احمدکریمی در ۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
حافظ در این زمانه که خاموشی به هزااار زبان در سخن است، تو از این هزار، هزاری
امیرالملک در ۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
غزلسرایان قدیم انگار تعهد خاصی به سادگی در غزل داشته اند.
در دوره ماقبل از دوره سعدی هیچگاه غزل رنگ تکلف به خود نمیگیرد و اوج این سادگی در غزل نبوغ آمیز سعدی است.
شاید از آنروست که غزل بیش از هر قالبی به سرّ آدمی مستقیم تر است.
امیرالملک در ۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:
ور بر سرم نبشته نبودی قضای تو
شهری پر از بتان، به تو چون اوفتادمی؟
This is not you who choose the path, but the path chooses you
افسانه چراغی در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۲ در پاسخ به سوزان دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
سلام سوزان عزیز. واژههای طرب و زندهکنش درست است.
طرب، شادی عمیق و دائمی و مستمر است چون به منبع شادی که حضرت معشوق است، متصل است.
عاشق اگر از هستی خویش بگذرد و در پای معشوق خود را بکشد، آنگاه یار با رخ زندهکن خود که همانا عنایت و توجه او به عاشق است، او را زنده میکند.
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۱۸ دربارهٔ عینالقضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل ثامن - اسرار قرآن و حکمت خلقت انسان:
22- «وَقَدَّمْنا إِلی ما عَمِلوا مِن عَمَلِ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثَورا». آفرینندۀ ما و آفرینندۀ عَمَل ما، اوست.
***
[یزدانپناه عسکری]
خَلق و خُلق
وَ قَدِمْنا إِلی ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُورا (الفرقان : 23)
وَ النَّجْمِ إِذا هَوی - النجم1
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمینَ إِلی جَهَنَّمَ وِرْدا – مریم86
وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاق - القیامة29
یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطیعُون - القلم42
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۰۸ دربارهٔ عینالقضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل ثامن - اسرار قرآن و حکمت خلقت انسان:
16- «وَحَمَلْنا هم فی البَرِّ و البَحر» (اسراء 70) همین باشد. چه دانی که این بر و بحر کدامست؟ «وَمَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلَ لَهُ مَخْرَجاً» (الطلاق 2) آینۀ این هر دو شده است: یعنی «اَخْرَجَهُ مِن البَشَریّةِ وَأَوْصَلَهُ بالرُبوبِیَةِ» بر، عبودیت باشد و بحر ربوبیت. «وَرَزَقْناهُم مِن الطَیِّبات» ایشان را غذا میدهد که «وَیَرْزُقُهُ مِن حَیْثُ لایَحْتَسِبُ». «أبیتُ عِنْدَ ربّی یُطْعِمُنی وَیَسْقین» بر این مقام گواهی میدهد.
***
[یزدانپناه عسکری]
«وَحَمَلْنا هم فی البَرِّ و البَحر» : هر دو بازتاب یک ناشناخته اند.
«اَخْرَجَهُ مِن البَشَریّةِ وَأَوْصَلَهُ بالرُبوبِیَةِ»
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ عینالقضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل خامس - شرح ارکان پنجگانۀ اسلام:
6- «ما کان اللّهُ لِیُنْذِرَ المؤمنین علی ما أَنْتُم علیه حتی یُمَیِّزَ الخبیثَ مِنَ الطیب» (آل عمران 179) گفت: مرد، مؤمن نباشد تا خبیث را از طیب پاک نگرداند! خبیث، جرم آدمیت و بشریت است، و طیب جان ودل است که از همه طهارت یافته است.
***
[یزدانپناه عسکری]
تفکیک و پالایش نیروی حیات (طیب) از مجموعه تجربیات (خبیث)
وَ النَّجْمِ إِذا هَوی - النجم1
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمینَ إِلی جَهَنَّمَ وِرْدا – مریم86
وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاق - القیامة29
یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطیعُون - القلم42
نیمه پنهان ماه در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:
من وفادارتر از خار ندیدم با گل / عشق یا عقل کدامند؟ نمیدانم من. نه ساحت عقل بی عشق است نه ساحت عشق بی عقل. دو پیچکند از هم و در، هم. عقل ، عشق را زاید و عشق، عقل را. این دو، نه تعریف دارند نه توصیف تا درونشان نروی نیابی شان. و چون به درون روی، زبان بیرون ندانی پس نتوانی. از بیرون هر چه گوییم آن نیست که در درون میبینیم.
علیرضا آساره در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۴:
در باب بد صدایی
علیرضا آساره در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۳:
در باب بد صدایی
علیرضا آساره در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۲:
در باب اهمیت گفتن عیب دیگری به او
علیرضا آساره در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۱:
در باب اهمیت توجه به امور اولویت دارتر
علیرضا آساره در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۰:
در باب سنجیده سخن گفتن است
علیرضا آساره در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۸:
در باب اهمیت رازداری میباشد.
کامران هیچ در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵:
خیام در این چهارپاره لذت پادشاهی ، مذهب و دین و عرفان عرفا را در هم میکوبد
الان زیرآب زنها میان متن منو گزارش میزنند ریپورت میشه
چقدر اینجا آدم پست و حقیر داره
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۷ در پاسخ به پرواز دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:
مولانایِ قبل از شمس, حداکثر یک خطیب و امام جمعه و فقیه بود مثلِ هزاران هزار دیگر!
آیا مولانا در دیوان شمس که نزدیک ۲۹۰۰ غزل است از زیباییهایِ شمس گفته است! این عشقِ به شمس, مولانا را به سرودن وا داشت!
در رابطه با حافظ و شاه شجاع هم ایرادی وارد نیست و شاه شجاع بهانه ای است برای سرودن اشعار چند وجهی عاشقانه!
اگر شما جایِ شاه شجاع یک معشوق دیگر را که بابِ میلِت است جایگزین کنی, به ارزشِ شرح هایِ حافظانه و رندانه یِ رضا پی خواهی برد! من همیشه خودم را جایِ حافظ یا عاشق می زارم و جایِ معشوق, معشوقِ از دست رفته یِ خودم! و بسیار لذت می برم! شما هم همین کار کن, بهت قول میدهم که از حاشیه یِ بدی که نوشتی شرمگین شوی!
دوست گرامی نیاز به نیش و طعنه زدن به کسی که حافظانه نوشته است نیست. اگر فقط همین حاشیه هایی که رضا در همین گنجور نوشته است را مکتوب کنیم, شاید جامع ترین شرح بر دیوانِ حافظ خواهد بود!
بازرگان> میسان> عراق {۱۰ مِی ۲۰۲۳}
امید نبوی در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را:
احسنت و هزار مرحبا آقای نظامی که حال دل ما رو چنین زیبا نشون میدی، حقا که کس نیست که نیست بر وی این زور
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:
هر بار به رنگی بت من روی نمودی - آن بار به رنگ همه اطوار برآمد
و آن شیفته کز زلف و قدش دار و رسن یافت - بگرفت رسن، خوش به سر دار برآمد
فیالجمله برآورد سر از جیب بزودی - هر دم به لباسی دگر آن یار برآمد
***
[یزدانپناه عسکری]
تآکید بر محمل شدت انرژتیک و یا نبودن آغاز و پایان است و بی کرانگی فیضان فیض وجود. علی الرغم سیلان و نوسان دنیاهای ادراک شده درون آن می باشد. فقط اجزاء ادراک شده ی درون آن فیوضات تغییر کرده و یا محو شده و یا تبدیل شده است.
107:293/1
رضا ب در ۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۲ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲:
(بود آیا که در میکده ها بگشایند /گره از کار فروبسته ما بگشایند/ اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند/ دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند) میکده مشخصا منظور شاعر هست در اکثر ابیات
برگ بی برگی در ۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳: