گنجور

حاشیه‌ها

سعید سلطانی در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:

این غزل بی اندازه زیبا و شورانگیزه ...

 

ناشناس در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۲۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۶ - حکایت دانشمند:

سعدی و خودستایی !!!! مگر میشود شخصی مثل سعدی خودستایی کند آن هم به صورت مکتوب! آن هم در مهمترین اثر خود !! آن هم در فصلی بنام "در باب تواضع" کتاب خودش!!!!

 

عباس در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳:

مرحوم مشکاتیان تصنیفی بی نظیر روی این شعر ساخته اند و در بزرگداشت خواجو توسط مرحوم بسطامی اجرا شد.
روحشان شاد...

 

امیر آصف خراسانی در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹ - جواب بهار به ادیب الممالک فراهانی:

استاد بهار قصیده فوق رادرجواب قصیده استاد وحید دستگردی سروده اند.در مقدمه ای که استاد دستگردی بر دیوان خطی ادیب الممالک نوشته اند قصیده الفیه ای وجود دارد که ایشان بنابه دلایلی در آن به اکثر شعرای معاصر تاخته وایشان را هجو گفته اند(شعرایی مانند دانش بزرگ نیا،بهار،سلیم،میرزاده عشقی،علامه دهخدا و حتی اعتمادالدوله قراگوزلوکه منشا خدمات بسیاری بوده است) که این معنااز قصیده ایشان به خوبی آشکار است.متن سروده جناب وحیداز قصیده استاد بهار تندتر است.در دیوان استادخودایشان فرموده اندکه که استادوحید قصیده خودراانتشار داده ودرمقابل،دوستان از استادبهار خواسته اند ایشان پاسخی بدهند.البته استاد بهار قصیده خودرا به صورت عمومی منتشر نمیکنند.در دیوان بهار چاپ انتشارات نگاه،خلاصه قصیده وحیددستگردی نیزموجوداست.شان نزول قصیده بهار و شرح ماوقع نیز به قلم خوداستادنوشته شده است. استاد امیری فیروزکوهی نیزدرمقدمه دیوان خود اشاره کرده اندکه استاد بهار وجناب وحید متاسفانه روابط حسنه ای نداشته ویکدیگرراهجو گفته اند(جلداول).بنابراین مخاطب قصیده فوق به هیچ عنوان ادیب الممالک نبوده است.لازم میدانم که بگویم شایسته نیست بدون آگاهی به ملک الشعرای بهار،که از نوابغ این روزگار بوده است،چنین نسبتهای ناروایی داده شود.

 

سمیه در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - زن شعر خداست:

خیلی زیباست

 

سمیه جلالی در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

سلام بردوستان!علاقمندان به شعروهنرپارسی.
اگرپس ازوجودابهام تحقیق وپرسشی کنیم،پس ازآن حاشیه نویسی،
نظرات عمیق تروقابل تأمل ترخواهدبود;-)

 

سپیدار در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۴:

شب قدر است در جانت
فروزانفر چاپ نهم

 

پیام در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۴ - در مناجات:

الهی امین...روحت شاد عطار... گنجور بینهایت سپاسگذار!

 

رضا در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸:

منظور شاعر این است جهان برای تکامل انسان آفریده شده است.

 

رضا در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:

دل بستگی به دنیا حتی به اندازه مو هم حجاب می شود
دوست نزدیک تر از من به من است
این عجب بین که من از وی دورم

 

رضا در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۷:۴۰ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۶:

خواهی که غریق بحر توحید شوی
مشنو، منگر، مگو، میندیش، مباش

 

سمانه در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۶:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

خدا یعنی حق!این حق میتونه ریختن به ظلم خون امام حسین باشه یا تهدید مرگ گالیله به خاطر اینکه گف زمین گرده!هرچن که درجه اینا باهم فرق داره.ولی جفتشون حقن!مردم ما مهاجم شدن یا به زور میگن میری جهنم به ائمه اعتقاد داشته باش!یه سریا هم سریع جبهه میگیرن میگن نه ائمه خدا نیستن!فقط دل مهمه و وجدان اگه آدم منصفی باشی میفهمی چی میگم

 

سمانه در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۶:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

سعی نکنید مثل تاجرا با آخرت برخورد کنید.سعی نکنید کسی و به زور معتقد کنید.اگه فرد لایق باشه خودش ایمانش قوی میشه.کسی که به زور میخواد کسیو مومن کنه خودش مومن نیس.

 

سمانه در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۶:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

من مطمئنم این شعرو برا امام حسین گفته وتوش شک ندارم میدونید چرا؟چون قلبم اینو میگه قلب بدون تعصب بهترین راه عقلانیو نشون میده_نزدیکای عاشورا بود که دیوان حافظ وباز کردم این شعر اومد بعد خوندن شعر یکم شک کردم !یکم بعد تلویزیونو رفتم خاموش کنم دیدم همین غزلو داره دکلمه میکنه

 

مازیار در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۴۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۹:

وزن غزل چنان گیرا و چیره است که خود به خود، سهو املاییِ «بهر زه» در مصرع دوم از بیت ماقبل آخر، به همان صورت درست خود یعنی «به هرزه» خوانده می‌شود.

 

مازیار در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:

غزلی‌ست نغز و دلکش! شاید نیازی به تذکر نباشد اما در مصرع نخست از بیت چهار، «قدمش» درست است؛ آن قدر این غزل زیباست که به گمانم کسی متوجه این سهو املایی نمی‌شود و ناخودآگاه درست می‌خواندش.

 

محمد علی در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:

در دیوان حافظ چاپ یونسکو سال 1367 این شعربعد از خط چهارم هرگز نمیشودزسرخود خبرمرا=تاردمیان میکده سر برنمکنم= به این صورت آمده است
این تقویم بست که چون واعظان شهر
نازو کرشمه بر سر منبر نم کنم
ناصح بطعن گفت که رو ترک عشق کن
محتاج چنگ نیست برادر نم کنم
حافظ جناب پیر مغان مامن وفاست
من ترک خاک بوس این در نم کنم

 

روزبه سرداری در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۱ - نوای طاهره:

از صفحه ویکی پدیای خانم بزرگوار طاهره قره العین برای رگ های متورم "مصی" ! :
محیط طباطبایی با ذکر مخمسی از میرزا محمد طاهر وحید که صد و ده سال پیش از طاهره می‌زیسته‌است، نشان داده که این غزل نه از طاهره و نه از میرزا طاهر، بلکه از طاهر کاشی است.[175] نصرت‌الله محمدحسینی، نویسنده بهائی نیز می‌گوید:«[این غزل] به احتمال قوی سروده طاهر کاشانی است. استناد نگارنده به جُنگی از اشعار شاعران پارسی‌گوی است که در زمان فتحعلی‌شاه قاجار فراهم گشته و در کتابخانه ملک طهران موجود است.» [176]

 

هادی در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵ - در مدح سلطان اعظم سنجر:

شاعر در بیت 2 هر چهار عنصر آّب و باد و آتش و خاک را آورده است که امهات اربعه هستند وبه آنها آخشیج می گویند

 

فرشته آشوری در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح:

سوسن و نرگس در زبان فارسی نماد هستند. سوسن با داشتن ده زبان خاموش است و ندگس هم نماد چشم به ویژه چشم خمار و مست

 

۱
۳۹۷۹
۳۹۸۰
۳۹۸۱
۳۹۸۲
۳۹۸۳
۵۰۵۰
sunny dark_mode