سهیل قاسمی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:
بیت پنج: مستور و مست هر دو چو از یک قبیله اند. شاید جناس بودن مستور و مست را از یک قبیله دانسته.
بیت هفتم: گرش اعتبار نیست. یعنی اگر این که «بنده ممکن است سهو و خطا کند» را به رسمیت نمی شناسید و برای این موضوع اعتباری قایل نیستید، پس این که خدا آمرزنده و بخشنده و رحیم است را چه طوری معنی می کنید؟ یعنی اگر بطور کلی «سهو و خطا» برای بنده، قابل پذیرش نیست؛ پس نیازی نیست که خدا چیزی را ببخشد! پس مجالی برای سهو و خطا گذاشته شده تا آمرزگار آن را ببخشد.
لیلا در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:
نخل امید مرا جز بارغم حاصل نبود
حیف از آن عمری که صرف باغبانی شد مرا.......
امیر علی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰:
با سلام و سپاس
آیا مصرع '' مستی سلامت میکند '' به معنی شخص مست شده از دنیای عشق و شور ازلی ، به شما سلام میده ؟ یا مستی سلامت میکند یعنی دنیای مستی و شور ، به تو سلام میفرسته ؟؟؟
نورا در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:
من با نظر علی خیلی موافقم
فرهاد در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۰ - ملامتکردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت:
پس اینطور که مولوی و شعرای دیگر می فرمایند که
پس بهر دوری ولیی قایمست
تا قیامت آزمایش دایمست
در هر دوره یه پیامبری وجود دارد که باید آنرا پیدا کنیم .
گمنام-۱ در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:
دوست جان،
آری فراتر از یار، همدم ، همسر ، همسفر
دوست هم پیاله، هم پیمان، همراه است
دوست آفتاب است، آزادی است، رهایی از خویش است
بود شدن است، ماندگاری است، پایندگی
پاینده و ماندگار ، تندرست و شادکام بوید
روفیا در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۵ - اول کسی کی در مقابلهٔ نص قیاس آورد ابلیس بود:
اول آن کس کین قیاسکها نمود
پیش انوار خدا ابلیس بود
گفت نار از خاک بی شک بهترست
من ز نار و او ز خاک اکدرست
پس قیاس فرع بر اصلش کنیم
او ز ظلمت ما ز نور روشنیم
خواستم بگویم این ابیات از کفر ابلیس مشهورتر است دیدم خود شرح کفر ابلیس است!
آدم ها خیال می کنند این ها داستان است و راستی داستان قیاس خاک و نار!
نه این قیاسی است شیطانی که هر آن تک تک ما ممکن است مرتکب آن شویم!
یکی با خود میگوید من شیعه ام او سنی پس من بی شک از او بهترم،
دیگری میگوید من دکترا دارم او دیپلم هم ندارد پس من بی شک از او برترم،
یکی توهم خودبزرگ بینی دارد که من شهروند آمریکا هستم او پناهنده و ساکن اردوگاه،
این قیاسات همه از جنس قیاس شیطان هستند، حتا اگر فرهیخته و مهربان و صبور هستیم شایسته نیست امتیازی در دل برای خود قایل شویم،
ای بسا اگر گذشته آدم ها را ورق بزنیم رفتار ناشایست آنها را بفهمیم!
بر بدیهای بدان رحمت کنید
بر منی و خویش بین لعنت کنید
تو گویی هر گناهی سزاوار رحمت و آمرزش است الا خویش بینی و خویش بزرگ بینی!
گمنام-۱ در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:
جناب کشاورز،
گفتاوردی است ازموبد سیستان، رستم پور هرمز:
"نادان تر مردمان اویست که دوستی زنان به درشتی جوید "
ناصر هاشمی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴ - غزال و غزل:
قطعا بیت آخر اشتباه نوشته شده است و از نظر معنی باید چنین باشد :
شهریار غزلم خواند (خوانده) غزالی وحشی (رعنا)
بد نشد با غزلی صید غزالی کردیم
کلمه ندای "شهریارا" که در اینجا تخلص شاعر هم هست باید به "شهریار" تبدیل شود تا عبارت "شهریار غزلم" با معنی درست در مصرع اول در جای خود قرار گیرد.
محمد حسین کشاورز در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:
معنی
"نکشد کس کمان عشق با زور"
در بیت دوم چیست؟ این کمان کشیدن کنایه از چیست؟
ATAA در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹:
درود بر شیفتگان شعر و ادب پارسی
اکنون که گل سعادتت پر بار است:
خوشبختی جایی در انتهای مسیر نیست. اون توهمی در آینده که بخاطرش از خوشی امروزمون میگذریم نیست بلکه همین اکنون است.
دریافتن روز چنین دشوار است:
همیشه زندگی بر وفق مرادت نیست
خوشبختی که الان داری آسون بدست نیومده که بیهوده حرومش کنی
میخور که زمانه دشمنی غدار است:
لذت ببر که دنیا وفا نداره و شاید همین لحظه بهترین لحظه زندگیت باشه
رضا در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۸:
گر کشتنی ام، باز(رها) بفرمای به ابروی.در این معنی با گره گشودن از ابرو نزدیکی معنایی دارد.
رضا در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:
بعد از این در پای خم، انگور باید دانه کرد
کلمه صحیح بجای دانه ؛ لانه می باشد
محمد حسن در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
درود بر همه اساتید.
بنده از درجه شاگردی هم کمتر هستم و چند روزیست فهمیده ام که با هر قدم,بیشتر به سمت نادانی و جهالت خویش میروم.
از خواندن این شعر مولانای جان,و نظرات عزیزان بسی خرسند شدم.
کوچکتر از آنم که نظری بدهم,فقط در باب اختلاف بین سخن و سخی,به عرض یک نکته بسنده میکنم,باشد که وقت عزیزان را به بطالت نگذرانم.
ما درون را بنگیرم و حال را,طبق گفته شخص مولانا,هدف ما درونیست,و با قیل و قال بیرون بیگانه ایم.مثال فیل و اتاق تاریک برای همگان آشناست.هرکس تصوری دارد و این تصور برای خودش بس محترم است.درون را رها نکنیم به شوق برون.امیدوارم که منظور را در این چند سطر رسانده باشم.لبخند خدا قرین تمام لحظه های زندگیتان
بابک چندم در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۰:
بابک 97،
سپاس از شما که زحمتش را کشیدی، آن شماره فقط یک پیشنهاد بود ولی گمان کنم که اگر به جای آن مثلاً 83 یا 72 یا 61 یا هر عدد دیگری پیشنهاد شده بود باز هم این پرسش پیش می آمد...
در ضمن مخلص "name sensitive " نیستم فقط شاید کمی "identity sensitive " آنهم از بابت آنکه نوشته ام را دیگری تاوان بد و بیراه شنیدنش را پس ندهد و بالعکس...
سرشاد و کامروا باشی
بابک چندم در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:
جناب سامانی گرامی،
این داستان سری دراز داشت ولی مدتها پیشتر فیصله یافت...
با سپاس از رهنمود شما
k۱ mk_۱۹۷۸@yahoo.com در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۲:
سلام
دوستان در بیت دوم منظور از رییس کیست ؟ ممنون میشم راهنمایی کنید
k۱ mk_۱۹۷۸@yahoo.com در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
سلام دوستان
معنی سه قمری که در شعر اومده میخوام ( کیستی یا چیستی )
دلتون روشن
سید همایون در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰۴:
سلام.به نظر من اگر ■لاشی است ■ نوشته بشه بهتره.از نظر صحیح خواندن شعر هم؛مطلوب است جدا نوشتن.
فردا 9 دی الحجه هست.با خوندن شعر منقلب شدم.یاعلی.
سهیل قاسمی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴: