Farhad در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
Very nice!
ناشناس در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
روفیا جان
از نگاه شما واژه "عارف" کوچک است.
این واژه بسیار پرمعناست و اگر کسی حافظ را به این لفظ، توصیف کرد او را محدود نکرده و مقایسه کردن می پرست و عارف و هر دو را در کوچک بودن مساوی دانستن، صحیح نیست دوست من.
ولی در اینکه حافظ منحصر به فرد است من هم همین را درست می دانم. حافظ واقعا منحصر به فرد است.
عادل در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » آتش خاموش:
با سلام
بسیار بسیار سپاسگذارم خدا خیرتون بده
انشا... بتونیم زحمات بی شائبه و بدون چشم داشت شما رو قدر بدونیم
رهی معیری، روح اله خالقی، غلامحسین بنان و ارکستر گلها ...
دلم واقعاً به اقبال شرر حسودی میکنه ...
دوستدار شما عادل
آرشام در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵:
شعر بی همتا و بسیار هناینده و ویرانگر....
آهنگ هم زیبا
اما نمیدونم چرا همه فک میکنن که چاوشی برای این آهنگ مناسب بوده !!
کمال در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱:
باسلام وشکرپروردگارکه امروزدرخطهء مابارندگی
نسبتاخوبی گشت.
جمع این رباعی: 7115
سوشیانت در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:
سنایی گفت باید اینطورمیگفتم:لب ودندان سنایی همه توحیدتوگوید؛احدی توصمدی تو همه فانی توبقایی
سوشیانت در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:
لب ودندان سنایی همه توحیدتوگوید،احدی تو صمدی تو همه فانی تو بقایی
همیشه بیدار در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
با سلام و درود خدمت بانو روفیا عزیز و گرامی ایام کریستمس و سال نو میلادی را به شما و همه دوستان گرامی تبریک میگویم:
اینکه شما میفرمایید "او حافظ است. حافظ منحصر به فرد..." البته درست است. ولی هم شما و هر کس دیگر هر وقت ابیات حافظ (و هر شعر دیگری را از یک شاعر دیگر) تفسیر میکند باید انتخاب کند که برای مثال منظور از می چیست و نظر بازی یعنی چه ووو... بالاخره حافظ هر چقدر هم منحصر به فرد باشد برای شما تفسیر خود شما را دارد؛ برای حقیر هم همینطور. آن تفسیری که حقیر از حافظ دارد با تفسیری که شما دارید ممکن است که بسیار متفاوت باشند. این "تفسیر" شخصی نه تنها برای حافظ بلکه برای تمام Universe درست است. اینکه ما اینجا بحث میکنیم به این معنی نیست که دید من یا شما یا شخص دیگر اشتباه هست؛ این دیدها فقط عکس درون فکر ما را نقاشی میکنند.
البته این ممکن است که حقیر از دیدن عکس فکر شما به اشتباه خود پی ببرم و یا عکس فکر من عوض شود.
ناشناس در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰:
ای هد هد صبا یعنی ای مرغ تو را مانند باد به سرزمین سبا که در عربستان قدیم شهری بوده که پادشاه انم بلقیس نام داشته ولی حالا این شهر در یمن امروزی است.این شعر از کمال الدین بهزاد میباشد.
نفیس در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۰ دربارهٔ قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:
شاعر این رباعی کیست؟؟ قاآنی یا فروغی ؟؟
نفیس در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:
درود
این رباعی در گنجور با نام قاآنی هم ثبت شده ٬ کدام صحیح است؟؟؟ قاآنی یا فروغی؟؟؟
نفیس در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
سپاس از آقای رضا سعدی برای یاد آوری وزن شعر
میترا در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳:
عبارت مایه ناز در بیت اول به نظر من بعید است که از خیام باشد این اصطلاح بیشتر به تصنیف ها و اوازهای قاجاری نزدیک است تصور می کنم چیزی شبیه به این بوده که مثلا وقت سخرا ست خیز به میخانه شتاب نرمک نرمک باده خورو چنگ نواز و الی اخر - لطفا اگر کسی نظر تخصصی دراین زمینه دارند بفرمایند . در آواز استاد نازنین شجریان نیز در ابوعطا این مایه ناز درموسیقی خوب نمی نشیند. با سپاس
عاطفه در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳:
غاز پرنده است ؛قاضی در مصرع اول صحیح است
روفیا در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
سلام آموزگار گرامی
من نمی گویم هر کجا حافظ سخن از می گفت مرادش می عرفان بوده و هرگز می انگوری نبوده است.
چون من مطالعه جامع و فراگیری در همه ابیات او نداشته ام و تازه اگر هم داشتم باز از کلی گویی پرهیز میکردم.
من بیمار بسیار سالخورده ای داشتم که یکی از نخستین داروسازان ایران بود.
در مدرسه دارالفنون درس خوانده بود و دبیر ادبیاتش نیما یوشیج و دبیر زبان آلمانی اش بزرگ علوی و سایر دبیرانش جملگی از مشاهیر صاحب اندیشه بودند.
شعبان استاد خوانی را از نزدیک دیده بود و زمانی توده ای بود و زمانی با روحانیان نشست و برخاست میکرد.
زمانی نیز اقدام به گرداندن مدرسه ای رایگان در سطح عالی کرده بود.
در پاکستان، بحرین، اروپا، جزایر کاراییب و... در سیر آفاق و انفس تجارب بیشماری داشت و از هر چه سخن به میان می آمد تجربه ای عینی داشت.
به مدت دو سال از مصاحبت او برخوردار بودم.
میدانید بزرگترین درسی که از زندگی او گرفتم چه بود؟
اینکه احوال انسان، اندیشه هایش، عملکردش در بستر زمان، در بستر رویدادهای اجتماعی زمان، بسته به درجه حرارت محیط، بلایای طبیعی، سنگی که زیر پایش می لغزد، آدمی که با او ملاقات میکند، غذایی که میخورد، تصادفی که با اتومبیلش میکند، ووو... متغیر است!
تاریخ، جغرافیا، محیط ،ژن ، و در یک کلام روزگار آبستن حوادث است و
هیچ کس از تاثیرات نیروهای شگرف روزگار که به طور غیرمنتظره ای چونان انرژی هسته ای آزاد میشوند رها نیست.
این یک اصل است. در زمان حافظ هم چنین بوده اکنون نیز...
لذا من به طور جد پرهیز میکنم از اینکه انسانی به بزرگی و پیچیدگی حافظ را به طور کلی در یک واژه کوچک می پرست یا عارف زندانی کنم.
حافظ همینی است که هست. با همه اشعارش و با همه آثارش...
اگر میشد او را در یک واژه گنجاند، او خود چنین میکرد.
در یک واژه حرفش را میزد...
فکر میکنید نمی توانست؟!
چون احوال و اندیشه هایش چونان هر بشری در زد و خورد دایم با نیروهای روزگار بود حاصلش یک دیوان شعر شد نه یک واژه...
شما هم هرگز ناچار نیستید او را در یک category قرار دهید.
او حافظ است. حافظ منحصر به فرد...
بهنام در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:
باز یکی پیدا شد و دوباره حرف الکی زد من نمیدونم مشکل این افراد با محسن چیه فقط میان و جو رو به هم میریزند خب عزیز باید اینو بدونی که ما هیچ وقت اغراق نمیکنیم فقط داریم حقیقت رو میگیم و اگه نمیتونی حقیقت رو بشنوی اصلا نمیخواد این همه زحمت بکشی بیای نظرات رو بخونی و کامنت بذاری موفق باشید
مهران... در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بویِ جویِ مولیان آیَد هَمی:
درود برهمگان...
بیت دوم شعر رو میشه به چالش کشید چون وقتی ریگ درشتی سر راه رود قرار گرفته چطور میشه که مصرع دوم رو به این ربط داد...پرنیان چطور از زیر پاها بیرون میان...تقدس و پاکی پرنیان جایش زیر پا نیست...شاید درک من از این بیت اشتباه باشه...ممنون میشم اساتید محترم پاسخگوی این متن بنده باشند
راضی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۹ - قصهٔ جوحی و آن کودک کی پیش جنازهٔ پدر خویش نوحه میکرد:
همین شعرکافییست برای بهترین تسبیح که صبراست
مرادی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۶:
همچنین در بیت:
هر ذره که میپوید بیخنده نمیروید
از نیست سوی هستی ما را کی کشد خنده
در مصرع دوم «کی» خلاف وزن آمده است و «که» صحیح تر است.
SMostafa Moosavi در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۵۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵: