گنجور

حاشیه‌ها

نسیم پاییزی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

با شهرزاد قصه گو و رسول عزیزموافقم. به بیت ششم و کلمه استادفرزانه توجه کنید. ماجرای عشق مولوی به شمس بسیار معروف است و موجب شدکه مریدان مولانا معترض شوند و شمس تبریزی مولانا رأ ترک کند. شک نکنید شعر درمدح
شمس است و بس.

amor در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳:

پایان سفرم ز نه چنان دور پیداست اکنون
باورم بدار ز راستی و هستی
……..
در این دیار نا خواسته سفر کرده خویش
چنین شد که می توانست نتواند بشد که شد
…….
من بودن خویش را هر روز ز ره دیروز جدا کردم
سفرم را در ره جدید هر روز دوباره دنبال کردم
…………
همه عمر در اندیشه جستن و پیدا کردن ره شد
زه ابتدا ره ناشناخته بود و انگاه آشگار تر شد
———————
چه بی فایده بود راستی در این دیار هستی
سفری بود پر ز عشق و مستی و هستی0
————-
حال که پایان سفرم ز نه چنان دور پیداست اکنون
باورم بدار که هروز روز تازه ای بود ز دیروز
…Amor…

باران در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۰ - زیافت تاویل رکیک مگس:

در جواب آقای روح الله باید بگپیم زیافت غلط املایی ندارد.ضیافت به معنای نادرستی نابه جایی ناروایی و ناخالصی است.منطور تاویل و برداشت غلط مگس از جایگاه خودش و ایجادتوهم خود بینیدر اوست.ضیافت به معنای میهمانی است که در اینجا معنایی ندارد

حسام الدین در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

اینجا یک سایت و محیط ادبی است. لطفا فضای این مکان را با ادبیات سخیف مستهجن نکنید. ترانه آقای چاووشی با شعر سعدی را شنیدم و بسیار هم زیبا بود، ولی برای تمجید آقای چاووشی به سایت های موزیک لطفا مراجعه کنید.

۷ در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۶:

خسرو یکم (زایش 501، مرگ 579 میلادی) فرزند قباد یکم معروف به خسرو انوشیروان (کسری نوشیروان، انوشه روان) دادگر، بیست و دومین شاهنشاه ساسانی، از سال 531 تا سال 579 میلادی بود. واژه "کسری/ کسرا" که عربی‌شده "خسرو" است و عرب‌ها آن را به طور کلی برای شاهان ایران به کار می‌بردند، پس از اشغال ایران به‌وسیله‌ی مسلمانان، در خود ایران برای نام بردن از شاهانی که نام خسرو داشتند، ازجمله خسرو انوشیروان، به کار رفت.
آنچه از وقایع بر میاید، این است که انوشیروان نسبت به مذهب مسیحیت، نظر سیاسی داشته، یعنی اساساً بر ضد این مذهب نبوده، ولیکن چون عیسوی‌ها را آلت دست رومی‌ها می‌دانسته، نسبت به آنها ظنین و مراقب بوده‌است.
انوشیروان نسبت به مسیحیانی که از روم رانده شده و به دربار او پناه آورده بودند، مساعدت و محبت کرد و هفت تن از فیلسوفان اسکندریه را در دربار خود پذیرفت و با آنها مهربانی نمود. نسطوریها که از نظر عیسوی‌ها در آن زمان فرقهٔ ضاله محسوب و تعقیب می‌شدند و به دربار ایران پناه آورده بودند، مورد توجه انوشیروان واقع شدند، به طوریکه کلیساهای آنها در تاریخ مذهب عیسوی، کلیساهای ایرانی نامیده شدند.
نسطوریها از این وضع استفاده کردند و در انتشار مذهب عیسویت جدیت حیرت‌انگیزی بروز دادند. در زمان انوشیروان در هرات و سمرقند کلیساهای آنها دایر بود و در زمان‌های بعد مبلغین آنها تا چین و هند هم رفتند.
پیوند به وبگاه بیرونی

۷ در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۶:

و حکما گویند چار کس از چار کس به جان برنجند حرامی از سلطان و دزد از پاسبان و فاسق از غماز و روسپی از محتسب و
آن را که حساب پاک است از محاسب چه باک است.
دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

فرهنگ در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۲ - قصهٔ رستن خروب در گوشهٔ مسجد اقصی و غمگین شدن سلیمان علیه‌السلام از آن چون به سخن آمد با او و خاصیت و نام خود بگفت:

بتی که با این مصرع شروع میشه :زین سر از حیرت گر این عقلت رود مصرع دوم سو باید سر نوشته بشه : هر سَرِ مویت سر و عقلی شود.
همینطور مصرع اول بیت یکی مانده به آخر : واستان آن دست دیوانه سلاح باید نوشته بشه واستان از دست دیوانه سلاح
بر اساس کتاب شرح جامع کریم زمانی

یاسر در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳ - زکات زندگی:

در جواب مهسا
به نظر بنده منظور از بیت اول اینه که شب تا سحر کار من اینست که با اه خود روزگار ستاره رو سیاه میکنم یعنی انقدر بیدار میمونم تا ستاره ها خاموش بشن و این هم یعنی شی زنده داری در فراق

کسرا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۶:

زیباست

علی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۰:

با سلام ، مرجوم درست است نه مرحوم.

اردشیر در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:

از آنجایی که مضمون شعر درباره اعضا و جوارح و همچنین بدن انسان است و مثال شاعر و تصویرگریش درباره رنجش و درد از اندام انسان وام گرفته " پیکر" صحیح است و در نسخ قدیم هم پیکر قید شده است . یک بار با این رویکرد شعر را بخوانید حتما موافق خواهید بود که :
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

رسول در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

منظور از امیر بی گزند به طور حتم خدا نیست . اگر این مصرع دران غمزه چه داری تو ؟ به زیر لب چه میخوانی ؟ نبود میتونستیم بگیم که اشاره به حضرت علی داره ولی این مصرع به زیر لب چه میخوانی اشاره به ماجرای شمس و مولانا و سفر روی آب این دو دارد که میشه گفت منظور از از امیر بی گزند حضرت شمس می باشد .همه عاشق مولانا بودند خود مولانا عاشق شمس

مهدی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۹:

به خلاف جناب شمس‌الحق، «سلطان ولد» فرزند ارشد مولانا بوده‌اند.

حسن در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۴ - د‌ر مدح خاتم انبیا محمد مصطفی و امام عصر عجل الله فرجه و ستایش محمدشاه غا‌زی و جناب حاجی میرزا آقاسی گوید:

سلام
"امیّ" در کجای این شعر قاآنی بکار برده شده است؟
اما در پاسخ پرسش شما عرض می شود که "امّی" در زیان عربی اسم بوده و معنای آن طبق گفتۀ "معجم الرائد" (لا یعرف الکتابة و لا القرائة) می باشد یعنی: آن که خواندن و نوشتن نداند!
این کلمه از مشتقات "امّ" به معنی مادر نبوده و "ی" نسبت ندارد.

امیرمحمد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

من با اقای طاهر و دیگر دوستان مخالفم
نظر این بنده حقیر این است که شمس که قمضه دار نبوده و یا خدا که زیر لب ذکر( که در ستایش خداوند است) را نمی خواند که ولی ما در تمام احادیث و داستانها داریم که حضرت علی قبل جنگ ذکر می گفتند یا همه ذوالفقار را می شناسیم و یا ان جا که میگوید میر شکاری تو نشان از شجاعت شخص است پس خداوند ده شخص نیست و یا حضرت شمس تا به حال شنیده ای که جنگی یا حتی شکاری کند ویا انجا که می گه تو هران چه خواهی جان گیرد منظور این است که به تو ایمان اورد مثل داستن مرد بهود که از حضرت علی بدش می امد ولی ان حضرت با رفتار خود ان شخص مجنون حضرت شد و در یکی از جنگها در کنار حضرت شهید شد

علی۱۱۰ در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:

ماجرا کم کن و باز آ ... میتواند اشاره به بیقراری پیر کنعان در بازگشت یوسف باشد که گویند چشمش از شدت اشک ریختن سفید شد و نابینا گشت.

منصور در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو می‌آرم خود هیچ نمی‌مانم
همه دردسرها از "خود" و صفات خود هست. ما هم چون یاد او نمی آریم، همه از خود میگوییم و می نویسیم و می آریم.

علی اعرابی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۰:

در گذشته به کسانی که به شغل رخت شویی مشغول بودند، گازُر میگفتند.

احمد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۲:

در مصراع اسحاق قربان توام این عید قربانی است این احتمالا بجای اسحاق کلمه اضحی و قربان توام درست است که معنی همان قربانی در عید اضحی را برساند

۷ در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵:

گل برچنند روز به روز از درخت گل
زین گلبنان هنوز مگر گل نچیده‌اند
برچنند=برچینند=بچینند
همه روز گلها را میچینند ولی گویی از این گلهای خوشبو هنوز گلی نچیده اند.
زنهار اگر به دانه خالی نظر کنی
ساکن که دام زلف بر آن گستریده‌اند
هشیار باش که اگر درنگ نکنی در نگاه به خال سیاه(طعمه) این دلبرکان دلت فریفته شود و در دام زلفشان گرفتار شوی

۱
۳۹۳۰
۳۹۳۱
۳۹۳۲
۳۹۳۳
۳۹۳۴
۵۶۶۸