گنجور

حاشیه‌ها

حمیدرضا در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

آقای محمدرضا ضیاء عنوان می‌فرمایند که این غزل علی رغم تفاوت در ردیف، ممکن است در پاسخ به غزل رفیع‌الدین لنبانی به مطلع زیر سروده شده باشد:

به سنبلی که عذارت بر ارغوان افگند

هزار شور در این جان ناتوان افگند

همینطور حدس می‌زنند حافظ در این غزل تحت تأثیر این غزل از کمال اسماعیل بوده باشد.

هانی اسدی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۴۲ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

بی‌مزد بود و مِنَّت، هر خدمتی ...

باسلام و عرض ادب

یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت. از این واضح تر نمیشود بیان کرد. مخدوم کسی است که به او خدمت شده. خادم یا خدمت کار کسی است که خدمتی ارائه کرده. پس معنی میشود: من خدمتی کردم که مزد و منتی نداشت. حتی این هم غلط است. وقتی کسی انتظار مزد دارد نمی تواند ادعا کند که منتی نگذاشته است زیرا جبران خدمت با پرداخت مزد است. در مصرع دوم هم واژه مخدوم نابه جاست. یعنی یارب به کسی که خدمت دریافت کرده عنایت بفرما. 

باز اگر بنده اشتباه میکنم بفرمایید که اصلاح شود.

حبیب شاکر در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸:

سلام بر دوستان ادب ورز 

دنیا نکند وفا ،مگر می فهمیم؟! 

رحمی نکند به ما، مگر می فهمیم؟! 

گر اهل وفا بود جهان،کی می شد؟! 

دوران من و شما، مگر می فهمیم؟! 

 

یا 

گر اهل وفا بود جهان،کی می داد؟! 

نوبت به من و شما...

سپاس از دوستان ور مهر

D در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۰:

همایون عزیز ممنونم ازتون و امید وارم امثال ایشون و بیشتر ببینیم تا ماهم بتونیم استفاده بیشتری بکنیم ازشون

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۳۷ دربارهٔ وطواط » مسمط مصنوع:

وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعل

محدثه مرنگی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

خیلی زیباست...نصف ابیات تشبیه مرجع داره

مسکین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳:

سلام،
خدا قوت بخاطر سایت خوبتون

در قیمت آهنگ ها اسم خواننده زده جلال الدین محمدیان، در صورتی که این آهنگ رو سید خلیل عالی نژاد خوانده، خودتون یه تحقیق بفرمایین و تصحیح کنین. تشکر

غمناک ابددوست در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۶ در پاسخ به دکتر فریبا علومی یزدی Faribaolumi@gmail.com دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

🙏

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۳:

شعر از عتاب الورقاء الشیبانی هست

اماصحا اماارعوی اما انتهی
اما رای الشیب بفودیه بدا

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۰ در پاسخ به Mahyar3118 Hashemi دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۱ - در مدح علی‌بن محمد:

بفرمایید  خواهش میکنم اری از منست و هر پرسشی باشد رهیم

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۹ در پاسخ به آزادبخت دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۱ - در مدح علی‌بن محمد:

آنچه را میگیید با  زبر است کشنده  نیو سرکش نی و توسن سرکش نیز با  زبر است

مجید بیات در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دهم در مناجات و ختم کتاب » بخش ۱ - سرآغاز:

و مصرع بعد  از صنعت شعر مولانا استفاده میکنم که خیلی به کلمه (دویی) اشاره میکنه و منظور از دویی یعنی  با خدا یکی نباشیم و دچار دویی یا دوتا شدن یعنی چیزی بجز خدا. و در شعر سعدی ننگ دو گفتن یعنی هرچیزی بجز خدارا یاد کردن که در ورطه یک نفس که همون قیامت باشه و نمیتونیم دیگه به خودمون و خدا دروغ بگیم چون آگاهتر شدیم. و از طرفی ننگ داریم اگر ذاتمون هویدا بشه و معلوم بشه چیزی جز خدا را پرستش کردیم. واز خدا کمک میخواد که به دادمون برسه. 

مجید بیات در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دهم در مناجات و ختم کتاب » بخش ۱ - سرآغاز:

سلام نمیتونم محکم بگم از صنعت ایهام استفاده کرده.

ولی هم ورطه یک نفس به فتح سین معنی داره هم سین به ساکنمارا در درطه ای که مثل آب دریا، آنقدر فرصت کوتاهه و عرصه تنگه که فقط با یک بار نفس حبس کردن میشه اون رو گذروند و نجات پیدا کرد و یا ورطه ای که با نفس و ذاتمون یکی شدیم و در ذات خودمون در برابر حق قرار گرفتیم تا حدی که به خودمون و به نفسمون نمیتونیم دروغ بگیم چون دربرابر حق و خدا قرار گرفتیم و با خدا یکی شدیم

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۲۶:

مفاعیلن مفاعیلن فعولن

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶:

مفاعیلن مفاعیلن فعولن

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۳۲:

مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ عرفی » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - نشاه دل:

فعولن فعولن فعولن فعل

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۱:

مفعول مفاعیل مفاعیل فعل

حمیدرضا در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۵۳ در پاسخ به عباسی-فسا @abbasi2153 دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:

با درود، هر دو ایرادتان به نظر من وارد نیست.

مورد اول «شان» بی‌توجه به معنی به لحاظ جایگاه قافیه قطعاً نمی‌تواند شأن باشد و خوانده شود. اما شان با همین تلفظ در ادب فارسی متداول است و کلمه‌ای مأخوذ از شأن عربی شمرده می‌شود. اینجا را ببینید.

مورد دوم را من گوش کردم، به وضوح و با تأکید یای نکره می‌خوانند، نمی‌دانم چطور شما مصدری می‌شنویدش.

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:

خوانش آقای قاسمی ایراد بیشتر دارد

در بیت دوم شأت نصحیح است نه شان. هر دو کلمه عربی هستند شأن یعنی جایگاه و مقام و منزلت اما شان به معنی دشمن و بدخواه است

در بیت 5

هر روز خلق را سر یاری و صاحبیست

یاء در یاری یاء نکره است اما آن را مصدر خوانده اند

و البته موراد دیگر

۱
۵۰۷
۵۰۸
۵۰۹
۵۱۰
۵۱۱
۵۲۶۶