گنجور

حاشیه‌ها

س ، م در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

رضی جان ، چیزی نگفتی که به کار آید
بی مایه فطیر است

روجا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۵ - نواختن معشوق عاشق بیهوش را تا به هوش باز آید:

سلام ممنون ازسایت خوبتون
می خواستم بگم کلمه ی تپید با این ت نوشته می شود نه با این ط

ناشناس در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۹ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

بیت 5؟؟؟

علیرضا محدثی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:

در بیت آخر :
باد پایان سخن را تو سواری سلمان
آفرین بر سخنت باد، که خوش می‌رانی
"باد پایان" باید به هم چسبیده تایپ میشد "بادپایان" . لطفا اصلاح فرمایید تا خواننده به اشتباه نیفتد و از باب درک مفهوم ، سر در گم نشود .

BEI-IZAD در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۴:

دیده میشه توی مصرع دوم بیت اول اختلافاتی وجود داره.میخوام به این اختلافات بپردازم.
یک عده میگن درستش اینه که "از بهر طلب بال و پر خویش بیاراست".
اگه بخوایم به معنی جمله دقت کنیم اشکالاتی توش میبینیم.از بهر طلب یعنی چی؟یعنی از برای طلب کردن و خواستن.چی میخواسته؟آیا برای شکار پرواز کرده یا به قصد رفتن به مکانی دیگه بلند شده؟
یک عده میگن درستش اینه "وز بهر طمع بال و پر خویش بیاراست"
یعنی چی از بهر طمع؟عقاب برای خوردن غذا شکار میکنه در حالی که خوردن غذا برای زنده ماندن الزامیه و جزو طمع محسوب نمیشه.
یک عده هم میگن"وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست"
به نظر من این جمله درسته چون برای شکار طعمه به هوا بلند شده و این بیشتر همخوانی داره.

فریبرز در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۰ - زن در ایران:

آقای ناشناس:
1- نخست اینکه رضا شاه بزرگ درست است نه رضا خان.
2- نه تنها سه بیت آخر توسط پروین سروده شده و پدر پروین، روانشاد یوسف اعتصام الملک، در سال 1314 و پیش از کشف حجاب، از آوردن این شعر در چاپ اول دیوان «پروین» خودداری کرده‌است تا غوغای آخوند‌ها و عوام را علیه خود و دخترش بر نیانگیزد، بلکه مطلع این قصیده یعنی "زن در ایران پیش از این گویی که ایرانی نبود" برگرفته از سخنرانی رضا شاه بزرگ به مناسبت روز آزادی زن در ایران است و پروین نثر رضا شاه بزرگ را به نظم کشیده است.
3-نه تنها آزادی با عفت مشکلی ندارد بلکه عفت در سایه و در نتیجه آزادی بوجود می آید. چشم و دل را پرده می بایست لیکن از عفاف // چادر پوسیده بنیاد مسلمانی نبود!
4- احتمالا منظور شما از نسخ معتبر کتب حوزوی باشد.
5- در پایان توجه همگان را به سخنرانی پروین در خردادماه 1303 خورشیدی با عنوان «زن و تاریخ» در روز جشن فارغ‌التحصیلی اش در مدرسه‌ی «اُناثیه‌ی آمریکایی تهران»، درباره ستمی که در طی قرون و اعصار، در شرق و غرب به زنان روا داشته‌اند‌، جلب می کنم:
«سرانجام زن پس از قرن‌ها درماندگی، حق فکری و ادبی خود را به دست آورد و به مرکز حقیقی خود نزدیک شد... در این عصر، مفهوم عالی «زن» و «مادر» معلوم شد و معنی روحبخش این دو کلمه که موسس بقا و ارتقاء انسان است، پدیدار گشت. این که بیان کردیم راجع به اروپا بود. آنجا که مدنیت و صنعت، رایت فیروزی افراشته و اصلاح حقیقی بر اساس فهم و درک تکیه کرده... آن‌جا که دختران و پسران، بی‌تفاوت جنسیت، از تربیتهای بدنی و عقلی و ادبی بهره‌مند می‌شوند... آری آن‌چه گفتیم در این مملکت‌های خوشبخت وقوع یافت. عالم نسوان نیز در اثر همت و اقدام، به مدارج ترقی صعود نمود. اما در مشرق که مطلع شرایع و مصدر مدنیت علام بود... کار بر این نهج نمی‌گذشت.
اخیراٌ کاروان نیک‌بختی از این منزل کوچ کرد و معمار تمدن از عمارت این مرز و بوم، روی برتافت.... درطی این ایام، روزگار زنان مشرق زمین، همه‌جا تاریک و اندوه‌خیز، همه‌جا آکنده به رنج و مشقت، همه‌جا پر از اسارت و مذلت بود... مدتهاست که آسایی از خواب گران یأس و حرمان برخاسته می‌خواهد، آب رفته را به جوی بازآرد. اگرچه برای معالجه‌ی این مرض اجتماعی بسیار سخن‌ها گفته و کتابها نوشته‌اند، اما داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تربیت و تعلیم است. تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده‌ی معرفت مستفید نماید.
ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و مآثر عظیمه‌ی آن زینت‌افزای تاریخ جهان است، ایران که تمدن قدیمیش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد، ایران با عظمت و قوتی که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید شرق، سهم وافر برده، اکنون به دنبال گم‌شده‌ی خود می‌دود و به دیدار شاهد‌ نیکبختی می‌شتابد... امیدواریم به همت دانشمندان و متفکرین، روح فضیلت در ملت ایجاد شود و با تربیت نسوان اصلاحات مهمه‌ی اجتماعی در ایران فراهم گردد. در این صورت، بنای تربیت حقیقی استوار خواهد شد و فرشته‌ی اقبال در فضای مملکت سیروس و داریوش، بال‌گشایی خواهد کرد.»

ناشناس در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۰۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص):

این بیت
از هفت خزینه در گشاده
بر چهار گهر قدم نهادن
گشاده و نهادن قافیه!!!؟؟
دوستان این رو یکی توضیح میده؟
اشتباه تایپی یا اشتباه از حضرت؟

سعید رمضانی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » خیال‌انگیز:

ابیاتی از این شعر زیبا را استاد علیرضا افتخاری در قالب تصنیفی با آهنگ خودشان اجرا نموده‌اند.

قدرت خدرلو در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۲۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱:

اززیباترین تشبیهات شعر فارسی همچو جان بی سایه وچون سایه بی جان آمدم بیت بی نظیری است واقعا0

روح‌الله حبیبی‌پور در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰۶:

مصراع دوم از بیت هفتم "فلک" صحیح هست، در صورتی‌که به اشتباه "فسلک" ثبت شده است.

رضا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:

سلام.
لطفا برای من توضیح بدهید منظور از کلبه احزان چیست(نه لغوی)
متشکرم

بابک در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۷ - حکایت عاشقی دراز هجرانی بسیار امتحانی:

دوست عزیز جناب غلامی،
گمان غالب برآنست که مولانا نیز از ابتدا نمی دانست.….و این دیدار شمس بود و جرقه حاصل از آن (در سی و هفت هشت سالگی ملای روم)...
باری، به نظر می آید که این دو هر کدام در زمانی از عمر خویش پای در این راه گذارده، و بر خلاف باور بسیاری که یکی را به اوج برده و دیگری را نفی می کنند و یا مدال طلا را به یکی داده و نقره را به دیگری، سپس هرکدام نیز به اوج کمالات رسیده اند...
از زبان مولانا و از ره دشوار و مصائب عشق:
در شش دره ای افتاد عاشق...
عشق تو آورد قدح پر ز بلاها...
از عشق بگو که عشق دامست...
جفای عشق کشیدن فن سلاطین است...
وان کس که از دام عشق دورست...
عشق روی تو به شش سوی جهان دام دلست...
عشق بی درد افسانست ای پسر...
هزار آتش و دود و غمست و نامش عشق...
و مهمتر آنکه به گمانم تفاوتها ظاهریست و این رهروان عشق در نهایت هر کدام به زبانی گوشه هایی از تجربیاتشان را بیان کرده اند:
یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن به هر زبان که تو دانی

س،م در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷:

به فروغ چهره زلفت همه شب زند ره دل // چه دلاور است دزدی که به شب چراغ دارد
نیز باید الحاقی باشد ردیف و قافیه ی [چراغ دارد} یکبار آمده
ضمناً ، به فروغ چهره زلفت،معنی درستی نمی دهد،
اگر ، ز فروغ چهره ، زلفت ، بود مقبول تر می نمود
با پوزش از آقای ابوطالب رحیمی و انتشارات آستان قدس

س،م در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷:

در بیت دوم ، ز جهان فراغ دارد
در بیت ششم ، بت من فراغ دارد
شاید یکی از ابیات الحاقی باشد
وگرنه از حافظ بی دقتی بعید است

عبدالرضا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵:

خیلی زیباست

سامان قربانی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان:

قبه خضرا و خاک ضعیف به ترتیب استعاره اند از آسمان و انسان

جاوید مدرس اول رافض در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

اگر نه دایرۀ عشق راه بربستی
چو نقطه ...................... بودی
حافظ مسکین نه درمیان: 6 نسخه (801، 803، 813، 824، 1 نسخۀ متأخّر: 866 و 1 نسخۀ بسیار متأخّر: 894) خانلری، عیوضی، جلالی نائینی- نورانی وصال
حافظ مسکین درآن میان: 3 نسخه (818 و 2 نسخۀ بی‌تاریخ)
حافظ بی‌دل درآن میان: 7 نسخه (821، 823، 825 و 4 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ)
حافظ بی‌دل نه درمیان: 16 نسخه (822، 834، 843 و 13 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) نیساری، سایه
حافظ سرگشته درمیان: 2 نسخه (827 و 1 نسخۀ متأخر: 858) قزوینی- غنی، خرمشاهی- جاوید
حافظ بیچاره درمیان: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (898)
36 نسخه غزل 432 را دارند و بیت تخلص آن در 2 نسخه، بیت تخلص غزل بعدی (433) است. لازم به گفتن است که دو سه بیت از این غزل در غزل بعدی (433) و همین تعداد از آن غزل در این یکی جا به جا شده‌اند ولی تنها نسخۀ 803 است که دو بیت تخلص مربوط به دو غزل را جا به جا دارد و ضبط نسخۀ مذکور از غزل بعدی به اینجا نقل شد اما نسخۀ مورخ 894 برای هر دو غزل همان بیت تخلص غزل 433 را دارد (ز پرده نالۀ حافظ برون کی افتادی / اگر نه همدم مرغان صبحدم بودی؟) لذا یک ضبط از تعدا ضبطها نسبت به تعداد نسخ واجد غزل کمتر شده است.
**************************************
**************************************

کمال در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵:

جمع آن : 8287

سید محمد طباطبایی دانشجو دبیری ادبیات در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

با سلام وزن درست شعر مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن هست

الی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:

محسن چاوشی قطعه ای از این شعر رو اجرا کرده و خیلی هم زیبا.بیت های دیگر شعر از عزلیات دیگر هست.

۱
۳۹۳۲
۳۹۳۳
۳۹۳۴
۳۹۳۵
۳۹۳۶
۵۴۶۶