهایی یافت، در حالی که به مانند فیل در لحظات حساس و زودگذر زندگی، قدرت سرشار وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا ما موقتی هستیم و روزی مهمانانی هستیم که بالاخره باید برویم. زندگی ما نیز مانند میهمانی است که پایان مییابد.
هوش مصنوعی: بدون تردید و بدون هیچ بحثی، همه با مرگ روبرو میشوند؛ چه بزرگ و کوچک، چه نیکو و زشت، چه مرد و زن، چه پیر و جوان.
هوش مصنوعی: در سال 1333 هجری شمسی، از دور ماه در زمان بعثت پیامبر خاتم، به عنوان پیامبر آخر الزمان نمایان شد.
هوش مصنوعی: شخصی که عمر کوتاهی دارد، از ناظمالسلطان مهی (نظمی و دستوری خاص) به ما میآورد که باید از این جهان فانی خارج شویم و به سرنوشت دیگری برویم.
هوش مصنوعی: خانم بزرگ و عزیز با اهل آسمانها دوست و همنشین شده و در کنار حورهای بهشتی در آرامش و آسایش زندگی میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به بررسی ویژگیهای یک فرد برجسته و باعظمت میپردازد. نام این فرد در سراسر جهان شناخته شده و باعث افتخار و عزت عالم است. داغی که بر دلها نشسته به خاطر اوست، و بحر شرافت او به مانند مرواری در صدف خود، رونق و زیبایی دارد. همچنین، حیا و عفت او در آسمان مانند ستارهای درخشان و چشمنواز است.
هوش مصنوعی: قلم یک فرمانروای بزرگ، به ناچار با ناله و اندوه تاریخ خود را نوشت و حسرت جوانی را بیان کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
انوار و ظلمت را مکان بر جای و دائم تازنان
ای مادر نامهربان هم سالخورده هم جوان
چون کرد پیشآهنگ را در زیر محمل ساربان
بر پشت پیشآهنگ شد از خیمه شمع کاروان
آن چون مه ناکاسته چون گلبن پیراسته
همچون بهشت آراسته روشن چو خرم بوستان
صافی تن او نسترن بویا بر او یاسمن
[...]
داری تو ای سرو روان بر لاله و بر ارغوان
از مشک و عنبر صولجان از عشقت ای حور جنان
لا تحترق منی الجنان
لا تبل نفسی بالهوان
ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان
در گوش جانم میرسد طبل رحیل از آسمان
نک ساربان برخاسته قطّارها آراسته
از ما حلالی خواسته چه خفتهاید ای کاروان
این بانگها از پیش و پس بانگ رحیل است و جرس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.