گنجور

حاشیه‌ها

سید محمد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:

حالا که صحبت از استاد شجریان است
هادی خرسندی تلفنی با آقای شجریان ارتباط برقرار کرده است . هادی خرسندی اطمینان دادند که حال استاد آواز ایران خوب است و در آمریکا در حال سپری کردن دوران بهبودی.
این شاعر و طنزپرداز ایرانی در صفحه ی فیس بوک خود در این باره نوشته؛
امشب در گفتگوی تلفنی که با استاد شجریان داشتم گفت که آقا رایان هم برای همراهی با پدر، سرش را تیغ انداخته است. خانواده ی سه نفری شجریان در شهر زیبای ساکرامنتو در شمال کالیفرنیا زندگی میکنند و کتی خانم مثل یک بچه از شوهر هنرمندش مراقبت و پذیرایی میکند. (استاد خودش گفت)
شجریان گفت که خود را با کارهای منبت کاری و خراطی و ساختن ظریفه های چوبی مشغول کرده است. علی نصیری، رفیق شفیق، ابزار لازم را برای کارگاه کوچک استاد در کنج حیاطشان فراهم ساخته.
نصیری چندان شوخ طبع و در این راستا چندان جسور است که امشب تلفنی از من پرسید «تو سرت را نمیتراشی؟» و من به خاطر ارادتی که به او دارم جوابش را ندادم اما جریمه اش کردم که قلم و کاغذ بردارد و این چند بیت بالبداهه و سرضربی مرا بنویسد و به استاد شجریان برساند:
علی از من بگو با مرد آواز
که رودرواستی با او ندارم
به غمخواری شریک درد اویم
دریغا بهر او دارو ندارم
وگر خواهم که بفرستم انرژی
خودم آنقدرها نیرو ندارم
گر از طب قدیم امداد خواهم
به قرآن مجید زالو ندارم
وگر چون تو به همدردی برآیم
نزن طعنه علی جان، مو ندارم
فقط روی رفاقت میتوانم
برایش قطعه آوازی بخوانم!
،،
شوخی ” لیام “ با استاد هادی خرسندی
،،
علی جان گر که هادی ، جون نداره
برای درد او دارو نداره
به غمخواری شریک درد اویه
توی جیبش دو تا زالو نداره
میگه با اون همه مو روی کلّش
مثال کله ی من مو نداره
به ولله ِ چاخان کرده علی جان
کسی مانند او گیسو نداره
می ترسه ژستش از سکه بیفته
که اونوقت قوّت زانو نداره .
به این بهانه یادی هم از لیام عزیز شد

فرهاد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

جناب دکتر ترابی عزیز و خانم مرسده گرامی‌ چقدر این گفتگوی شاعرانهٔ شما زیبا بود! خوش به حال شما که چنین طبع روان و ذهن خیال انگیزی دارید ...

محمودرضا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید:

فوق العاده زیبا

صادق در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر شیروی » بخش ۱:

کسی معنی این شعر نداره

ali در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:

از نظر معنایی به نظراین نگارش برای مصرع دوم شعر بهتر است: او بی خبر بمیرد در درد خود پرستی 

علیرضا امدادی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:

با سلام
هرجند اختلافات از نسخ مختلف ناشی شده اما به نظر می آید تاثیر بسزایی در آهنگ شعر داشته و در معنا تفاوتی ایجاد نمی کند.

امیرآبادی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۴:

استاد ناظری به همراه استاد علیزاده دو بیت از این شعر در یکی از کنسرت هایی که در آلمان داشتن اجرا کردن
واقعا زیبا ... واقعا دلنشین...
توصیه میکنم حتما گوش کنید

محمدعلی ک در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۹ دربارهٔ خلیل‌الله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:

با سلام.
از اینه شعر در ابتدا همینگونه سروده شده یا خیر اطلاعی ندارم ولی مناسب تر بود برای تنظیم وزن جای دو واژه "این" و "نوع" با هم عوض می شد.
گر چاره ی نوعِ این دو پا می کردند
و همینطور وزن مصرع سوم نیز مشکلاتی دارد.
البته این تنها نظر بنده است و احتمال خطا از روی ناآگاهی وجود دارد.
با تشکر.

میر ذبیح الله تاتار در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:

فیضی نیزچنین گفته است:
بر بحرو بر و خشک و تر دهر گذشتیم
جز آب رخ دوست جهان جمله سرابست

میر ذبیح الله تاتار در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:

سلام
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
حضرت لسان الغیب در ارزش ومقام دوستی می گوید :
اگرمرا به بهشت ببرند، وآنجاازشرابهای بهشتی به من بدهند،اگرتنهاباشم ارزشی ندارد باید بادوستان به بهشت بروم وباده بهشتی بنوشم.

تازه‌قدم در کوچه‌راه در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:

در باب این که «هر خم از جعد پریشان تو زندان دلی‌ست» بر «هر سر زلف تو مجموع پریشان دلی‌ست» ارجح است: جعد، موی تاب‌دار است. حال پریشان که باشد، پیچ و تاب آن بیش‌تر. و جعد پریشان خم‌های زیادی دارد. تشبیه خم مو به زندان و اسیران کمند در مصرع بعدی، لطافت بی‌نظیری به این بیت داده‌اند. حالا شما بگویید کدام بیان به هنر سخن حضرت سعدی نزدیک‌تر است؟

اببراهیم رمضانپور در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:

گفت من یک بار گوش به احمق کردم باردگرنم کنم .
چرا گوش به جگر گوشه مردم نادم کردم و دگر نم کنم.حافظ1/2

بابک چندم در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:

استاد موسوی گرامی،
خودمانیم این" عرفان شیعی" هم از آن صیغه های با حال ولی بسیار بسیار متاخر است ها...
در عرفان تمامی تلاش سالک بر آنست که خود را از تمامی قید و بندها رها کند مگر خود خدا، یعنی که فقط خدا و دیگر هیچ...
نمونه هایی از عطار:
زکفر و دین و ز نیک و بد و ز علم و عمل
برون گذر که برون زین بسی مقامات است...
اگر دمی به مقامات عاشقی برسی
شود یقینت که جز عاشقی خرافات است... (آیا این همان نیست که حافظ گوید؟)
مقام عاشق از دو کون برونست...(و این؟)
لب دریا کفر است و دریا جمله دینداری
ولیکن گوهر دریا ورای کفر و دین باشد...(و این؟)
عطار
ولی در مذاهب که شیعه نیز از آنان مستثنی نیست تمامی نه تنها نشسته بر باورهاست که در قید و بند آنان گرفتار...

سید محمد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

مهربان گرامی
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
سر امدن زمان عشرت ، غصه ی حافظ شده و در آرزوی بازگشت آن زمان ، می گوید : دیدی چگونه زمان عیش به سر آمده . در جواب می شنود : آن روزگار خوش دوباره باز می گردد و غصه ها به سر می رسد .
زنده باشید

کمال در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۹:

10716

علی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:

در مورد پیشنهاد علیرضا برای تصحیح نیز باید بگویم که با جایگزینی پیشنهاد ایشان وزن به هم میخورد.

علی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:

دستان به معنی سرود و نغمه هم هست که به نظر میرسد این معنی مناسب تر باشد.

مهربان در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

با درود و سپاس از اساتید محترم
اگر ممکنه شرحی بر بیت زیر مرقوم بفرمایید:
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید

عبدالزهرا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۲ دربارهٔ عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - در نعت خلفای راشدین:

با سلام حاشیه 2 و 3 کاملا مربوط هستند چرا که جناب عراقی موضع خودش رو مشخص نکرده لذا باید حاشیه زده بشه که برادران اهل سنت متوجه بشوند

میم الف در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:

توضیح و شرح برگرفته از:
پیوند به وبگاه بیرونی

۱
۳۹۵۴
۳۹۵۵
۳۹۵۶
۳۹۵۷
۳۹۵۸
۵۶۲۳