فجر زنده بودی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:
قضا : خواست و اراده خدا
نبینی غیر پوست : قادر به دیدن مغز نیستی و فقط پوسته رو می بینی
در واقع همه امور دست خداست و ما قادر نیستیم که به اصل ماجرا پی ببریم تا او نخواهد تا آنجایی که حتی دوست و دشمن رو هم نمی توانیم از هم تمیز کنیم و تا زمانی که قضا بر عدم تشخیص و فهم حکم کند انسان قادر به درک نخواهد بود ، حال چاره چیست .....؟
MOSTAFA Nikroozi در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۹:
بسیار زیبا
MOSTAFA Nikroozi در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۳:
بسیار زیبا و قابل تامل
MOSTAFA Nikroozi در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۱:
چقدر زیبا
MOSTAFA Nikroozi در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۷:
....
MOSTAFA Nikroozi در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۸۴:
بسیار زیبا و قابل تامل
MOSTAFA Nikroozi در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۶۶:
بسیار زیبا و قابل تامل
جمشید پیمان در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:
حافظ در رؤیای رنگیِ من «جمشید پیمان» حافظم داد شبی از سر مستی این پند: "نفی حکمت مکن از بهرِ دلِ عامی چند" گفتمش راهِ نجاتی بنمایانم، گفت: "چشمِ اِنعام ندارید ز اَنعامی چند"! از سر مهر نوازیدم و در گوشم خواند: "که مگو حالِ دلِ سوخته با خامی چند" قصدِ رفتن چو نمودم،بنشانیدَم و گفت: " فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند" دید سجّاده ام و گفت ز مسجِد بگریز "تا خرابت نکند صحبتِ بدنامی چند" چشم بستم زِ سرِ شرم، به نرمی فرمود: "کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند"
حمید نیکو در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۱ در پاسخ به بهروز صفاییان حقیقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:
درود بر شما. بسیار استفاده کردم
سیدمصطفی شجاعی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:
سلام دوستان. امکانش هست این دوبیتی رو معنا کنید؟(مفهومی)
موضوع مقراض و سر پروانه چیه؟ حکایت خاصی درین باره وجود داره؟
فرهود در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
این شعر را شهرام ناظری با تنظیم اردوان کامکار به زیبایی خوانده است؛ در آلبوم کنسرت ۷۷ .
Parsa Akbari در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۳۸ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳:
دوره مغول تموم نشده برادر
تاریخ دوباره تکرار میشود :(
فرهود در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۰ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱۰ - از خون جوانان وطن لاله دمیده:
یکی از بهترین اجراهای این ترانه، اجرای خانم «سیما مافیها» است.
حامد رئیسی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۶ در پاسخ به مرتضی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:
سلام
بسیار زیبا و کاملا درست بیان کردبد
علیرضا آرام در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲۵:
برای درک بهتر بیت اول به نظرم این نکته مفید هست: شیر در اساطیر هند و ایرانی علاوه بر نماد قدرت و دلیری، نماد خورشید بر زمین و نماد شاه دیوها نیز است.
نجاتی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۶:
در بیت
در جهان بس شهرها کان جا شبست
اندر این ساعت که این جا روز شد
تقریبا 300 سال زودتر از گالیله به کروی بودن زمین اشاره شده
سعید در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۲۰ - ذکر داود طائی قدس الله روحه:
سعدی شیراز هم در بوستان در باب تربیت
حکایتی از داوود طائی نقل کرده که بس شیرین و عبرت آموز است
یکی پیش داود طائی نشست
که دیدم فلان صوفی افتاده مست
kaveh kaveh در ۱ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۲۱ دربارهٔ نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۰۷:
سلام درود اما بعد وَإِذۡ قَالَ رَبُّکَ لِلۡمَلَـٰٓئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ خَلِیفَةٗۖ ....آیه ۳۰ سوره بقره
هر لحظه به شکلی بت عیار درآمد
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
التماس دعا
فجر زنده بودی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیهالسلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل:
بالاخره تاویل نهی رو بر نه ظاهری و آشکار خدا ترجیح داد و به همین سبب خیلی جای تعجب و حیرت بود که نافرمانی کرد و به سوی خوردن گندم رفت این بولبشری که علم الاسما داشت.
فجر زنده بودی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او: