گنجور

حاشیه‌ها

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹۳ - هفت شین:

در نوروز سال ۱۳۱۲ ماموران شهربانی بهار را در خانهٔ خود دستگیر و از کنار زن و فرزند و سفرهٔ هفت‌سین به دخمهٔ تنگ و تاریک زندان افکندند. بهار قصیدهٔ بالا را در زندان سروده و به رضاشاه فرستاد.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۴ - از زندان شاه:

زندان بهار در تابستان ۱۳۰۸ افزون بر تنگی، تاریکی، آلودگی و گرما، مجاور به یکی از پرجمعیت‌ترین و پرسروصداترین خیابان‌های تهران بود. گرما و آلودگی درون زندان از یک سو و هیاهو و جنجال خیابان کناری از سوی دیگر آرامش را از بهار ستانده، وی را ناچار ساخت برای رهایی از زندان به التماس بیفتد.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - غضب شاه:

بهار برای نخستین بار در سال ۱۳۰۸ در زمان پادشاهی رضاشاه در پی گزارش‌های غیرواقعی ماموران شهربانی به زندان افتاد. قصیدهٔ بالا یادگار آن رویداد است.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - نمایندگی ترشیز:

در انتخابات دورهٔ پنجم مجلس شورای ملی به سال ۱۳۰۳، بهار نامزد نمایندگی از حوزهٔ بجنورد بود، ولی حکمران آنجا بر خلاف خواست مردم و نظر حزب دموکرات که نامزدشان بهار بود، برادر خود را برگزید. بهار نیز بی‌درنگ از سوی مردم ترشیز (کاشمر) به نمایندگی برگزیده شد و این قصیده را سرود.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۶ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۳ - دار مجازات:

این قصیده پس از به دار آویخته شدن ماشاالله‌خان پسر حسین نایب کاشی، دزد سرشناس کاشان و پهلوان رضا پیشکار وی، به فرمان وثوق‌الدوله، نخست‌وزیر آن زمان روز شنبه هفتم شهریور ۱۲۹۸ ساعت ۹ صبح در میدان توپخانهٔ تهران مقابل نظمیه، منتشر شد.

سورنا در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک:

چه باید پدر کش پسر چون تو بود ...

یکی پندت از من بباید شنود

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۳ - حریق آمل:

فرخانان به بزرگیش برافراشته ...

این بیت به فرخان بزرگ اشاره دارد که از بزرگترین سپهبدان و فرمانروایان تبرستان بوده و گاه به او گیل گیلان خراسان نیز می‌گفته‌اند؛ وی به همراه پسرش هم‌روزگار عمر و عثمان بوده و با سپاه عرب جنگ‌ها داشته و تبرستان را از شر آنان نگاه داشته است.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۳ - حریق آمل:

بهار در یادداشت‌های خود پیرامون این قصیده نوشته است: «در سال ۱۲۹۶ خورشیدی در شهر آمل شبانه حریق افتاد و نیمی از شهر بسوخت و دولت در تهران گاردن‌پارتی‌ای در باغ مجلس به نام اعانهٔ آمل دایر ساخت و از جمله اشعاری که در آن سال به عنوان مساعدت با مردم آمل گفته شد یکی این قصیده است.»

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۴۳ - قهر و آشتی:

بهار در یادداشت‌های خود دربارهٔ این قصیده نوشته است: «در شوال ۱۳۳۶ مطابق ۱۲۹۶ خورشیدی روزنامهٔ نوبهار، به امر دربار وقت توقیف شد و پس از سه ماه قرار شد آزاد شود، ولی چون به سبب نشر اشعاری که مخالف میل دربار بود، توقیف شده بود، قرار شد شعری به جبران آن گفته شود و چون این پیشنهاد از طرف دوستان جمعیتی و ملی به عمل آمده بود، پذیرفته آمد و این قصیده در نوبهار در سال ۱۲۹۶ انتشار یافت.»

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:

در باره خوانش مصرع نخست بیت شماره 3:

اصطلاح «حوصله پرداز» در مصرع «لب میگون تو چون حوصله پرداز شود» (غزل شماره 3591 صائب تبریزی) و نیز مصرع «صفاست حوصله پرداز بحر ظرفی دلها» (غزل شماره 2168 بیدل دهلوی) به کار برده شده است. اسیر شهرستانی، در غزل ناتمام 79 می‌گوید: «عشق آفت و من مست و جنون حوصله پرداز». وانگهی، حزین لاهیجی از اصطلاح «حوصله ساز» در غزل 252 استفاده کرده است: «من حوصله ساز ستم عشق نبودم». بنابراین با توجه به وجود اصطلاح‌های «حوصله پرداز» و «حوصله ساز»، می‌توان گفت که در شعر مورد نظر حافظ، این خیال است که «حوصله‌پز» (حوصله پرداز) به شمار می‌آید. اگر مصرع را «خیالِ حوصلۀ بحر می‌پزد هیهات» بخوانیم، کاملا بی مفهوم خواهد بود. آیا «خیالِ حوصلۀ بحر» چه چیزی را می‌پزد؟ هیهات را؟ گیریم که چنین خوانشی را درست دانستیم. چگونه مصرع دوم را به چنین برداشت آشفته‌ای ربط بدهیم؟

یادمان باشد که سخنِ سخنوران و بزرگان، از انسجام هوشمندانه برخوردار است. یعنی، مصرع دوم بیت شماره 3 «پُشت‌بند» نخستین مصرع است.

 

صائب تبریزی در غزل شماره 493، بیت شماره 4 می‌گوید:

«بـحر در حوصلـۀ قطـره نگنجـد هیهات/دیده چون درک کند حسن جهانگیر ترا؟»

معنی آن به خوبی روشن است: دریغا که دریا در حجم قطره نمی‌گنجد، [بنابراین]، دیده چگونه زیبایی جهانگیر تو را درک کند؟ 

 

هیهات که خیال، گنجایش دریا را تجسم می‌کند. [وه] که چه‌ها در سر این نقطه مُحال اندیش (خیال) است!

حوصله = 1- گنجایش، 2- تحمل، 3- چینه‌دان پرندگان

درخور یادآوری است که این بیت زیبا در کهن‌ترین دیوان حافظ (نسخه سال 801 هجری قمری، با دیباچه محمد گلندام، چاپ میراث مکتوب، سال 1394 خورشیدی) وجود ندارد!

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - آواز خدا:

در سال ۱۲۹۳ با آغاز جنگ جهانی اول، سپاه عثمانی به سرکردگی حسین رئوف‌بی از مرز غربی ایران به داخل کشور تاخته فساد و فتنه برانگیخت؛ صمصام‌الدولهٔ سنجابی به پیکار با آن سپاه پرداخت.

با اینکه بهار از دوستداران آلمان و عثمانی، و از دشمنان روسیهٔ تزاری بود، به حکم میهن‌پرستی مقاله‌ای پیرامون نکوهش ترکان نوشته به همراه این قصیده در نوبهار چاپ کرد.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » انتقاد از اوضاع خراسان:

در سال ۱۲۸۹ که از سال‌های آغازین مشروطیت بود و اعضای پرشور و فعال حزب دموکرات مشهد مراقب رفتار ماموران دولت بودند و کوچک‌ترین کم‌کاری و سستی آنان را با نکوهش‌های تند پاسخ می‌دادند، بهار این ترکیب‌بند را به مناسبت نارضایتمندی مردم از نایب‌الحکومهٔ مشهد و رییس کابینهٔ او که در آن روزها با زنی اسرائیلی معاشقه داشته، سروده و در روزنامهٔ نوبهار خراسان چاپ کرده است.

یوسف شیردلپور در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:

اجرا خصوصی شجریان نفسی باتو فوق العاده است💚💚👌👌✋

H Hj در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۸:

تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند*** تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی

آه...

 

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » اهلا و سهلا:

این مسمط مستزاد را بهار پس از انقلاب آزادی‌خواهی دولت عثمانی و سرنگونی سلطان عبدالحمید، پادشاه دیکتاتور ترک و به تخت نشستن سلطان محمد پنجم که برابر با مشروطیت ایران بود، در مشهد سروده است.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - انگشتری:

در پی داده شدن تولیت آستان قدس رضوی به بهار از سوی مظفرالدین‌شاه در سال ۱۲۸۲ انگشتری نیز به بهار داده شد. بهار این قصیده را که در هر بیت آن نامی از انگشت و انگشتر به میان آمده بدان مناسبت پرداخته است.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۵ - در مدح مظفرالدین شاه:

مظفرالدین‌شاه پس از پذیرش مشروطیت در دل ملی‌گرایان و مشروطه‌خواهان جای گرفت و نویسندگان و شاعران به ستایش او برخاستند. بهار نیز این قصیده را در سال ۱۲۸۲ پس از درگذشت پدرش به شاه سرود. 

بهار در یادداشت‌های خود درباره این قصیده چنین نوشته است: «این قصیده در سن هجده‌سالگی بلافاصله پس از فوت مرحوم صبوری ملک‌الشعرا پدرم گفته شد و به تهران ارسال گشت و مرحوم مظفرالدین‌شاه یک‌صد تومان صله و فرمان ملک‌الشعرایی آستانهٔ قدس رضوی را برایم فرستاد.»

امیرحسین صباغی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۵ در پاسخ به علیرضا غلامی دربارهٔ کسایی » رباعیها » تیغ خورشید:

چرا به نظر شما؟ اینطور هست دیگر.

دکتر صحافیان در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:

چه می‌شود آنان که با نفوذ نگاه و کیمیاگری وجود، خاک را به طلا تبدیل می‌کنند، نگاه عنایت کنند به ما؟( با توجه به محتوای غزل به ویژه بیت ۲ تعریض به مدعیان به ویژه شاه نعمت الله ولی است: ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم...نکته: روش حافظ دوری از تصوف و عرفان رسمی است و روش شاه نعمت الله تصوف و مرید پروری)
۲- درد شوقم پنهان باشد بهتر از مدعیان درمانگر است. امید وافر دارم که با عنایت حق مداوا شود.
۳- معشوق حقیقی چهره‌اش را فرانمی‌نماید، مدعیان با تصور خویش از او سخن می‌گویند.(خانلری:معشوق چون نقاب ز رخ برنمی‌کشد)
۴- راه یافتن به حضورش نه به رندی ماست و نه پارسایی، پس کار سلوک را باید به عنایت و هدیه حق سپرد.
۵-از این رو پیوسته در آگاهی باش که در حراج عشق، عارفان این گوهر را به آشنایان می‌بخشند.
۶- مدعیان درون پرده فتنه‌ها می‌انگیزند، اگر پرده‌ها کنار روند چه خواهند کرد؟
۷- صاحب‌دلان عارف، شوق درون را چنان می‌سرایند که اگر سنگ هم هم‌نوا شود تعجب نکن!
۸- شراب بنوش! که صد گناه پنهانی بهتر از عبادت ریایی است!
۹- هدیه‌های شوقم چون پیراهن یوسف برای یعقوب شفابخش است، اما می‌ترسم مدعیان و حسودان چون برادران یوسف پاره‌پاره‌اش کنند.
۱۰- به میکده عشق برو تا جمع آگاه‌دلان تو را دعا کنند.
۱۱- معشوق من! پنهان از حسودان به حضورت بخوانم! کریمان برای خشنودی خداوند پنهانی می‌بخشند.(دو بیت اخیر در خانلری نیست)
۱۲- حافظ بدان! که پیوسته دیدار میسر نیست( وصال وفراق- قبض و بسط، در جهان مادی ذاتی است)آری شاهان توجه کمی به گدایان دارند.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

  پیوند به وبگاه بیرونی 

فرهود در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۴۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه:

دو اسبه پیش بانو کس فرستاد ز ...

دو اسبه تاختن یعنی رفتن بدون توقف و سریع، چراکه سوار با دو اسب، اسب‌ها را به نوبت سوار می‌شود.

 

۱
۵۷۹
۵۸۰
۵۸۱
۵۸۲
۵۸۳
۵۴۵۷