محسن شفیعی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱۸:
در ابیات 10،11،12،1و13مصراعها جابجا شده اند همچنین ابیات 12و13بعد از بیت تخلص قرار گرفته اند لطفا تصحیح کنید
کامبیز درودیان در ۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۵۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰:
بی شک شاعر تحت تاثیر این غزل حضرت مولانا، غزل خویش را سروده است:
آن نفسی که باخودی، یار چه خار آیدت! وآن نفسی که بیخودی، یار چه کار آیدت!
آن نفسی که باخودی، خود تو شکار پشهای وآن نفسی که بیخودی، پیل شکار آیدت
آن نفسی که باخودی، بستهٔ ابر غصهای وآن نفسی که بیخودی، مه به کنار آیدت
آن نفسی که باخودی، یار کناره میکند وآن نفسی که بیخودی بادهٔ یار آیدت
آن نفسی که باخودی، همچو خزان فسردهای وآن نفسی که بیخودی دی چو بهار آیدت
جملهٔ بیقراریت از طلب قرار توست طالب بیقرار شو، تا که قرار آیدت
جملهٔ ناگوارشت از طلب گوارش است ترک گوارش ار کنی، زهر گوار آیدت
جملهٔ بیمرادیت از طلب مراد توست ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
عاشق جور یار شو، عاشق مهر یار نی تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت
خسرو شرق شمسدین از تبریز چون رسد از مه و از ستارهها والله عار آیدت
اسدالله در ۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۲:
اعجوبهء ربانی شمس تبریزی است
نامه نوشتن مولانا هم به او معروف است و در تذکره ها آمده است
عماد در ۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:
سلام بر همه عزیزان
خواستم بنده حقیر هم حاشیه ای بر این غزل فوق العاده حضرت حافظ داشته باشم
به نظرم در بیتی که فرمود:
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
منظور این نیست که از مسیر عقل نمی شود عشق را تجربه کرد بلکه شاید منظور این است که یک نگرانی وجود دارد که اگر راه عقل را پیشه کنیم ممکن است لابه لای آن همه پیچیدگی که عقل دارد نتوانیم حقیقت را کشف کنیم .
و در ضمن اگر توجه داشته باشیم حضرت حافظ دفتر عقل را یکی از روش های یافتن حقیقت می داند و کشف نشانه عشق را به این طریق می داند.
مجید در ۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:
با سلام
به نظر در بیت چهاردهم به جای مسکن "ممکن" درست باشد:
قطره در اندیشه ی دریا چو باشد، عین اوست
نیست ممکن دل به دوری گردد از دلبر جدا
رهگذر در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:
اگر کسی اطلاع داشت لطفا معنی یا مفهوم شعر را بنویسد
کاظم در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۴۷:
بیت سوم مصرع اول: بجای را بنظر میرسد ها درست باشد " دل چاک نمی گشت ز فریاد جرسها "
سعید اسکندری در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۶ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در مدح شاهزاده پریخان خانم بنت شاه طهماسب صفوی:
در بیت هفتم وقر به معنی وقار و سنگینی درست است و فاصله ی بین واو و قر باید برداشته شود
V.R.N در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷:
سلام بر همه
قابل توجه شرح سرخی که فرمودند حافظ عارف نبوده
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
مهران در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:
دوستان عزیز شعر ی از مولانا ....در بسیاری از گروه ها دست به دست میشود که البته بسیار وصف حال ومناسب به نظر میرسد ولی سه بیت قبل از پایانی آن تقریبا نا مفهوم و بی ارتباط با بقیه ی ابیات بوده و غیر از مجموعه ی کلیات شمس تبریزی در کتب بقیه ی اساتید موجود نمیباشد...از آنجاییکه حذف آن حکایت از تساهل و شاید بی سلیقه گی می نمود بر آن شدم آنرا به نوعی دوباره سرایی نمایم....ابیات مزبور بدینگونه بود
چون مست گشت مردم شد گوهرش برهنه
پهلو شکست کان را زان کس که پهلوانست
دلاله چون صبا شد از خار گل جدا شد
باران نباتها را در باغ امتحانست
بی عز و نازنینی کی کرد ناز و بینی
هر کس که کرد والله خامست و قلتبانست
که بدینسان تغییر یافت،:
چون مست گشته مردم ،شد گوهرش نمایان
آن گوهری که گردش چشم جهان روان است
چون موسم صبا شد ، از خار گل جدا شد
انوار او چو باران ، باریده بر جهان است
وان رحمت جهان را هر شاهد ی توان دید
وان کس که منکر آمد، نادان مردمان است
مهران.....
سید مجتبی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:
با اینکه میتونم به تفصیل راجع به این شعر که جبر را تایید میکنه توضیح بدم و رد کنم و روایت شریف امام صادق(ع)که فرمود نه جبر ونه تفویض بلکه امری است میان این دو را اثبات کنم.اما دوستان طالب حقیقت را ارجاع میدم به کتاب کم حجم اما پر مغز (انسان وسرنوشت )شهید مطهری صفحه125 که این دو بیتی را خوب توضیح دادند.
سید روح اله بنی فاطمی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور:
با سلام ، شاید بهتر باشد در مصراعِ « شاه عالم توئی به ما به خرام » به خرام به صورت یکسره « بخرام » نوشته شود . فعل امر از خرامیدن . با سپاس .
صمد باغبان حدیقه در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۰:
با عرض سلام و ادب
در مصرع " عقل از آب و گل تقلید نیامد بیرون " همانگونه که دوست محترم اشاره کرده اند بیت از وزن افتاده البته به جای تغییر کلمه " تقلید "به "قید"میتوان "از" را به "ز"تغییر داد و بدینگونه نوشت "عقل زآب و گل تقلید نیامد بیرون " . با تشکر
مصطفی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۲:
مخاطب و گوینده ی این شعر کیه؟ اعجوبه ی ربانی یعنی چی
حسین در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:
سرکار خانم یا جناب آقای مطرب مهتاب رو
استاد شجریان و مرحوم استاد بیکجه خوانی این شعر را در دستگاه همایون اجرا کردهاند نه شور!
سید روح اله بنی فاطمی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱۶ - پیکار اسکندر با لشگر زنگبار:
با سلام و عرض ادب و احترام ، در بیتِ
شغبهای شیپور از آهنگ تیز
چو صور اسرافیل در رستخیز
اسرافیل ، ورزن شعر را دچار مشکل می کنه و باید « سرافیل » نوشته شود . با سپاس .
انشاءالله به محض این که از پایان نامه ام دفاع کردم در خدمتتون خواهم بود .
شهرزاد در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۰۸ دربارهٔ رشحه » شمارهٔ ۲۳ - غزل جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم :
مصرع اول بیت سه دو هجای کوتاه کم دارد تا به وزن ( مجتث مثمن مخبون) برسد، پس بی شک اشتباه است.
شهرزاد در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۴۸ دربارهٔ رشحه » شمارهٔ ۱۳ - از یک غزل:
مصرع اول بیتِ (خراب از اوست...) باید این باشد:
"خراب از اوست شهر جان و دل بین"
اسدالله در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۲۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۸۶:
هم به عالم ز اهل عالم بر کنار افتاده ام
چون امام سبحه بیرون از شمار افتاده ام
ریزم از وصف رخت گل را شرر در پیرهن
آتش رشکم به جان نوبهار افتاده ام
می فشانم بال و در بند رهایی نیستم
طایر شوقم به دام انتظار افتاده ام
کار و بار موج با بحر است، خود داری مجو
در شکست خویشتن بی اختیار افتاده ام
سر به سر میناست اجزایم، چو کوه، اما هنوز
بر نمی خیزم ز بس سنگین خمار افتاده ام
هر شکست استخوانم خنده ای دندان نماست
راز غم را بخیه ای بر روی کار افتاده ام
هم ز من طرز آشنای عشق بازان گشته ای
هم ز تو عاشق کُشان را راز دار افتاده ام
تا زمستی می زنی بر تربت اغیار گل
خوشتن را همچو آتش در مزار افتاده ام
یک جهان معنی تنومندست از پهلوی من
چون قلم هر چند در ظاهر نزار افتاده ام
جان به غم می بازم و می نالم از جور سپهر
وه که بد نقشم و هم بد قمار افتاده ام
کشتی بی ناخدایم، سرگذشت من مپرس
از شکست خویش بر دریا کنار افتاده ام
ناتوانی محو غم کرده است اجزای مرا
در پٓرند ناله نقش زر نگار افتاده ام
رفته از خمیازه ام بر باد ناموس چمن
چاک اندر خرقهء صبح بهار افتاده ام
از روانی های طبعم تشنه ء خون است دهر
آبم آب، اما تو گویی خوشگوار افتاده ام
این جواب آن غزل، غالب، که صائب گفته است
در نمود نقش ها بی اختیار افتاده ام
از غالب دهلوی
محسن شفیعی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۳۶: