گنجور

حاشیه‌گذاری‌های فرخ مردان

فرخ مردان


فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:

در پِیَش=(در اینجا) "و سوای آن قضیه"

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱:

"مکن که کوکبه دلبری شکسته شود .... چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند"
ای زاهد کاری مکن/مخواه که حرمت عشق شکسته شود و جمعی ار حریم آن پراکنده شوند.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:

1- در بیت هشتم قوم اول متشرعین(جدو جهد= انجام ظواهر و مناسک دین) و قوم دوم اهالی دکان تصوف هستند که بنظر شاعر هر دو اشتباه می کنند.
2- در بیت آخر، منظور از "حافظ" صنف حافظین و قاریان هست.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

@عیسا:
بله، کسروی میگوید که شعرا و مثلا همین حافظ "قافیه اندیش" بوده اند و استنتاج منطقی از یک غزل حافظ نمیشود کرد که البته حرف درستی هم هست:
خیلی ابیات متناقض هستند و کلمات و شخصیت ها به مناسبت تغییرمحتوا میدهند. مثلا یک جا صوفی خوب است و یک جا بد. یکجا "رقص کنان ساغر شکرانه میزنند" و یکجا "دام می نهد و سرحقه باز میکند".
همینطور معانی بسیار مبهم هستند و در گاهی چند لایه پوشیده شده اند که این هم کار استنتاج منطقی را سخت ترو بلکه بسیار سخت تر میکند.
همه اینها برای کسی که با یک ذهن منطقی و با انگیزه استنتاج و نتیجه گیری شعرحافظ را میخواند، سم مهلک و باعث سردرد هست ودست آخرگیج و منگ از پای کتاب بلند میشود.
در سر دیگر طیف هم البته هستند کسانی هم که میخواهند از دیدگاه مذهبی و یا عرفان کلا همه ابیات حافظ و همه غزلها بررسی کنند و به یک نتیجه کلی و بکجا برسند که طبیعتا راه بجایی نمی برند و آنها هم گیج و گمتراز قبل کتاب را میبندند، تا روزی دیگر و تلاشی دیگر.
بگذریم از اینکه این چاه اگر چه آب نداشته باشد حتی در آمریکا هم برای بعضی "حافظ شناسان" نان دارد!
کما اینکه درهمین کامنتها هممیبینیم که کسانی برای تایید نظر خودشان، رجوع میدهند به فلان بیت فلان غزل حافظ ( که اصلا معلوم نیست با چند سال اختلاف ودر چه زمینه سنی و یا اجتماعی مختلفی سروده شده) و یا اصلا به چه معنیی در آنجا احتیاج بوده.
البته در دفاع از حافظ باید اشاره کرد که شعر باید خیال انگیزباشد و مثلا ابهام که در زمینه منظق ناپذیرفتنی ست در زمینه شعر یکی از سلاحهای شاعر برای تحریک تخیل است.
وهمچنین باید گفت که یک تکنیک حافظ استفاده از مکالمات درون خودش هست یعنی در واقع مثل یک تئاتر دو،سه نفره در حال گفتگو با خوش (و یا متصورا با افرادی دیگر) هست و به همین علت هم بعضی ابیات پشت سرهم معانی ناهمخوانی دارند(چون گوینده هایشان آدمهای متفاوتیند).
ظاهرا علامه کسروی به این نکات در مقابل وزنۀ" محتوای اطلاعات و همبستگی منطقی متن" هیچ اهمیتی نداده .
و اما باید گفت که:
احمد کسروی تبریزی تاریخ نگاری ممتاز از حیث بی طرفی و نثر درست، زبانشناسی برجسته (آذری، ترکی استانبولی، پهلوی، فارسی "پاک"، فرانسه وعربی ) بود بطوریکه مثلا در وزین ترین نشریات عرب زبان مقاله چاپ میکرد؛ کاری که مطمئنا من و شما از عهده اش بر نمیاییم.
فردی ملی، صریح و درست کرداربود که همچون همه آزادگان ایرانی در مقاطعی از زندگی محتاج نان شب و دربدر از تهران و تبریز تا باکو و تفلیس دنبال" یک لقمه نان حلال" میگشت. عمدۀ تالیفات اوهنوز هم بعنوان مرجع مورد استفاده است.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

1- توضیحات @ سید علی ساقی را بخوانید. مطابق حاشیه قزوینی-غنی، منظور "عبدالصمد بحرآبادی از رجال و امرای معاصر حافظ" بوده است که ظاهرا تعمدا ندیده گرفته اید.
2- چرا اگرچیزی را معنی نتوانستید کنید یا مبهم بود به هردلیلی، نتیجه می گیرید فورا که رمز آلود و پرده درپرده است؟ هر بچه ای هم متوجه میشود این اسم عبدالصمد اشاره به شخصی هست و یک مدحِ با متانت هست در واقع.
واقعا هدف از بالا بردن این شعرای گرانقدر به مقام ماورای انسانی چیست؟ آیا فکر میکنید خدمتی به فرهنگ ما میشود؟ اینها هم آدمهایی بوده اند مثل من و شما، فرزند زمان خودشان و البته با استعدادی سرشار. بت درست نکنید لطفا.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:

@دان یئلی:
منبع؟

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰:

بازار شوق که همیشه گرمه! سرو قدی هم در کار نیست!!

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸:

اگر از حافظ هیچ چیزی نمی دونستیم، همین یه غزل کافی بود که بگیم سرایندش نابغه بوده. واقعا حیرت آوره.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

@بابک:
حق با شماست. ابن کاربرد "مانا" بمعنی " معنا" چیز خنده آوریه که من فقط تو حاشیه های گنجور دیدم. گفت: "ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزای"
بجای عجیب و غریب حرف زدن و روده داری بهتره مفید، مختصر و ساده منظورمون رو بگیم ؛ البته اگر چیزی برای گفتن هست.
در مورد آیینۀ سکندر، توضیح علی کاملا درسته. این یکی از عجایب هفتگانه دنیای قدیم بوده.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱:

1- در بیت دوم منظور از "آب دیده" ،"اشک شوق" هست بخاطر شادی شنیدن خبر دعوت به بارگاه سلطان.
2- یک معنی نزدیکتر برای بیت چهارم این هست که:
ای خرقه می آلوده، عیب من رو بپوشان و وانمود کن که یک فردِ پاک و پاکدامن به زیارت شاه آمده.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:

@بیژن:
درست میگید. بوضوح "یاری" در اینجا "یک یار" معنی می ده( که منظور خود حافظ هست). میگه که:
"کسی چرا نمیگه که این دوستِ ما هم حق دوستی به گردن ما داشت. پس کجا رفتن اون آدمهای حق شناس و اون همه یاران دور و بر ما؟"
یاری به معنای مصدریش اینجا بسیارغریب و مبهم کننده اس.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

سخن کم گوی تا بر کار گیرند ....که در بسیار، بد بسیار گیرند ؛ عزیز برادر!

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

@ سپهر:
با شما موافقم. ظاهرا هنوز بعضی ها متوجه نشدن که حاشیه نویسی باید مخاطب عام داشته باشه. این فرق یه همچین وب سایتی با شبکه های اجتماعیی مث فیسبوک و توییتر و تلگرام هست که افراد میتونن بدلخواه "مزخرفات(ذیل یکی از غزلیات مرقوم فرموده بودن " زارت و زورت(!)" شما رو دنبال کنن یا نه.
آخه یه مشت اظهار افتادگی الکی و بعد اظهار فضل بی ربط و تعریف بیخود از دیگران( لابد به امید اقدام متقابلشون=نون قرض دادن) که ارزش خوندن نداره. سر درد گرفتم!

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

@مهناز س:
شاید منظور از کلک خیال انگیز، قلم(= شیوایی نوشته/شعر) بصورت کلی باشه. ظاهراً حافظ داره تو این شعر از محبوبیت و نزدیکی یک رقیب به پادشاه وقت( شاید شاه شجاع) گله میکنه. رقیبی که اونقدر کاراش قوی هست که حافظ میگه گول ظاهر زیبای شعرش رو نخورین چون اگه یه شاعر فهمی از شعر نداشته باشه ، کارش برانگیزنده تخیل نیست و بنابراین بی ارزشه.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰:

یکی از زیباترین غزل های حافظ تا اینجای کار. از حیث روانی، بی تکلفی لغوی و همینطور وحدت موضوع، پهلو به پهلوی غزلیات سعدی میزنه.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:

به نظرم باید عادت کرد که این لقب های دکتر و مهندس و پروفسورو استاد رو حتی الامکان از اسم هامون حذف کنیم. من تو یه کشور انگلیسی زبون زندگی میکنم و ندیدم که کسی درهیچ زمینهُ صحبتی از این لقب ها استفاده ای کنه.
یه استثناء هست که برای پزشک ها از "دکتر" استفاده میکن که ظاهرا و به سنت تاریخی برای اینه که در مواقع اضطراری، طرف تو ذهنش باشه که این بابا میتونه کمک کنه.
در کشورهای پادشاهی که سیستم لقب های اشرافی وجود داره یرای مکالمات رسمی و تشریفات هم یه شیوه نامه هایی هست که مشخص کننده نحوه استفاده از لقب هاست.
مخصوصا هیچوقت ندیدم که یه دکترای فنی یا ادبیات وتاریخ جایی با لقبش ظاهر بشه. یکی تعریف میکرد که استاد راهنماش در آمریکا "تِئو وَن وینکِل" بوده و همه خیلی ساده" تِئو" صداش میکردن. میگفت من تا مدتی فکر میکردم که این بقول معروف خیلی عددی نباید باشه . بعدها متوجه میشه که طرف از خدایان مکانیک سیالاته وفقط یکی از کاراش محاسبه و طراحی چرخه انتقال حرارت انرژی گیری دراولین رآکتور هسته ای دنیا بوده.
ومثال وطنیش هم اینه که ما "دکتر پروفسور استاد آلبرت انیشتین " نداریم (ولی " استاد دکتر پروفسور مهندس سید محمود حسابی" داریم (!!) در حالی که این دومی شاگرده اون اولی هم حساب نمیشه) .

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰:

@ نیاز:
(دهخدا، ذیل "خام")
|| قسمی از شراب . (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ). شراب نورس . (انجمن آرای ناصری ). مقابل شراب پخته ؛ معروف است که شراب خام بهتر از پخته است :
بر ما بباش و دلارام گیر
چو پخته نخواهی می خام گیر.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸:

@ شمس
آقای شمس
ابن قواعد رو از کجا آوردی؟! شاید منظورت اینه که اینجوری به نظزت درست تر میرسه که اینا قاطی نشن.
در جواب "درس" شما یابد گفت که نه لزوما.
تسلط به فارسی از دبد من یعنی توانایی استفاده از آن در دو سه سطح موجود بنا به مقتضیات و ترکیب آنها عندالزوم. نویسنده ها و گوییده های مسلط از همین تکنیکِ ترکیب استفاده میکنن. نه تنها در فارسی بلکه در اینگلیسی هم تا جایی که من میدونم.
مخصوصا در اینگلبسی اینکار بین سخنران های طراز اول خیلی رایجه.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷:

در بیت پنجم، مصراع دوم
"با" به معنی "به/بر" هست: بسا شکست که بر افسر شهی آورد.

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

@بزرگمهر وزیری:
خیلی نکته جالبی یود!

 

۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۱
sunny dark_mode