گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ابوالحسن فراهانی

نمی‌خواهم کسی با نازنین من سخن گوید

اگرچه قاصد من باشد و پیغام من گوید

جواب درد دل گر نشنوم زان که عجب نبود

جوابی نشنود دیوانه چون با من سخن گوید

به ترک خواب پیمان بسته بودم میرم و ترسم

که آن پیمان‌شکن در محشرم پیمان‌شکن گوید

من و بلبل شکایت هردو از گل می‌کنیم اما

من اندر بیت احزان نالم و او در چمن گوید

نه چون من نامه برخواهد نه قاصد ای خوشا بلبل

که خود در پیش یار خویش حال خویشتن گوید