س ، م در ۹ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:
ناشناس عزیز
همانطور که در حاشیه ای دیگر آمد
مانا از فرهنگستان جناب دکتر ترابی سر به در آورده ، اگر هم کاملاً با معنا نمی خواند ولی میتوان به جای آن ولی به فارسی خودمان آنرا به کار برد
کار فرهنگستان همین است ، لغات جدید با واژه های زیبا
آیا ”مانا“ به جای ”معنا“ در مقایسه با ” کش لقمه“ به جای ”پیتزا“ از فرهنگستان لغت زیبا تر نیست ؟
من که بسیار ازین لغت خوشم آمده
خوش باشید
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹:
مکن بیدار از این خوابم خدایا !
که دارم ............... با خیالش
عشرتی خوش: 28 نسخه (803، 813، 813 مکرّر، 819، 821، 823، 825، 843 و 20 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
خلوتی خوش: 7 نسخه (822، 827 و 5 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
از 40 نسخۀ واجد غزل 274، 5 نسخه بیت فوق را ندارند
از جمله 3 نسخۀ کهنِ مورخ: 801، 814- 813،824
************************************
************************************
ناشناس در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:
پس فرهنگ معین نشان می دهد، مانا، به معنای "معنا" نیست و معانی آن هم مرادف معنا نیست. البته ببینیم شمس شیرازی منبعی را سراغ دارند که مانا را معنا گفته باشد؟ با تشکر از س.م.
صفا در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله:
مولفان، صاحبنظران و کارشناسان سایت گنجور و فضلای بازدید کننده؛ بررسی و پژوهش فرمایید که آیا به اعتبار اینکه این مثنوی به روایت داستان زید بن حارثه، و اینکه در جواب سوال حضرت رسول: "کیف اصبحت یا زید؟" (شب را چگونه صبح کردی ای زید؟) زید پاسخ میدهد: "اصبحت موقنا" (به حالت یقین صبح کردم)؛ بیت دوم مصرع اول، بایسته نیست که واژه "مومنا" با "موقنا" جایگزین گردد؟
س ، م در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:
مانا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - (ص .) شبیه ، مانند، نظیر. 2 - (ق .) ادات تشبیه و تردید: گویی ، پنداری .
س ، م در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی:
شاید خر ، خواب قبرس را ببیند و یونجه زاری سر سبز و خرم.
الله اعلم
ناشناس در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:
می شود بنویسید "مانا" در کدام فرهنگ لغت فارسی، به معنای "معنا" است؟ متشکرم.
شمس شیرازی در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:
جناب گهرویی
مانا چنان روشن است که نیاز به تفسیر ندارد!
مگر نشنیده اید که :
گل بی خار جهان ، مردم نیکو سیرند
کمال در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹:
فالی دروصف این غزل:
ای صاحب فال، به چیزی یاشخصی دل
بسته ایدکه سطحی ،جوان وزودگذر،،،،،
میباشد!!جذابیت ودلرباءی خاص دارد،،
اماآن طورکه بایدپایدارنیست ،بایدزمان
بیشتری به خودتان بدهیدتابابررسی،،،،،،
عمیق به دنبال خواسته کامل تربگردید،،
حس علاقه ای که درشماست ارزشمند،،،،
میباشدونبایدازراهی که درپیش گرفته اید
وخواسته ای که داریدچشم بپوشیدفقط
ازشتابزدگی وتصمیم عجولانه بپرهیزید.
پویان در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۵:
با سلام
ندا خانم، اگر اشتباه متوجه نشده باشم، وزن شعر باید به این صورت باشد:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
پاینده باشید
بابک در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷:
با پوزش و آدرس صحیح غزل:
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۳/
بینوا در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:
سلام
با سپاس از آقای افسردگان سرا
بخردان گرانمایه چرا عنایت نمی کنید که واژه (ار چه) نشان دهنده قیاس میان زشت و زیبا ست یعنی زیبایی گل عذر خواه جفای خار است همان گونه ذوق مستی تحمل تلخی می را آسان می کند .
چرا کار را دشوار می کنید و لقمه را دور . . .
بابک در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷:
Mehdi گرامی،
اصولاً ترجمه مطلق از زبانی به زبان دیگر اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است، چرا که نه تنها واژگان بلکه تفکرات، ایده ها، باورها و... در فرهنگ و میان مردمانی وجود دارند که در فرهنگی دیگر نه.
جایی خواندم که کُلمن بارکس فارسی را بلد نیست و ترجمانهایی مانند او را ترجمه آزاد (free translation ) خطاب می کنند، اینهم از آن صیغه هاست که من یکی سر از آن در نیاوردم! مثل برگردان خیام توسط فیتزجرالد... شاید بتوان برگردانهای آنان را برداشت ایشان از اصل و سپس بیانات و یا اشعار خودشان که روحی از اصل در آن است بیان کرد...
بگذریم،
این غزل سحرانگیز مولانا نیز پیرامون همین رباعی است:
رسیدم در بیابانی که عشق از وی پدید آید
بیابد پاکی مطلق در او هر چه پلید آید....
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷/
ندا در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۵:
با عرض سلام و احترام، خواهشمندم مانند دیگر اشعار موجود در سایت گنجور، بحر عروضی این شعر را نیز یادداشت بفرمایید. با سپاس فراوان
mhdbig در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۸ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » ساقینامه:
ممنون میشم اگر منظور شاعر از دردی کش لجه ی کبریا در بیت دوم رو توضیح بدید
Mehdi در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷:
ترجمه انگلیسی از قرار معلوم عبارت زیر است که در کتاب خالد حسینی نیز به کار رفته و در زبان های دیگر نیز از ترجمه انگلیسی استفاده شده که از شعر اصلی بسیار به دور است :
Out beyond ideas of wrongdoing and rightdoing,
there is a field. I'll meet you there.
When the soul lies down in that grass,
the world is too full to talk about.
Ideas, language, even the phrase each other
doesn't make any sense.
pegah · 12 months ago
این هم ترجمه ای که به ایتالیایی از شعر اصلی :
Uscendo del credere e non credere nella religione , c'è un deserto.
Un spazio per noi da diventare pazzi.
Dopo esser arrivato lì, il mistico non ha più la testa.
Lì; non esiste ne Islam, Ne Ateismo e cosi neppure il Posto.
روفیا در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی:
مولانا میگوید اگر ما خواب بهشت میبینیم یا رویای بهشت در سر می پرورانیم از آن روست که در کارت memory ما خاطراتی از بهشت وجود دارد و چون آن پیلی که خواب زادگاهش هندوستان را می بیند ما خواب بهشت را می بینیم چون زادگاهمان بهشت است وگرنه خر هرگز خواب هندوستان را نمی بیند.
روفیا در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی:
پیل باید تا چو خسپد او ستان
خواب بیند خطهٔ هندوستان
خر نبیند هیچ هندستان به خواب
خر ز هندستان نکردست اغتراب
جان همچون پیل باید نیک زفت
تا به خواب او هند داند رفت تفت
ذکر هندستان کند پیل از طلب
پس مصور گردد آن ذکرش به شب
آواره در ۹ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:
بیت هفتم بیشتر منابع به جای بیخ نوشتن میخ که درست هم به نظر میرسه.
س ، م در ۹ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴: