امید نقیبی نسب در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۷ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » جواب هدهد:
با توجه به نسخه منطقالطیر تصحیح احمدخوشنویس مشهور به «عماد الکتاب» چاپ سال ۱۳۳۶ بعد از بیت شماره ۱۷ بیت زیر میآید
عشق را با کافری خویشی بود
کافری خود مغز درویشی بود
بنده خدا در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی:
بسیار زیبا
MOSTAFA Nikroozi در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۰۴ دربارهٔ اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۵۸ - گهی شعر عراقی را بخوانم:
کجایی ای عرب ، ای ساربان پیر صحرایی
MOSTAFA Nikroozi در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۹:
چه زیبا جلال الدین به روز قیامت و شباهت ان به پاییز و تابستان اشاره می کند.
مرضیه ط در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۲:
«میدان» درسته. لطفا ویرایش شود.
زهیر در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۵:
احتمالا این بیت اشاره به قسمتی از آیه ۱۵ سورۀ محمّد در قرآن کریم داره. ﴿فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی﴾
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:
کِتابٌ بالِغٌ مِنّی حَبیباً مُعْرِضاً عَنّی
إِنِ افْعَلْ ما تَری إِنّی عَلی عَهْدی وَ میثاقی
نامه ای است از من به دوستی که از من گریزان است / هر چه می خواهی، انجام بده؛ قطعاً من بر عهد و پیمان خود هستم
أَخِلّایی وَ أَحْبابی ذَروا مِنْ حُبِّهِ مابی
مَریضُ العِشْقِ لا یَبْری وَ لا یَشْکو إِلَی الرّاقی
دوستان و یارانم مرا رها کنید در باره آنچه از دوستی او به من رسیده است (یعنی سرزنشم نکنید که با این دوستی چه به روزم آمده) بیمار عشق نه بهبود می یابد و نه به پادزهر پناه می برد
قُمِ امْلَأْ وَ اسْقِنی کَأْساً وَ دَعْ ما فیهِ مَسْموماً
أَما أَنْتَ الَّذی تَسْقی فَعَیْنُ السُّمِّ تَرْیاقی
برخیز و جام را پر کن و از آن به من بنوشان و کار نداشته باش که آنچه در جام است سمی است اگر تو ساقی و نوشاننده باشی سم و زهر عینا پادزهر است
سَعی فی هَتْکیَ الشّانی وَ لَمّا یَدْرِ ما شانی
أَنَا المَجْنونُ لا أَعْبا بِإِحْراقٍ وَ إِغْراقِ
دشمنم در بی آبرو کردن من کوشید در حالی که از کار من بی خبر است / من دیوانه ام و از سوزاندن و غرق کردن باکی ندارم
لَقیتُ الْأُسْدَ فِی الغاباتِ لا تَقْوی عَلی صیدی
وَ هَذَا الظَّبْیُ فی شیرازَ یسبینی بِأَحْداقِ
شیرهای زیادی را در بیشه ها دیدم که نتوانستند مرا به دام اندازند و این بچه آهو در شیراز با حدقه های چشمش مرا اسیر کرد. (حدقه کمانیِ چشم را به کمند تشبیه کرده که همین شکلی است)
نه حسنت آخری دارد نه سعدی را سخن پایان
بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی
مستسقی شخصی که بیماری تشنگی دارد و هرچه آب بخورد باز تشنه تر می شود . سعدی می گوید نه حسن تو تمامی دارد و نه سخن سعدی در وصف حسن تو تمام شدنی است بلکه سعدی چونان تشنه ای است که آب گوارای وصف کردن تو را اینقدر می نوشد تا بمیرد ولی دریای حسن تو به جای خود باقی است
رخشان در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۰:
چگونه بسته بگشاید چو دشمن دارِ مفتاحی؟
خداوند هر لحظه در پی گشایش برای توست اما تو ای انسان خودت دشمن مفتاح و گشایش هستی دست از دشمنی با خودت دست از انقباض بردار با فضاگشایی خداوند به تو دسترسی پیدا میکند و گشایش برایت رخ میدهد.
زیبا،زیبا،زیبا💚
Ali Rumi در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲:
آن همه جور جفا که می کند باد صبا
قلیان نفس شهر آشوب باد صبا
خنده گل دو سه روزی مست کند باد صبا
پس از آن تاوان گردش ایام چه دهد باد صبا
یزدانپناه عسکری در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۵ دربارهٔ هجویری » کشف المحجوب » بابٌ ذکر ائمّتهم مِنْ أتباعِ التّابعین » بخش ۴۲ - ۴۲ ابوعبداللّه محمد بن علی التّرمذی، رضی اللّه عنه:
6 - هرکه آفات صفت بشریت نبیند لطایف صفات ربوبیت کی داند؟
***
[حسین بن منصور حلاج]
توبه محو از بشریت با اثبات الوهیّت است و فناء نفس ها. (توبو الی بارئکم ، سوره بقره آیه 54 ) ؛ و سیداً و حصوراً ، (آل عمران 39) [سید] یعنی بیرون از اوصاف بشریت بودن و با صفات ربوبیت ظهور کردن است.(1)
[یزدانپناه عسکری]
پیامدِ حاشیه باریک نور آگاهی بشر خود اندیش، دوری از شناخت حقیقت، کوری دل و
ادامه زندگی به زور تا گور و نرسیدن به کعبۀ الوهیّت.
_____
1- مجموعه آثار حلاج ،طواسین ، بستان المعرفه ، کتاب روایت ، تفسیر قرآن ، اشعار ، تجربیات عرفانی و کتاب کلمات ، تحقیق و ترجمه و شرح قاسم میرآخوری – تهران انتشارات شفیعی 1386- ص 142 ،145
12:272
محمد امین عبادی حیدر در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۴ در پاسخ به میثم سعدی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۷:
کشمکش نیست. عرب هم بخشی از ایران بود. ولی صرفا همون اعراب قصد حکومت میکنند و یکسری جنایات میکنند. ولی همین دوستان یادشون رفته همون اعراب هم چه خدمتی به ایرانشهر کردند. کلا کسی که بدی رو در خون میبینه نه در روح با چهار پا یکی بدونش.
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:
درود بر مدیر عزیز گنجور
توضیحی در باره ویرایش 10 خرداد
چند مورد بود که بنده ویرایش کردم و همگی مربوط به رسم الخط عربی در مصاریع عربی بود
تغییر همزه های وصل به همزه قطع در کلماتی مانند أعبا - أحداق - إغراق و ...
همچنین تنوین جر آخر مصراع ها که در عربی نباید تنوین در آخر بیت بیاید و باید به صورت کسره باشد مانند
وَ هَذَا الظَّبْیُ فی شیرازَ یسبینی بِأَحْداقِ
أَنَا المَجْنونُ لا أَعْبا بِإِحْراقٍ وَ إِغْراقِ
یزدانپناه عسکری در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۵۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳۰:
همان یوسف که مصر آمد به تنگ از بس خریدارش - به پشت کار حسن او نیرزد روی بازارش
ز بس آب صباحت صیقلی کرده است رویش را - نگه صد جای لغزد تا گلی چیند ز رخسارش
چه خرم گلستانی، خوش بلند اقبال رویش را - که از مژگان بلبل آبی نوشد خار دیوارش
درین مزرع کدامین دانه امید افشانم ؟ - که در خاک فراموشی نسازد سبز زنگارش
هر آن بلبل که با من دعوی هم نالگی دارد - به خون او گواهی می دهد سرخی منقارش
چو از هند دوات آید برون طاوس کلک من - خورد صد مارپیچ رشک، کبک از طرز رفتارش
چو صائب این غزل را بر بیاض دل رقم می زد - قلم را نیشکر می کرد شیرینی گفتارش
***
در شب تردید من ، برگ نگاه ! - می روی با موج خاموشی کجا؟
ریشهام از هوشیاری خورده آب: - من کجا، خاک فراموشی کجا.
دور بود از سبزهزار رنگها - زورق بستر فراز موج خواب.
پرتویی آیینه را لبریز کرد: - طرح من آلوده شد با آفتاب.
اندهی خم شد فراز شط نور: - چشم من در آب میبیند مرا.
سایه ترسی به ره لغزید و رفت - جویباری خواب میبیند مرا.
در نسیم لغزشی رفتم به راه - راه، نقش پای من از یاد برد.
سرگذشت من به لبها ره نیافت: - ریگ بادآوردهای را باد برد.
***
[یزدانپناه عسکری] (2)
استعاره از خواب و کاهش هوشیاری و سقوط و افت برگ نگاه روی خاک فراموشی. شاعر به هوشیاری خود که توسط آن بیدار است و ادراک و مشاهده و نگاه میکند نهیب می زند که چرا توسط هجوم خواب که معادل موج خاموشی و برادر مرگ، وَ هُوَ الَّذی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْل (انعام 60 ) به سمت خاموشی و ازدست دادن هوشیاری می رود. خوابش میبرد، هوشیاریاش تبدیل به نا هوشیاری و فراموشی میشود و برگ نگاهش به پایین بر روی خاک فراموشی افتاده است.
1- هشت کتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385
2- غزل مرگ و زندگی با شعر سپهری/ یزدانپناه عسکری، کرمانشاه: نشر سرانه، 1400. ص 70
فرهاد در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۲۵ در پاسخ به س. ص. دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:
سلام دوستان
فایلهای جلسات شرح مثنوی معنوی | توسط مولانا ابوفواد بهزاد فقهی (1) || سنت دانلود (sunnatdl.com)
ب این صفحه هم سر بزنید ترجمه و تفسیر خیلی خوب و روشن و مستدلی از قسمت هایی از مثنوی معنوی توسط یکی از عالمان ارایه کرده
که ایشون هم این ترجمه و تشریحات رو از دو تن از شارحین موثق مثنوی که خودشون از اولیاءالله و واقف اسرار ربانی بوده اند نقل قول میکنن
البته خود عالم مذکور هم "بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها"
فایلهای جلسات شرح مثنوی معنوی | توسط مولانا ابوفواد بهزاد فقهی (1) || سنت دانلود (sunnatdl.com)
یزدانپناه عسکری در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۲۴ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲۱- سورة الانبیاء- مکیة » ۶ - النوبة الاولى:
10 - «قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا» ما در ناآگاهی بودیم از این روزگار، «بَلْ کُنَّا ظالِمِینَ» بل ناآگاه نبودیم که ستمکاران بودیم. انبیاء 97
***
زندههایی که به دلیل ضلالت و ناآگاهی، مرده محسوب میشوند. وجود نشأتگرفته و روییده شده در منجلاب زهر نا هوشیاری و ناآگاهی است (1) . أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها. (الأنعام : 122)
1- غزل مرگ و زندگی با شعر سپهری/ یزدانپناه عسکری، کرمانشاه: نشر سرانه، 1400. ص 72
فرهاد در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۱۲ در پاسخ به احمد آذرکمان 0490300669.a@gmail.com دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:
سلام
در این مورد چند مطلب به نظر بنده میرسد که خدمت شما و سایر دوستان عرض میشود؛
اول : دوستان واقف باشیم که کلام در وادی نقل قول امانتی است که حتی المقدور باید بدون کم و کاست ارایه شود
دوم : در اینجا حضرت مولانای بلخ از قول باریتعالی به عاقبت الامر و انتهای حتمی و به رجعت اجباری الی الله می پردازن
مصرع اول اشارت است به : « إنا لله »
مصرع دوم یادآوری است از برای : « إنا إلیه راجعون »
( یعنی: عاقبت حتما و اجبارا به من رجوع می کنی «به من آیی» زیرا «منتهات منم» )
سوم : اگر به دستور و جمله امری «به عاقبت به من آی» با تامل بنگرید خواهید دید که در تضاد با شریعت و کلام الله مجید است چرا که به تعویق رجوع الی الله دستور میدهد
و از آنجا که ما زمان دقیق «عاقبت» خود را نمی دانیم و با وجود «نفس أماره» و شیاطین جنی و إنسی که همواره به تاخیر «رجوع إلی الله» وسوسه و امر می کنند، در حقیقت و در عمل «به عاقبت» برایمان به «هرگز» ترجمه می شود.
و همانطور که می دانید نسبت دادن چنین دستوری به الله جل جلاله کاملا غلط و در تضاد با خواست و فرمان اوتعالی است.
فرهاد در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۷ در پاسخ به Mehrdad Dehkori دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:
سلام دوستان
ب این صفحه هم سر بزنید ترجمه و تفسیر خیلی خوب و روشن و مستدلی از قسمت هایی از مثنوی معنوی توسط یکی از عالمان ارایه کرده
که ایشون هم این ترجمه و تشریحات رو از دو تن از شارحین موثق مثنوی که خودشون از اولیاءالله و واقف اسرار ربانی بوده اند نقل قول میکنن
البته خود عالم مذکور هم "بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها"
فایلهای جلسات شرح مثنوی معنوی | توسط مولانا ابوفواد بهزاد فقهی (1) || سنت دانلود (sunnatdl.com)
فرهاد در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:
سلام دوستان
ب این صفحه هم سر بزنید ترجمه و تفسیر خیلی خوب و روشن و مستدلی از قسمت هایی از مثنوی معنوی توسط یکی از عالمان ارایه کرده
که ایشون هم این ترجمه و تشریحات رو از دو تن از شارحین موثق مثنوی که خودشون از اولیاءالله و واقف اسرار ربانی بوده اند نقل قول میکنن
البته خود عالم مذکور هم "بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها"
فایلهای جلسات شرح مثنوی معنوی | توسط مولانا ابوفواد بهزاد فقهی (1) || سنت دانلود (sunnatdl.com)
فرهاد در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۱۶ در پاسخ به هادی رنجبران دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:
این گونه فرمایشات حضرت مولانای بلخ و سایر اولیاءالله :
یا تشریح آیت یا آیاتی از کلام الله مجید است،
و یا تشریح حدیثی از احادیث قدسی است،
ویا بیان و شرح الهاماتی از جانب رب العزة و مولای دو سرا است که بر قلوب پاک اولیاءالله به إذن مولایشان جل جلاله تاری می شود.
بنده خدا در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۳۶ در پاسخ به امید صادقی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۷: