پرویز در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » خیام فیلسوف:
سلام. یک حاشیه، آن هم بدون مراجعه به همین مجموعه"رباعیات خیام".
برای بهره بردن بیشتر، خودتان مراجعه بفرمایید به مجموعه رباعیات خیام و صورت درست رباعی را که عزیزمان به مناسبتی نوشته اند را بیابید!
محسن در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سرودهام:
من تنها دو سالم بود ک پدرمو از دست دادم تنها عکسش
منو آروم میکنه
همه مردم میگن پدر تو خیلی مرد خوشتیپ وزیبایی بود 23ساله ک هنوز با مرگش کنار نیومدم همیشه بیادش اشک میریزم
پدر منو ب علت نامعلومی کشتن
سالهاست ک تکیه گاهی ندارم و با بدبختی بزرگ شدم این شعر دقیقا وصف حال منه
یوسفت نام نهادند و ب گرگت دادند...
:(
الهه ستوده پور در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:
پس کسی در تاکسی درباختم
نوشتید دربافتم
محمد در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
با احترام به نظرات تمام دوستان
به نظر بنده امروز این شعر تنها برازنده ی وجود نازنین آقا امام زمان روحی فداه می باشد.
محمد در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
در لغتنامهی مرحوم دهخدا، در مدخل «لاییدن» به معنی نالیدن، بیت پنجم با «میلایم» به جای «میگویم» نقل شده که ممکنه ناسخی اون رو درنیافته باشه.
امیرحسین در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۹ - قصهٔ مکر خرگوش:
گفت پیغمبر که رنجوری بلاغ/رنج آرد تا بمیرد چون چراغ
بلاغ فی الواقع به لاغ است و لاغ نیز به معنای شوخی و مسخرگی است.
به این معنا که اگر کسی به مسخرگی تمارض کند، حقیقتا رنجور و بیمار می شود. به مانند کسی که به اختیار، خود را مجبور به کاهلی کند
صدرا در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:
امشب نیم درست است یعنی نیمه شب امشب. نه نیم مست
صدرا در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:
به نظر من ترکیب نیم مست یا نیمه مست نیست. درست این ترکیب شب نیم یا شب نیمه است. یعنی نیمه شب امشب مست سر به بازار قلندرها نهم
شهاب در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت:
سلام
لطفا این بیت را برای من معنی کنید در مورد دریافت خودم تردید دارم.
مگو ز ارکان پدید آیند مردم
چنان کار کان پدید آیند از انجم
سپاسگزارم
;اکرم افضلی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳:
شعر ی از فریدون مشیری در جواب این ابیات خیام
برگ درخت و زمین را نگاه کن
این برگ خاک می شود
و این خاک باز ،برگ
ما پاره ای از جان جهانیم،،بی گمان
بودیم در تار و پود آن
هستیم بعد از این
همراه او روان
در تنگنای خاک اگر چه
این پاره ها زهم می پراکند
هر پاره زندگی بی مرگ خویش را آغاز می کند
تا باز ،کی ،کجا
ده ،ضد، هزار سال دگر
با کدام برگ
در پیکر کدام گیاه از کدام دشت
یک صبحدم جوانه زنان سر برآورد
بار دگر به چهره خورشید بنگرد
حدیث در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
تنها شهریار نیست .شهریار شهرش را برای معشوق گفته .اما مثلا حافظ برای یک مهشوق نگفته
متصل در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:
عالیه این شعر ... مرحبا
محمد ع.ا در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:
من در فکر این بودم که چه قدر دنیا مسخره میشه وقتی بتونیم دنیا رو چنان بسازیم که دلمون میخواد...دقیقا مثل کارتون و انیمیشن میشه،البته کسانی که درگیری کمتری با پارامتر های ایده ال گرایی و کمال گرایی دارن مشکلی با این قضیه ندارن و دنیای ساختگی واین چنینی براشون مطلوبه
و داشتم به این فکر میکردم این شاعر بزرگ با اندیشه ای بسیار بلند که افکارش مشرف بر حکمت و فلسفه و علوم نظری و تجربی است و حتما بر فلسفه و حکمت افرینش فلک و اینکه برای تعیین ارزش واقعی هر چیزی(انسان) باید حتما اون رو در شرایط واقعی امتحان کرد اگاه است،پس قطعا حتی فکر ایراد به افرینش و حکمت خدا رو هم نکرده پس چرا فکر ساختن این فلک رو داره؟
تا اینکه خیلی زود نظرم به نقطه عطف این شعر در رابطه با افکارم جلب شد
و حقانیت نسبت دادن مقام حکیم به ایشان در نظرم امد
داستان از این قراره که هر کسی دوست داره به کام دلش برسه و فلک بر وفق مرادش بچرخه ولی در واقع و طبق اصول این کاری عبث و غیر عقلانیست و اینکه چرا و به چه قیمتی هر کسی باید بتونه دنیایی دلخواه داشته باشه فقط به مجرداینکه میخواد به امیالش برسه؟
اما خیام در اینجا برای این ارزوی خود قبل از خواستن نیاز اولیه و شرطی در نظر گرفته شرطی که اندیشه غالب در اشعارش و پایه تفکر اوست
و ان شرط صفت ازاده است
او ارزوی فلک کامروایی را حتی برای عاشق در نظر نگرفته و تنها ازاده را لایق کامرانی اسان میداند که نشان از تفکر والای او دارد
معنی صفت ازاده برای انسان بسیار وسیع و عمیق و بزرگ است و حداقل میتوان گفت ازاده از تمام صفات بد و زشتی ها ازاد است و از این بابت ارزش این را دارد که او را بدون ازمایش و پرداخت قیمت کامروا کرد و در نظر خیام ازاده که کام دلش مانند همه چیز از قبل تعیین شده لیاقت کامرانی را دارد .حالا شما ببینید کی ازاده است؟
ایران نژاد در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:
شگفتا ! در جشنواره حافظ به استاد !!! همایون که شعر وی را نادرست خوانده است، تندیس سپاس میدهند !
امید که تندیس خواجه نبوده باشد.
عباس در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:
بیت ششم مصرع دوم قافیه ناموزون است. آثا در دهان گراز صحیح تر نیست؟
کمال در ۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۳۸:
7157
بهار فرزی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:
در یکی از جشنواره های حافظ به استاد همایون شجریان تندیس دادند برای اجرای آرایش غلیظ.
حال آنکه استاد بیتی از حضرت حافظ خواند بدین شیوه:
به می عمارت دل کن که این جهان خراب
بر سر آن است که از خاک ما بسازد خشت
دو تا شک وجود داره : اول اینکه عمارت دل یا عمارت جان؟ چون در دیوان حافظ کتابی من تصحیح کاظم لاهیجی عمارت جان نوشته شده.
دوم اینکه بر سر آن است یا بر آن سر است؟!
هادی هدایتی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:
در مطلع بیت سوم:
در خلقت علاوه بر شگفتی هاشاهد تناقضات نیز می باشیم و نگاه به خلقت را نباید صرفا به انسان ها معطوف کرد در عالم خلقت ،قدمت جانوران اعم از ریز و درشت میلیارد ها سال می گذرد و در گذر زمان بعضی از میان رفتند و نسل شان منقرض شد و انها که مانده اند رو به تکامل هستند، قانون تنازع بقا یکی از تناقضات است ،پیرما اشاره به یک مخاطب خاص "خدا" نیست دنیای ما دنیای تعامل است انجا دچار خطا و احیانا نابودی می شویم که تعامل را از دست بدهیم و انسان دور اندیش سعی می کند از فضای محاط شده بر خود در جریان منظم ادوار کائنات ،نخست محیطی گرم برای خود و دست مایه ای برای نشاط و پویایی جامعه از خود برجای گذارد تا با الهام از پرتو حسن جمال معشوق (پروردگار) اتش عشق را چنان فراگیر کند که خرمنی بدون خلوص باقی نماند.
در پایان این ذهن ما است که تفسیر می کند بالتبع بعضی را تایید کرده و با استدلال می پسندد و بعضی همان موضوع را نه.
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دهم زد / عشق ...
علیرضا ابوالحسنی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن:
بسیار عالی و نکته بینانه من که سیری نمیگیرم از خواندن این ابیات و این معانی سرشار
در چنلی در تلگرام این ابیات را در اختیار دوست داران قرار میدهم باشد که به تعالی فرهنگمان کمکی کند.
@A_pezhva
کمال در ۹ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۳۹: