محمدامین طغانی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
سلام و عرض ارادت..دوستان در این شعر مولانا نکات بسیار زیبا و بسیار مهمتری از مخاطب شعری گنجیده شده و بهتر است درمورد آن ها بحث شود..یا دوستی با مدرک و ادله منطقی مخاطب این شعر را نامبرده و بحث را به اتمام رساند..که البته مخاطب حضرت شمس تبریزی ست..متشکر و پیروزی باشید.
علی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۸:
شاید قشنگ ترین ابیاتش اینا باشن
بپیچید زان پس یکی آه کرد ز نیک و بد اندیشه کوتاه کرد
به بازی بکویند همسال من به خاک اندر آمد چنین یال من
محمدرضا خانی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۳:
محرم و همدم نشوی
ارش در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:
سلام...لطفا مصرع دوپ بیت زیر را معنی کنید دوستان...ایا این مصرع دوم باید به صورت سوالی خوانده شود
چه سود آب فرات آن گه که جان تشنه بیرون شد
چو مجنون بر کنار افتاد لیلی با میان آید
امین چت در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵:
جالبه که گفته برو عاشق شو ای عاقل نگفته ای نادان شاید منظورش اینه که تا عاقل نباشی عاشق هم نمیشی
حسین در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۱۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۰ - حکایت در معنی عزت نفس مردان:
جناب عبدا... ، تیاری، و مجید
شوربختانه نگر هر سهی شما نادرست است.
این شعر اینقدر معروف است که اگر به اندازهی کافی سن داشته باشید، به یاد خواهید آورد که آن را در متون درسی دبیرستانی خواندهاید.
اگر بابک را درست بدانیم باید در بیت قبل دست برده دختر را به پسر تبدیل کنیم. وزن شعر به کلی به هم میریزد. پس اگر هنوز بابک مد نظرتان هست باید با پیشنهادی در مورد مصرع دوم بیت دوم همراه باشد.
بدرگی به معنای خشم گرفتن و با روی برافروخته با دیگران روبرو شدن است. این صفتی انسانی است و به سگ ربطِی ندارد. مثل نیش عقرب که از ره کین نیست، چون کین یا کینه صفتی انسانی است.
تیز دندان هم اگر در نسخهای آمده غلطی چاپی بوده. زمانی در چاپخانههای معدود تهران هم ترجمهی کتب جک لندن و هم اشعار سعدی را احتمالا یک چاپخانه چیده و کارگر طفلک گمان کرده اینجا هم باید تیز دندان چیده شود. به متن مصرع توجه کنید: که آخر تو را نیز دندان نبود؟ یعنی آخر تو هم دندانی برای گاز گرفتن نداشتی؟
مجتبی کلانی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳:
به نظر این کمترین، منظور از آرزویِ آرزو همان ظاهر کلمه است. انسان ها آرزوهایی دارند و خود آرزو هم می تواند آرزویی داشته باشد. همچون غم که آرزویش زیبایی خویش است یعنی غمِ زیبا.
آرزوهای جهان جملگی آرزو دارند که در دام تو باشند ای عشق
آرزوی آرزو خود عشق است.
سعید حبیب زاده در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶ - ویلن تاجبخش:
یک بیت مونده به آخر اشاره به این بیت معروف خواجه حافظ شیرازی هست که میفرماید :
به دور لاله دماغ مرا علاج کنید
گر از میانه بزم طرب کناره کنم
درود بر روان پاک این دو معدن احساس
فاطمه در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳ - اشک شوق:
ابیاتی مانند بیت 5 و بیت آخر ایرادهای واضح وزنی دارد که از آقای شهریار بعید است. در صورت امکان با نسخ اصلی شعر نطبیق داده شود.
حسین در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱:
با سلام . فکر نمیکنم انتظار شب برای دیدن صرف روز باشد چون در پایان بیت کلمه باز آمده است . یعنی این اتفاق قبلا هم افتاده و هر بار که روشنایی روز می آید معلوم میشود که اینبار تاریکی شب آبستن چه چیزی بوده است . کل یوم هو فی شان
روفیا در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۰ - جواب آمدن کی آنک نظر او بر اسباب و مرض و زخم تیغ نیاید بر کار تو عزرائیل هم نیاید کی تو هم سببی اگر چه مخفیتری از آن سببها و بود کی بر آن رنجور مخفی نباشد کی و هو اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون:
☺ ☺ ☺
ایران نژاد در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۶ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۷:
جناب حسین پور
بر سمن سنبل پر چینک ( با صدای پیش) او پر چینک
( با صدای زبر )
به گمانم راه گشای است.
شاهپور شهابی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
من با کیخا موافقم چون درست فکر کرده
شاهپور شهابی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
من با کیخا موافقم وفکرش درسته
یک دوست در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:
سلام
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
عجب بیتی ست این بیت...
تشریف علاوه بر معنی شرف دادن معنی زیبای دیگری نیز دارد که امروزه منسوخ شده و آن خلعت پوشانیدن به کسی است.
حافظ علیه الرحمه در اینجا ، به زیبایی ، کوتاه بودن خلعت فیض و رحمت الهی بر قامت انسانها را ، از قابلیت نداشتن آنها می داند و چه تعبیر زیبایی : قامت ناساز بی اندام ما.
و تصریح می فرماید که فیض و رحمت خالق هستی همیشه ساری و جاری
است.بی کم و کاست.
خلعت اعطایی از مبدا فیض بر تن بی اندام است که کوتاه می نماید!
میثم در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
نادرلروند در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:
درود
سال ها قبل ازینکه استادناظری این غزل رو بخونن بطور اتفاقی حین کنکاش در اشعار عالی جناب مولانا با این غزل آشنا شدم و چنان روح وجانم رو مشغول کرد که تا مدت ها زمزمه ش میکردم و ورد زبونم بود و اما برام نامفهوم ، تا اینکه عاشق شدم، یه عشق زمینی به جنس مخالف وطی 5سال عاشقی معنی تک تک واژه هاش برام تداعی شد...پس اگه میخواید همچین اشعاری رو درک کنید نیاز به عاشق شدن داره...سختش هم نکنید...یه عشق زمینی ، اما عمیق وعاطفی واحساسی...
امیر در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » ساقینامه:
شبی خواب دیدم به شهر نجف
که اندر حرم میروم با شعف
سحر گاه بود و حرم غرق نور
به نزدیک ایوان سگی با غرور
به کنج دگر دست و اندام شیر
علی شیر و من آن سگ بس حقیر
به سالی در اندوه این بودمی
سگی در حرم ! دل بفرسودمی
بگفتا به من سال دیگر کسی
به تعبیر آن دل مفرسا بسی
وفی خوانده مولا تو را چون سگی
که با شیر حق میکنی هم تگی
(سگش بر شهان دارد ازآن شرف
که باشد سگ آستان نجف)
الهی اگر سگ اگر کمترم
به جان و به دل بنده ی حیدرم
حامد در ۹ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۰:
آقایکیخای عزیز واژه صاف که امروز استفاده میشه معادل همواره و متضاد ناهموار که در گذشته هم همین معنی رو داشته
ناشناس در ۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۱۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص: