امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۵ - مزاح با یکی از وزیران:
آیا این هم همان وزیر امور خارجه است که با او نیز در شعری دیگر یک مزاح بیضه ای دیگر کرده بود؟
و در ضمن کمال السلطنه همان پدر ابوالحسن خان صبا نیست؟
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۹ در پاسخ به مهدی رضائی دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۸۱ - انتقاد از قمهزنان:
مرثیه را هم با خلوص نیت نسروده. حاشیه جناب تدینی را در همین صفحه ببینید.
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۴۱ در پاسخ به مهدی الهی دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۲:
یعنی فرایض دینی در زمان قاجار تابو بوده اند؟ والا ما که شنیدیم مردم آن زمان خیلی مذهبی بوده اند و مرجع تقلید داشته اند.
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۵:
حرفهای ایرج میرزا در اشعار مختلف همدیگر را نقض می کنند. در یک شعر می گوید عصمت و بی حجابی می توانند با هم باشند. همچنین می گوید به زور رابطه برقرار کردن با دیگران کار درستی نیست. ولی در این شعر برعکس می گوید.
پ.ن: خب عصمت و باحجابی هم با هم می توانند باشند.
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۴۴ در پاسخ به تورج رامان دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۲۲ - پسرِ بی هنر:
و البته در آن قصه، شعر را بازنویسی کردند و علی مردان خان را عاقبت به خیر گرداندند.
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۱ در پاسخ به علی شیرزادی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
اگر واقعی بود وقتی آن شعر را در گوگل می نویسید باید مدخل گنجور ظاهر می شد. اما نمی شود!
گنجور حتی از سوزنی سمرقندی هم شعر دارد. پس قطع به یقین این اشعار شایعه هستند.
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
من در گوگل نوشتم "اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را / به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را" تا ببینم آیا مدخلی از سایت گنجور برای این شعر از صائب تبریزی ظاهر می شود یا نه. ولی باز هم مدخل گنجور برای همین شعر حافظ باز شد. پس یعنی صائب چنین شعری ندارد و این داستان و اشعار بعدی از شهریار و غیره شایعه است؟!
دکتر حافظ رهنورد در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹:
همچنان که وقتی باد به دیدار شمع میآید، خامش شدن شمع لاجرم است و به زبانی شمع میمیرد؛ خواجه حافظ نیز در بیت پنجم میفرماید: گذر او مثل گذر نسیم بر شمع، جانم را از شوق میگیرد و این خوش است؛ اما او خود گذری بر ما نمیکند.
بیت آخر نیز زادهی ذهن رندی چون حافظ است
معنای تلویحی آن چنین است؛ ما که چنین بیپروا بر سنگدلی معشوق اعتراض میکنیم و علنی راز مگو را میگوییم (زبان بریده صفت کسانیست که اسرار مگو را به زبان میآورند) ترک سر کردهایم و از عقوبت باکی نداریم.
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۶:
پیرمرد گویا نظرباز بوده!
برمک در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۱ - در مذمت سواری:
این بیت اینگونه است
جنبش آسمان به نفس خودست
پایبند دویله و کله نیست
کله غوزک پا یا همان پارسی کعب است و دویله بند پا است دوال / دویل
علی رحیمی در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۳۷ در پاسخ به مجتبی دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۵ - حکایت در معنی آسانی پس از دشواری:
زمانی که بزرگان دیگر روشنائی نبخشند، مانند زمانی است که خورشید در پشت ابر رود و با کنار رفتن ابر، آفتاب هم دوباره تابش پیدا میکند و همین طور امید است که بزرگان دوباره جلوه کنند.
اما زمانی که حسودان جلوهی خود را از دست میدهند، مانند شعلهای است که با آب خاموش شود و بنابراین امیدی به نوربخشی دوبارهی آن نیست.
محمدرضا نوری در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:
در بیت
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
تفاسیر زیادی هست که تفسیر خودم این است
شاعر گوهر را به مروارید تشبیه کرده که باید داخل صدف که از دو کفه زمان و مکان تشکیل شده قرار بگیرد ولی آنقدر بزرگ است که داخل صدف جا نشده و از آن بیرون زده ( گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است)
در مصرع دوم میگوید (طلب از گمشدگان لب دریا میکرد) چه چیزی را طلب میکرد آن گوهر به آن درشتی را
از چه چیزی طلب میکرد؟ گوهر راکجا میشود پیدا کرد؟ داخل صدف
گوش ماهی های ریز کنار ساحل همان صدفها هستند که به آنها گمشدکان لب دریا می گوید و رفته داخل این گوش ماهی های ریز دنبال این مروارید عظیم که در دو کفه زمان ومکان نگنجیده میگردد
احمد رحمتبر در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » ترجیعات » صد شکر و صد حیف:
یادداشتی که در نسخه چاپی کتاب، بالای این شعر نوشته شده:
در سال ۱۲۸۴ خورشیدی (در واقع ۱۲۸۵، در کتاب اشتباه نوشته شده است) که مظفرالدین شاه وفات یافت و محمدعلی شاه به تخت سلطنت نشست آزادیخواهان ایران از مرگ شاه رئوف و معطی فرمان مشروطیت اندوهناک بودند و بدین امید که شاه جوان و جانشین آن پادشاه مشروطه خواه رویۀ پدر خود را دنبال کند و با تأئید فرمان مشروطیت ایران قلوب مضطرب ملت را آرامش بخشد، او را تأئید و به تعقیب روش پدر تحریض میکردند. ملکالشعرا بهار نیز در خراسان در رثاءِ شاه متوفی و تهنیت جلوس شاه تازه این ترجیعبند را سرود و در روزنامه نوبهار مشهد انتشار داد.
سرو روان در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۹:
تا تو نشوی رسوا آن سر نشود پیدا
کان جام نیاشامد جز عاشق رسوایی ...
محمد امین جباری در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۷:
غزلی که دل آدمو خنک می کنه
احمد اسدی در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶:
گَرَم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم
ز جام وصل می نوشم، ز باغ عیش گل چینم
از زیبایی های شاعرانه و حافظانه مصراع اول این بیت تضاد واژه های "برخیزد" و "بنشینم" است. حافظ با کنار هم قراردادن فعل های برخاستن و نشستن که در تضاد هم هستند یک مضمون را خلق میکند در آن تضاد کلمات پنهان شده و زیبایی مضمون جلوه گر میشود. حافظ در موارد دیگری نیز هنرمندانه این واژگان را در کنار هم چیده است. به عنوان مثال:
به عمری یک نفس با ما چو بنشینند، برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند، بنشانند
از زیبایی های دیگر مراعات نظیر در این غزل میتوان به تضاد تلخ و شیرین در بیت زیر اشاره کرد:
شرابِ تلخِ صوفی سوز، بنیادم بخواهد برد
لبم بر لب نِه ای ساقی و بِستان جانِ شیرینم
همچنین مراعات نظیر با واژگان خاک و باد که از عناصر اربعه هستند در بیت زیر:
چو هر خاکی که باد آورد، فیضی بُرد از اِنعامت
ز حالِ بنده یاد آور که خدمتگارِ دیرینم
دکتر صحافیان در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:
ساقی بیا کشتی وجودمان را در رودخانه شراب بینداز تا فریاد و ولوله شوق در جان پیر و جوان برخیزد(حال خوشی که همگان را به وجد آورد)
۲-مرا به کشتیای پرشراب بینداز، آری این معنای نیکویی کردن و در آب اتداختن است.
۳- آری اشتباه کردم که از راه میکده برگشتم، بزرگواری کن و دوباره به راه راست برگردانم(خطا: ایهام به شهر زیبارویان در ترکستان)
۴- اکنون برایم از آن شراب سرخ مشکبو، جامی بیاور تا آتش رشک و حسد در دل گلاب زبانه کشد.
۵- اگر چه اکنون مست و خراب عشق شدهام ولی نظر عنایتی بر من ویران بینداز!(خانلری: مست و خرابی)
۶-اگر در نیمه شب خواهان تماشای آفتابی، از چهره دختر گلچهره تاک(خم شراب) پرده بردار!(بنمردبم تا ز بوالعجبی/ بندیدیم صبح نیمه شبان.تاربخ جهانگشای جوینی)
۷- نگذار پس از مرگ به خاک بسپارندم، پیکرم را به میکده ببر و در خم شراب بینداز(شوق بیوصفی که با مرگ هم تمام نمیشود)
۸- ای حافظ! وقتی از ستم زمانه جان به لب شدی، به سوی،دیو اندوه تیر شهاب بینداز(ایهام ناوک شهاب: حال خوش- شوق- شراب)
آرامش و پرواز روح
احمد اسدی در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۰۵ در پاسخ به عزیزی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶:
دوست گرامی،
در بسیاری از نسخه های دیوان حافظ در بیت آخر به جای واژه "واعظ" واژه "حافظ" ذکر شده است که ابهام در مورد تخلص را بر طرف می کند.
به عنوان مثال در نسخه سال ۸۰۱ هجری قمری که قدیمی ترین نسخه دیوان حافظ است و فقط ۹ سال بعد از درگذشت حافظ جمع آوری شده به جای واعظ، کلمه حافظ نوشته شده است. همچنین در نسخه هایی دیگر از جمله نسخه دانشگاه پرینستون از دیوان جمع آوری شده سال ۹۲۶، نسخه سلیمان الفوشنجی از سال ۸۵۵، نسخه قاسم انوار و شمس مغربی نسخهبرداری شده در سال ۹۲۷ قمری، دیوان خواجه حافظ به کوشش سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، دیوان حافظ نسخه شفیع شجاعی ادیب و دیوان حافظ به تصحیح بهاءالدین خرمشاهی، بیت آخر اینگونه آمده است:
رموزِ مستی و رندی ز من بشنو نه از حافظ
که با جام و قَدَح هر دَم ندیمِ ماه و پروینم
به نظر میرسد برخی از گردآورندگان اشعار حافظ در نسخه خود "حافظ" را به "واعظ" تغییر داده اند که یا بر اساس اشتباه شنیداری کاتبان دیوان بوده و یا اینکه واژه " من" را با "حافظ" به عنوان راوی بیت در تقابل دیده اند و برای رفع آن، حافظ را به واعظ تغییر داده اند. در واقع وجود کلمه حافظ در بیت آخر مشکلی از منظر روایت بیت آخر ایجاد نمیکند زیرا حافظ میتواند در معنای عام آن به کار رفته باشد که یا حافظ قرآن است و یا قوّال موسیقی.
صادق هدایت کارکرده در ۱ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۴۲ در پاسخ به فرهاد دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸۲:
فرهاد بعد از حدود ده سال، امروز چند سالت شد؟
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶: