گنجور

حاشیه‌ها

رهرو دشت سکوت در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

هرچند سخن گفتن روا نیست اما قصد دارم برای عزیزانی که گفتند با خواندن این حاشیه ها گیج شده اند ، چند خط بنویسم
زیرا اینان همان هایی هستند که میدانند که نمیدانند پس به سمت دانستن پیش میروند
کسانی که در توهم دانستن هستند جز ضلال نتیجه ای برای خود و دیگران نخواهند داشت و بر فرض اینکه بدانند اما حضور قلبی تداشته باشند جز نقشی خراب به جا نخواهند گذاشت :
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
هر کس از ظن خود به معنا میرسد و این معادله بسته به خود توست
تا خویش در کدام مرحله باشی ..
جواب تمام این بحث ها در خود موضوع بحث نهفته است
موضوع بحث بوی خوش است که هم گل آن را میتواند داشته باشد هم گلاب که عصاره ی گل است

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
و هر گلی که به ظاهرش بنازد و جز آن نبیند و نداند از گلاب شدن باز میماند
اگر چه حکم ازلی ، گل را شاهد بازاری و گلاب را پرده نشین کرده
اما هیچ یک را از داشتن بوی خوش محروم نکرده است !
اما حیف که به جای گرفتن دست هم و رقصیدن و شادی دور این وحدت زیبا ، هرکس که جز گل خویش ندیده است و توان دیدن جز گل را ندارد ، به دیدن گل خویش بسنده کرده و در ادعای کامل بودن خویش است و از وحدت وجود دور گشته و حزین خواهد بود:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

و در آخر نظرتان را به این جلب میکنم که لسان الغیب حتی جواب همه ی این بحث ها را پیش از آنکه پدرانمان به دنیا بیایند در تک تک ابیات داده است
بحث هایی که از سر منیت و توهم دانستن است
بحث هایی که بوی خوش را فراموش کرده اند :
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد
بله و تا روز پسین ادامه خواهد داشت!

" بوی خوش "

زهرا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۴ - قصهٔ آن زن کی طفل او بر سر ناودان غیژید و خطر افتادن بود و از علی کرم‌الله وجهه چاره جست:

در بیت چهارم آمده: هم اشارت را نمی‌داند به دست /
ور بداند نشنود این هم به دست
که صحیح آن چنین است: هم اشارت را نمی‌داند به دست
ور بداند نشنود این هم بَدَست
مرجع: نسخه‌ی مکتوب مثنوی معنوی، به تصحیح رینولد نیکلسن
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

سینا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

هروقت ادمین نظراتی که اسلام رو نقد میکنن هم تایید کرد میفهمید مولانا منظورش اماما نیستن

هیوا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۱۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۴:

بیت داغ بی دردی نشاند آخر به خاک تیره ام
بود (زیر) چتر گل تا شمع در پا خار داشت
در گنجور به جای کلمۀ داخل قلاب، پر نوشته شده و اشتباه است.

داروگ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۴ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۷:

با سلام و خسته نباشید
به نظر میرسد مصرع
"هرچه خواهد گو بگو علم کالانعامی به من"
اشکال وزنی دارد.

محسن جمالی فر در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۷:

با سلام و تشکر، بیت آخر چه خوش می چمی صحیح می باشد.

کمال داودوند در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۵۱:

‌. 6585

زلف پریشان در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:

با سلام خدمت دوستان
میخواستم بگم یکی از دوستان نوشته بودن استاد شجریان تخصص ندارن محض اطلاع دوستان استاد شجریان در مقطع دبیرستان درس ادبیات تدریس کرده اند وبا توجه به آشنایی با بزرگان ادبیات و موسیقی کشور مطمئنا قبل از خواندن شعری از درست بودن و صحیح بودن شعر اطمینان حاصل میکنن

زلف پریشان در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:

این غزل رو استاد شجریان در سرود مهر اجرا کردن توصیه میکنم

سارا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱:

در بیت سوم به جای بی دردان , در جای دیگه نامردان اومده,کدوم درسته؟!

جمشیدیِ‌راد در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:

آقا یا خانمِ ناشناس که که ٱستاد شجریان رو ٱستادِ از راه رسیده خطاب میکنید! خوشبختانه خوده خواجه جواب شمارو داده:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت. که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت. من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش. هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت...
موفّق باشید.

وحید در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۵:

در جایی خواندم که این غزل خطاب به منصور حلاج است وقتی که دستهایش قطع شده و رخساره اش رنگ پریده است و در عین حال خلایق از درک آنچه او میگوید عاجزند و یا محرم چنین اسراری نیستند.
استفاده از عباراتی مثل فتنه برانگیخته شدن و.... هم به این میتواند اشاره داشته باشد

جواب: در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۲:

حضرت مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی معروف به سعدی
هم "شیخ" بوده و هم "مُلا" بوده است
با کمی جستجو در می یابید
مُلا به معنی: عالمی که درس می دهد(معلم) و فرد روحانی و بزرگوار را می گویند (تقریبا نزدیک به معنی کلمه ی "شیخ")
شیخ نیز به معنی: پیر بزرگوار و یا فرد با تجربه و روحانی

زلف پریشان در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

این غزل زیبا رو با صدای استاد شجریان و تار استاد لطفی در آلبوم چشمه نوش گوش کنید آواز و تار قشنگ و زیبا و شعر که دیگه هیچی

ali در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳:

این شعر عالیه مخصوصا بیت سوم

مهناز ، س در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۲:

گمنام گرامی
با پوزش از ناآگاهیم ، که هیچگاه ازرق را بر این تعبیر و مانا ” خط شبرنگ یا خط شب “ نیافته بودم که هنوز هم.
در غزلی از ” نیا “ خوانده بودم
سپیده سر زد و از خط شب کناره گرفتم
ولی هنوز ز رویای دوش در به درم
که البته نظر چون شمایی صائب است
از روشنگری شما سپاس
مانا باشید

شهرام شریف‌زاده در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۸ - جواب گفتن مصطفی علیه‌السلام اعتراض کننده را:

به نظر می‌رسد که در بیت سوم "دست می‌زد" بجای "دسن می‌زند" صحیح است

امیر در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲:

حاش لله که جفا بیند از آن کان وفا
عاشق از جانب معشوق ، نزن حرف جفا
گر بلغزد به ره عشق و ثباتش نبود
هم به جبران گنه هست بلا بعد ولا

وهاب در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:

تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد

امیر در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:

بدان مدینه علم خداست پیغمبر (ص)
در مدینه علم رسول (ص) هم حیدر (ع)
بیا و خدمت راه علی عمران کن
کلید فتح دلست این و رحمت اکبر

۱
۳۷۵۶
۳۷۵۷
۳۷۵۸
۳۷۵۹
۳۷۶۰
۵۵۴۷