بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱
ساختم قانعْ دلِ از عافیت بیگانه را
برگِ بیدی فرش کردم خانهٔ دیوانه را
مطلبم از میپرستی تَردماغیها نبود
یکدو ساغر آب دادم گریهٔ مستانه را
دل سپندِ گردشِ چشمی که یادِ مستیاش
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲
با بد ونیک است یک رنگ هوس آیینه را
نیست اظهار خلاف هیچکس آیینه را
سرمهٔ بینش جهاندر چشم ماتاریککرد
شوخی جوهر بود در دیده خس آیینه را
وقت عارف از دم هستی مکدر میشود
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳
نیست با حسنت مجالگفتگو آیینه را
سرمه میریزد نگاهت درگلو آیینه را
غیر جوهر در تماشای خط نو رستهات
میکند صد آرزو دردل نموآیینه را
خاتم فولاد را از رنگگل بندد نگین
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴
جلوهٔ او داد فرمان نگاه آیینه را
هالهکرد آخربه روی همچوماه آیینه را
منع پرواز خیالت درکف تدبیر نیست
ناکجا جوهر نهد بر دیدگاه آیینه را
از شکست رنگ عجز اندود ماغافل مباش
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵
گه ازموی میان شهرت دهد نازک خیالی را
گهی از چین ابرو سکته خواند بیتعالی را
زبان حال خط دارد حدیث شکر لعلش
ازینطوطی توانآموختن شیرینمقالی را
ز نیرنگ حجابش غافلم لیک اینقدر دانم
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶
مآلکار نقصانهاست هر صاحبکمالی را
اگر ماهتکنند از دست نگذاری هلالی را
رمیدنها ز اوضاع جهان طرز دگر دارد
بهوحشت پیش باید برد ازین صحرا غزالی را
بهبقش نیک وبد روشندلان رادست رد نبود
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷
ندیدم مهربان دلهای از انصاف خالی را
زحیرت برشکست رنگ بستم عجزنالی را
فروغصبح رحمتطالعاست ازروی خوشخویی
زچین برجبهه لعنت میکشد خط بد خصالی را
پر پرواز آتشخانه سوز عافیت باشد
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸
بههستی انقطاعی نیست از سر سرگرانی را
نفس باشد رگ خواب پریشان زندگانی را
خوشارندیکهچون صبحاندرین بازیچهٔ عبرت
به هستی دست افشاندنکند دامنفشانی را
شررهای زمینگیرست هرسنگیکه میبینی
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹
عیش داند دل سرگشته پریشانی را
ناخدا باد بودکشتی توفانی را
اشک در غمکدهٔ دیده ندارد قیمت
از بن چاه برآر این مهکنعانی را
عشق نبود به عمارتگری عقل شریک
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰
فسون جاه عذر لنگ سازد پرفشانی را
به غلتانی رساند آب درگوهر روانی را
چوگلدروقت پیری میکشی خمیازهٔحسرت
مکن ای غنچه صرف خواب شبهای جوانی را
نباید راستی از چرخ کجرو آرزوکردن
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱
هرکجا نسخهکنند آن خط ریحانی را
نیست جز نالهکشیدن قلم مانی را
پیش از آنکز دم شمشیر تو نم بردارد
شست حیرت ورق دیدهٔ قربانی را
مطلب شوخی پرواز ز موج گهرم
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲
نباشد یاد اسباب طرف وحشتگزینی را
شکست دامنم بر طاق نسیان ماند چینی را
ز احسان جفا تمهید گردون نیستم ایمن
که افغانکرد اگر برداشت از آهم حزینی را
محبت پیشهای از نقش بیدردی تبراکن
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳
ربود از بس خیال ساعد او هوش ماهی را
نمیباشد خبر از شورِ دریا گوشِ ماهی را
نفس دزدیدنم در شور امکان ریشهها دارد
زبان با موج میجوشد لبِ خاموشِ ماهی را
ز دمسردی دوران کم نگردد گرمی دلها
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴
اثر دور است ازین یاران حقوق آشنایی را
سر وگردن مگر ظاهرکند درد جدایی را
ز بیدردی جهان غافل بُوَد از عافیتبخشی
چه داند استخوان نشکسته قدر مومیایی را
کشاکشها نفس را ازتعلق برنمیآرد
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵
کو ذوق نگاهیکه به هنگام تماشا
چون دیدهگریبان درم از نام تماشا
چشمم به تمنای توگرداند نگاهی
گلکرد به صد رنگ خط جام تماشا
شد عمروبه راه طلبت چشم نبستم
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶
درین محفل که دارد شام بربند و سحر بگشا
معما جز تأمل نیست یک مژگان نظر بگشا
ندارد عبرت احوال دنیا فرصتاندیشی
گرت چشمیست از مژگان گشودن پیشتر بگشا
بهکار بستهای دل آسمان عاجزتر است از ما
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷
نرسیدی به فهم خود ره عزم دگرگشا
به جهانیکه نیستی مژه بربند و درگشا
زگرانجانیات مبادکه شود ناله منفعل
به جنون سپند زن پی منقار پرگشا
تپش خلق پیش وپس نه زعشق است نی هوس
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸
اگر مردی در تسلیم زن راه طلب مگشا
ز هر مو احتیاجتگرکند فریاد لب مگشا
خم شمشیر جرأت صرف ایجاد تواضعکن
بهاینناخن همان جزعقدة چینغضبمگشا
خریداران همه سنگند معنیهای نازک را
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹
پیش توانگرمنشان، پهلوی لاغر مگشا
دستبههر دستمده، چشم بههردرمگشا
تا زیقینت بهگمان، چشم نپوشند خسان
بند نقاب سحرت در صف شبپر مگشا
همت تمکین نظرت نیست کم ازموجگهر
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰
در بیزری ز جبههٔ اخلاق چینگشا
هرچند آستینگره آرد جبینگشا
از سایلان، دریغ نشاید تبسمت
گیرمکفت تهیست، لب آفرینگشا
آب حیات جوی جسد جوهر سخاست
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)