ای پیکر خجسته، چه نامی؟ فدیت لک
دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک
خوبان سزد که بر درت آیند سر به سر
وانگاه خاک پای تو بوسند یک به یک
هم ظاهر از دو چشم تو گردیده مردمی
هم روشن از دو لعل تو در دیده مردمک
آدم ز حسن روی تو گر بهره داشتی
از دیدنش به سجده بپرداختی ملک
صورتگران چین اگر آن چهره بنگرند
نقش نگارخانهٔ چین را کنند حک
گر چهرهٔ چو ماه به بامی برآوری
خورشید را ز شرم تو پنهان کند فلک
تنها نه اوحدیست به دام تو مبتلا
کین حال نیز در همه جایست مشترک
گر در وفای من بگمانی، بیازمای
زر خالصست و باک نمیدارد از محک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جاذبه خاص یک معشوق سخن میگوید. شاعر با ستایش از چهره و ویژگیهای ظاهری معشوق، میگوید که هیچ کس به زیبایی او نرسیده و همه نسبت به او خضوع دارند. او همچنین به تعابیری از عشق و وفا اشاره میکند و میخواهد نشان دهد که وفای خود را با محبت خالص و بدون ترس از آزمایش نشان میدهد. شاعر با بیان اینکه زیبایی معشوق قابل مقایسه با هیچکس نیست، احساسات عمیق خود را نسبت به او ابراز میکند.
هوش مصنوعی: ای موجود خوشاندام، نامت چیست؟ جانم فدای تو، زیرا دیگر هیچکس را با این زیبایی چون تو ندیدهام.
هوش مصنوعی: سزاوار است که زیباکنندگان به درگاه تو بیایند و تمامی با هم، خاک پای تو را به نوبت ببوسند.
هوش مصنوعی: دوچشمان تو باعث شدهاند که دیگران خوشبخت و شاداب به نظر برسند و همچنین لبهای زیبا و قرمز تو در دید مردم، روشنی و زندگی را به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: اگر آدم از زیبایی روی تو بهرهمند بود، به خاطر دیدن تو، حتی ممکن بود به سجده بیفتد.
هوش مصنوعی: اگر هنرمندان چینی به آن چهره زیبا نگاه کنند، نقش و طرحی خواهند کشید که شایسته گالری هنر چین باشد.
هوش مصنوعی: اگر تو چهرهای زیبا و همچون ماه بر فراز بام ظاهر شوی، آسمان از شرم تو خورشید را پنهان خواهد کرد.
هوش مصنوعی: تنها اوحدی نیست که به دام تو گرفتار شده باشد، بلکه این حالتی است که در همه جا و برای همه مشترک است.
هوش مصنوعی: اگر به وفای من شک داری، پس مانند طلای خالص آن را آزمایش کن، زیرا از آزمایش و محک خوردن نمیترسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مفکن به غمزه بر دل مجروح من نمک
وز من به قله سر مکش ای قبلهٔ نمک
دانم کز آب گرم دو چشمم به یک زمان
بگدازی از همه شکری یا همه نمک
ای ترک ماهچهره چه باشد اگر شبی
[...]
این گربه چشمک این سگک غوری غرک
سگسارک مخنثک و زشت کافرک
با من پلنگ سارک و روباه طبعک است
این خوک گردنک سگک دمنه گوهرک
بوده سگ رمنده و اکنون به بخت من
[...]
والا یمین ملت و اسلام بار یک
آن در صفات آدمی و در صفا ملک
آن حاتم زمانه که دست سخاش کرد
آثار حاتم از ورق روزگار حک
وان چرخ کامکار که خورشید تیغ او
[...]
ای شرمسار روی تو خورشید بر فلک
وای خیره در فروغ جمال تو مردمک
در آسمان حسن برافکن نقاب را
تا در کمال حسن تو حیران شود فلک
ای باد اگر به سوی نگارم گذر کنی
[...]
ای پیکر خجسته چه نامی فدیت لک
دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک
دیدم کتان کهنه و گفتم فدیت لک
ارزد برم هنوز وصالت هزار لک
زان خار سوزنم عجب آمد که دوختند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.