گنجور

حاشیه‌گذاری‌های فرخ مردان

فرخ مردان


فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱:

طیق نسخه قزوینی:
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ...اگر چه صنعت بسیار در "عبادت" کرد

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹:

با درود به دوستان،
1- دربیت دوم معنی ظاهرا این هست که "اگرعقل به یاری مستی، لنگرکشتی وجود را بالا نکشد چطور میتواند من را از این دریای متلاطم غم دور کند؟"
صحبت از لنگر بالا کشیدن هست برای حرکت دادن کشتی(و حرکت از این وضعیت) چون واضحست که لنگر نکشیده نمیشود از دریای طوفانی غم گریخت.
عجیب این هست که "فروکشیدن" به معنی پایین فرستادن/کشیدن هست و شاید با این برداشت از بیت، "فرا کشیدن" مناسبتر باشه:
"اگر نه عقل به مستی فرا کشد لنگر....چگونه کشتی از این ورطه بلا ببرد"
2-در بیت سوم،علی رغم توضیح کامنت گذارمحترم، غایبانه همان غایبانه(= بدون حضور رو در رو) هست ونه چشم بسته. نکته تلخ قضیه هم همینه که تو حتی این حریف رو نمی تونی ببینی و با این وجود ماهرترین بازیگران سرانجام به او میبازند.
در ضمن فکر میکنم صحبت شطرنج نیست. فلک با ما شطرنج بازی نمی کنه (که بازی اندیشه هست) بلکه تخته نرد بازی میکنه که بازی شانس هست و این مضمون مکرر هست در ادبیات ما. البته این نکته رو کامنت گذار محترم دیگری هم بدرستی اشاره کردن.
نکته عجیب دیگه اشاره به معنی دوم دغا(=فلک )کردند. این معنی د هیچ فرهنگ لغتی دیده نمی شه( و یا من ندیدم). دغا در اینجا همون معنیِ معمول (حقه باز) رو داره.
3-در بیت پنجم،به ذهنم رسید که لغت "بیماری" احتمالا "تیماری" (=تیمارداری) و نساخ به اشتباه در همون نسخ اولیه بیماری ضبط کرده:
"دل ضعیفم از آن می‌کشد به طرف چمن....که جان ز مرگ به تیماری صبا ببرد"
حالا معنی بیت واضح میشه.اینطور نیست؟
4-بیت ششم رو به دو صورت میشه خوند:
الف-"طبیب عشق منم ! باده ده که این معجون..." معنی هم درست هست: حافظ در مجلس میگوید که من بقول معروف کارم در عشق درسته(!) و من میگویم که ساقی باده بیار که گره کارعشق فقط با این باده وا میشه. دوستی گفتن که طبیب واسه خودش درخواست دوا نمیکنه. میتونم شما رو مطمئن کنم دوست عزیز که برعکس، هیچ طبیبی نسخه ای ازغیر خودش رو قبول نداره!
ب-"طبیبِ عشق!منم باده ده که این معجون.." : ای طبیب عشق(=ساقی) به من باده بده...
ج- راه حل "طبیب عشق منم باده خورکه این معجون.." هم راه حل جالبیه.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:

" در خیال این همه لعبت به هوس می‌بازم...بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد"
ظاهرا "صاحب نظر" رو در اینجا میشه معنی کرد به "صاحب چشمهای زیبا"(=زیبا رو). حافظ میگه همیشه درتخیلِ بودنِ با زیبارویان هستم. آیا روزی هم میرسه که زیبارویی دعوتم کنه به همنشینیش؟

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:

@حمید رضا
ظاهرا معنی "دیدم و" میشه " دیدم که"(= چنین متوجه شدم /فهمیدم که).

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶:

بیت های ششم و هفتم و هشتم رو هیچ جور نمیتونم ربط منطقی بهم بدم. حتی بنظر متناقض هم میرسن.تبدیل "دل" به "گل" هم دردی رو دوا نمیکنه! اگه کسی که متوجه میشه راهنمایی کنه ممنون میشم.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹:

1-"رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست ...نهد به پای قدح هر که شش درم دارد
زر از بهای می اکنون چو گل دریغ مدار ...که عقل کل به صدت عیب متهم دارد"
منظورشکل گل نرگس است: شش گلبرگ آن بصورت مسطح اطراف تخمدان گل (که بشکل کاسه ای در وسط گل ست) قرار گرفته. حافظ میگه که این همان "شش درم" است که گل تقدیم جام شراب کرده.
2-با یادآوری دوست کامت گذار باید گفت که:
درود من هم به روان جاوید یعقوب لیث صفاری باد.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:

در بیت آخرحافظ با سر به زمین خورده یا "طرفه حریف" بر سر او افتاده؟

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

آقا یه کامنت عمومی گنجور باید اول تمام حاشیه ها بذاره تا یه عده ای راحت شن:
"استاد x این غزل رو به زیبایی و در اوج هنر و بروش آسمانی و ماورایی خوانده است.توصیه میکنم 100% با صدای روح نواز ایشون گوش کنید. "
ظاهرا استاد به هیچ غزلی رحم نکرده.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

نیست که نیست= وجود ندارد که نباشد
اینقدر مطلب، عجیب و غریب نیست.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:

دربیت پنجم منظور از "هفتم زمین" ماه هست؟
)از دهخدا ذیل" هفت اقلیم"):
... اقلیم ششم را ایرانیان متعلق به برجهای سنبله و جوزا دانند. اقلیم هفتم را ایرانیان ازآن ِ ماه و رومیان متعلق به مریخ دانند و از برجها به سرطان وابسته است . فرهنگها هفت اقلیم را به نامهای دیگر نامیده اند از جمله : هفت اصل ، هفت خط، هفت دکان ، هفت رصد، هفت رقعه ٔ ادکن ، هفت زمین ، هفت علفخانه ، هفت علفخانه ....

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:

@ بی سواد
آورده اند که منظورحافظ از "وی" و "ما" در بیت سوم، بترتیب "افراطیون شکم سیر" و "اقتصادیات کشور" است. و البته نقل کفر، کفر نیست. والله اعلم.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

@روفیا
ظاهرا ریشه Perish از لاتین perere به معنی
go through(destruction) هست.
اگر به ریشه لغات انگلیسی علاقه دارید به سایت زیر مراجعه کنید که به تجربه شخصی بسیار جامع است:
پیوند به وبگاه بیرونی

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

@بیتا
درست گفتید خانم.ابن غزل بوضوح زمینی و در وصف حالات دوری از یک زیبارو هست. چیزی آسمونی توش دیده نمیشه!

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۷:

@خرم روزگاران
شما بنویس دستت روون شه.
چو یشنوی سخنی(زودی) مگو که خطاست
سخن شناس نشدی آخر، خطا اینجاست

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

@Vijay
1-شب تار(literary)= شب تاریک =darkened night
2-دل ز ما گوشه گرفت = My heart has secluded itself from us
us' is majestic us, and means me'.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

ممنون. پس شاید همون "می داند برد" درست باشه.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:

دوستان،
کسی میتونه این دو بیت رو معنی کنه؟

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

اصلا معنی بیت دوم رو نفهمیدم چی هست.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مراثی » ترجیع بند در مرثیهٔ سعد بن ابوبکر:

@محمد رضا
@مژده
با سلام. دُرُست ، همون "زادی"(زاد=فرزند) هست و نه "رادی":
چه میتوان گفت به ابن روزگار بی وفا که هیچوقت از هیچ فرزند خودش( ولو بهترین هایش) نگاهداری نکرد؟ این تشبیه روزگار به مادری غدار و فرزندکش، هم در کارهای سعدی و فردوسی مکرر هست.
در ضمن اگر بگیم "رادی" منطق کار از دست میره. یعنی این روزگار نامرد، هیچوقت هیچ آدم آزاده ای نپرورده. خب، حالا حداقل این پادشاه متوفی تکلیفش چی بود؟ راد مرد بود با نه؟ اگر هم بگیم پروریدن به معنای نگاهداری هست صرفا؛ باید گفت روزگار نه از رادمردان و نه از نامردان نگاهداری دائم نکرده.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۵ - در پند و اندرز:

@معین الدین
این دو بیت رو باید با هم خوند:
"امروزه غره‌ای به فصاحت که در حدیث ....هر نکته را هزار دلایل بیاوری
فردا فصیح باشی در موقف حساب ... گر علتی بگویی و عذری بگستری"
یعنی فصاحت و زبان آوری واقعی از آنِ کسی هست که در فردای قیامت بتونه جوابگوی اعمال خودش باشه.

 

۱
۳
۴
۵
۶
۷
۱۱
sunny dark_mode