گنجور

حاشیه‌ها

رضا روستایی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶:

کاش میفهمیدم .... کاشششش میفهمیدمممم

Mojtaba Razaq zadeh در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۱۲ در پاسخ به Mojtaba Razaq zadeh دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۵:

ای بابا اشتباه شد شما مهناز خانوم نیستی فقط از واژه مانا استفاده کردید

شما هم مانا باشید

Mojtaba Razaq zadeh در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۱۰ در پاسخ به nabavar دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۵:

شما همون خانوم مهناز نیستی؟

Mojtaba Razaq zadeh در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۰ در پاسخ به الیوت الدرسون دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۱:

همجنس بازی در کتاب عبید زاکانی اشکار تر است

Mojtaba Razaq zadeh در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۸ در پاسخ به 7 دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۰:

معنی درست تر این است که ریش در اورده چون گفته شاهد و شاهد پسره 

سید مصطفی سامع در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

شکرین لعل 

منتظر بر ره تــو همـــچو گـــدا ایستادم 
خــســـروا دوری  تو کــرده مـرا ناشـادم

دلـــبــرا رحــم نما لحــظه در کوچــه دل 
از وفـا  تـو بگــــذر  زانـکه غمیـن افتادم

 شکرین لعل تو شــیرین بـود ای شیرینم 
از فــراق تو شـــدم  کوه کــــن و فرهادم

عندلیــــب سخــنم شــــور و فغـانی دارد 
هر سحر سوی ســـما می رود این فریادم

می زنم دم ز صفات تو به هر جا صنما 
مدح تـــو کرده مــرا در همه جــا آزادم

گــر تو آیـــی بکنم جان خــــودم قربانت 
مثـل پـروانـه بـه دور تـو  بگـــردم شادم

سامع یک روز بــــده  بر مــن شیدا مژده 
مژده ی  آمــدن یـــــار  و مـــبــارکبــادم

شنبه  ۲۸-۱۱-۱۴۰۲

 

Mojtaba Razaq zadeh در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۶ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایتِ شمارهٔ ۴۲:

😂😂😂سعدی چه اصطلاحاتی به کار برده و چه ظرافاتی به کار برده

Mojtaba Razaq zadeh در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۵ در پاسخ به nabavar دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۵:

خیلی ممنون از شما

شاهو مجیدی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹:

شمع کُشتن درست نیست. خوانش صحیحش کِشتن است

شمع کِشتن یعنی دفن کردن یا خاموش کردن شمع

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۳ دربارهٔ مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » شکوائیه » شمارهٔ ۱۵:

خوشدل و آسوده کِی بودم ، مرا بر یاد نیست؟

سید مصطفی سامع در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:

 

صبحم زشعف طرف چمن رهگذر افتاد
از نعـــرهِ بلبل به دل و جـان اثر افتاد

آمـد بـه جهــان فـصل بهار گـل وسـنبل
پیراهــنِ زرد  از تـــن باغ وشـجر افتاد

به به چه عجب فصل طـرب آمده جانا
بر خیز دیگـر موسـم غـم از نظــر افتاد

بر گـوی به سـاقی  کـه دمی خم می آور
مخمورِ می ام فکرِ می اینک به سر افتاد

دانیکه ز چی گشته فضا روشن و پر نور
آن پـرده ی ابــــر از رخ سیما قمر افتاد

آمـد بـه گـلـستانِ  جـهان نـوگـلِ نرگـس
از  مقـدم او زیـب و صفـای دگر  افتاد

آمد بـه سـرای حسـن عـسـکری یک مـــه
از حسن رخش شعشعه بر بحر وبر افتاد

یارب بنــمـا عیـدیِّ مـا در شـــب مولـود
تعجیـلِ فـرج راکه به عالــــم شرر افتاد

شهـد و شکـر است مـدحِ شهنشاهِ زمانه
سامع ز صفاتش به غزل ها شکــر افتاد

جمعه ۱۴۰۲/۱۱/۲۷
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - در تاسف بر مرگ میرزا محمود گوید:

این چنین ظلمی که کرد ایّام ،  کَس را یاد نیست

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۸ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - در تاسف بر مرگ میرزا محمود گوید:

داد کز بیدادِ او  ، هرگز دلی آزاد نیست

نردشیر در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۱:

گشت پرویز که در سلک تو لالایی هست

یعنی چی؟

حیدر محمدنژاد در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:

سلام

بیت اول مصرع دوم گل باغ آشنایی

بیت سوم مصرع اول

مژه ها و چشم مستش بجای چشم یارم

و بیت آخر مصرع اول

در دیر میزدم من که ندا ز در درآمد

 

این براساس روایات شفاهی است که در مناطقی از خراسان سینه به سینه نقل شده خصوصا در ادبیات شورک ملکی

همیرضا در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۹ در پاسخ به مصطفی ملائی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

در نسخه‌های دستنویس عمدتاً «ای» را در «آمده‌ای» به این صورت می‌نوشتند: «آمدهٔ» و گاهی حتی همان ۶ کوچک را نمی‌گذاشتند.

این شده که غزل «ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای» در دسته‌بندی الفبایی در حرف «ه» قرار گرفته.

منتهی وقتی الگوریتمی و با رسم‌الخط جدید غزلیات را دسته‌بندی می‌کنیم این غزل می‌شود ابتدای حرف «ی» و چند غزل بعدی که هنوز جزو قافیهٔ منتهی به «ه» هستند در ردهٔ «ی» قرار گرفته‌اند.

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲:

گر ز عقل است این ، بنایِ عقل را بنیاد نیست

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۷ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲:

کرده ای تدبیر ترکِ مِی ، فضولی فکر کن

مصطفی ملائی در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

سلام

چرا حرف آخر قافیه این غزل و دو غزل دیگر به جای اینکه در «ه»قرار بگیرد در «ی»قرار گرفته؟

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۸ دربارهٔ صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۳۵:

در حریم حرم دیگ، مربع چو نشست ...

سلام

مربع در اینجا به معنای چهار زانو میباشد  یعنی وقتی گوشت در دیگ نشست یا قرار گرفت  

 

جدا از معنای چهار گوش برای مربع  در صنایع ادبی اگر شاعر چهار بیت بگوید که هم افقی وهم عمودی بتوان آن را خواند به ان مربع میگویند مثل :

 

از چهره افروخته گل را مشکن

افروخته رخ مرو تو دیگر به چمن

 

گل را دیگر خجل مکن ای مه من

مشکن به چمن ای مه من قدر سمن 

 

منبع فرهنگ لغت

 

 

 

 

۱
۵۷۹
۵۸۰
۵۸۱
۵۸۲
۵۸۳
۵۵۱۷