گنجور

حاشیه‌ها

ATAA در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:

منظور دیماه و همون خزان و مرگ است

روفیا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۸ - مثل زدن در رمیدن کرهٔ اسپ از آب خوردن به سبب شخولیدن سایسان:

درود سید حبیب گرامی
گستاخی ام را بیامرزید،
پرسش خوبیست، زیرا پاسخ آن گویی آدمی را در گرداب دور و تسلسل می اندازد، البته که تحقیق مقامش بس والاتر است :
از مقلد تا محقق فرق هاست
این یکی چون کوه و آن دیگر صداست
مولانا آنجا که می خواهد وزیر یهودی مسیحی نما میان رهبران مسیحی تفرقه افکند می گوید :
در یکی گفته که استا هم تویی
زانکه استا را شناسا هم تویی
راست هم می گوید، این شناسایی استاد به مدد پیامبر درونی یا همان خرد میسر است، اگر امروز نیز کسی بیاید ادعا کند امام زمان است یا پیامبر دیگری از جانب خدا، این شما هستید که باید به مدد خردتان که مبتنی بر تجارب سالهای عمرتان و هوشمندی تان است تصمیم بگیرید حرفش را باور کنید یا نه!
آیا این بدان معنیست که چون شما تصمیم گیرنده هستید پس از پیامبر یا ولی برتر و از مدد او مستغنی هستید یا اینکه چون پیامبری هست دیگر از خردورزی بی نیازید؟
البته که چنین نیست بلکه سیر تکامل اندیشه انسان امریست پویا و همواره در حال تغییر است، امروز خرد شما در زمینه ای حکمی صادر می کند، فردا مطلبی از قرآن می یابید که کاملتر به نظر می رسد، آن باور پیشین را اصلاح میکنید، سه ماه بعد اتفاقی در زندگی تان می افتد دوباره در آخرین باور خود تجدید نظر می کنید، سال بعد با خردمندی آشنا می شوید که خردمندان دیگر بیشتر اندیشه هایش را قابل اعتماد می دانند، باز از وی نیز مدد می جویید!
چه اشکالی دارد؟؟
شما ناگزیر از جزمیت و سکون نیستید دوست من!!
از تعصب بپرهیزید و با خود عهد ببندید درباره هر عقیده ای که در بازار عالم عرضه می شود اگر درخور اندیشه است اندیشه کنید،
اندیشیدن تمرین است و تمرین با تکرار کامل می شود، به مرور زمان روش درست اندیشیدن را یاد خواهید گرفت.
یک راه دیگر برای تمرین درست اندیشیدن این است که مطالبی که تا کنون به بوته آزمون و خطا گذارده اید و آنها را به عنوان rule یا یک حقیقت برگزیده اید جایی دسته بندی کنید، این امر کمک شایان توجهی به نظام مند شدن ذهن و فکر شما می کند، هنگامی که به مطلب جدیدی از بزرگی برخوردید که مطالب پیشین را تایید یا نقض میکند بی درنگ به آن دسته بندی مراجعه می کنید و دلایل اختلاف یا تشابه ایده ها را بررسی می کنید و یافته های خود را تکامل می بخشید.
چندان دشوار نیست، قوانین حاکم بر جهان هستی از قوانین فیزیک و شیمی و ریاضی و انسان شناسی بی شمارند ولی شما برای رستگاری ناچار نیستید همه آنها را بدانید، چون وقت کم است و منابع محدود جانم، پس همواره خود را به سیخ نقد بکشید که آیا این بهترین کاریست که در حال حاضر برای خود و محیط پیرامون خود می توانید بکنید!؟
شما ناگزیر نیستید از میان تقلید و تحقیق یکی را برگزینید، می توانید همواره از این سو بدان سو تاب بخورید!
برای خود نام و هویت خاصی برنگزینید، نام و هویت شما را زندانی اندیشه های به خصوصی می کند، فرض کنید نوزادی هستید که در جزیره ای متروک رها شده است واکنون با ذهن خالی و پاک شروع به شناخت جهان هستی کرده است، تنها اینگونه می توان از شر سوگیری ها در امان ماند.
سوگیری bios است، مثلا عرب ستیزی در ایران، لاتین تبار ستیزی در آمریکا، زن ستیزی در میان مردان، اسلام ستیزی در میان لاییک ها، ما که درباره این موضوعات دانش کافی نداریم، تحقیق نکرده ایم، فقط اجازه داده ایم چون اکثریت اینگونه اند، اکثریت بیایند و ذهن ما را اشغال کنند،
بسیاری بر این باورند که اعراب بی تمدن به ایران حمله کردند و با وحشیگری تمدن چند هزار ساله ایران را نابود کردند، من خودم در یک کتاب تاریخ معتبر خواندم که در آن زمان خاص آن تمدن دیرین ازدرون دچار شکاف و زوال شده بود، اختلاف طبقاتی و فقر بیداد میکرد و زنهای طبقات متوسط وپایین از تحصیل محروم بودند، تعداد کثیری از سپاهیان ایران داوطلبانه به اشغالگران پیوستند، اگر ایران در اوج شکوه و اقتدار خود بود کجا اعراب میتوانستند چنان کنند؟!
هر چیز هر آنچنانکه هست آن می باید
تعمیم در بیشتر موارد نادرست و دور از انصاف و خرد است، از تعمیم بپرهیزید مثل :
زنها چنین اند،
اعراب چنان اند،
انگلیسی ها... اند،
سیاهپوست ها... اند،
همواره هشیار باشید که ممکن است زنی، عربی، انگلیسی ای وسیاهپوستی بر خلاف کلیشه ای که به ذهن شما تحمیل شده است رفتار کند! پس از تعمیم و پیشداوری پرهیز کنید و در نهایت بدانید که انسان ها موجودات بسیار پیچیده ای هستند که در چارچوبهای خاصی اسیر شده اند، رهایی از این چارچوب های ذاتی و محیطی بسیار دشوار است، با آدم ها مهربان باشید و :
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
...
با اسیران با شفقت رفتار کنید...

کسرا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۲۴:

بسیار عااالی

سید حبیب در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۸ - مثل زدن در رمیدن کرهٔ اسپ از آب خوردن به سبب شخولیدن سایسان:

باسلام.
جناب مولانا در دفاتر اول و دوم فرمودند, علم تحقیقی ,
بهتر از علم تقلیدی است.
ولکن در اینجا میفرماید , اگر سردرگم و حیرانی, از دیگران تقلید کن و
سبوی خود را در جوی بینداز.
و وقتی دیدی سبویت سنگین شد , یقین پیدا میکنی و تقلید را کنار میگذاری.
سؤال من این است که .......
دیگران بسیارند.
از کدام دیگری تقلید کنم؟؟
مولانا میگوید از پیامبران و اولیا.
خوب از کدامشان؟؟
چند جوی وجود دارد و همه آنها هم آب دارد و سبوی مرا سنگین میکند.
آیا تحقیق قبل از تقلید واجب نیست.
از بزرگانی که در حاشیه ها فعالند و همیشه نظراتشان سرمشق این حقیر است , و اصل کلام مرا درک میکنند, خواهش میکنم ,
شاگرد حقیرشان را راهنمایی کنند.
با تشکر از جناب گنجور.

سینا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:

علیرضا افتخاری در آلبوم سرمستان به زیبایی هرچه تمام این شعر رو اجرا کرده اند که واقعا از کارهای ماندگار است.

جلال الدین در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و هشتم:

محدثه نظرت راجع به این شعر چیه؟

نقوی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:

درود.
مصراع آخر "هر چیز که در جستن آنی آنی" صحیح است "چیزی" از وزن خارج است.

مهرزاد در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:

با تشکر از اساتید محترم
مثل اینکه هیچکدوم از اساتید و معلمان اخلاق محترم که سعی در متهم کردن یا مبرا کردن نام سعدی دارند، هزلیات سعدی رو مطالعه نکردن.
روزگار غریبی است جامعه ای که رکورد تعداد و تنوع فحش رو تو دنیا داره اینقد رو ی کلمه حساس باشنD:D:D:

۷ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵:

بند همه غم‌های جهان بر دل من بود
دربند تو افتادم و از جمله برستم

۷ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:

سخن دراز کشیدیم و همچنان باقیست
که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال
دقت کنید که:
به هیچ گونه=هرگز
که ذکر دوست هرگز ملال نیاورد

۷ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵:

ز عقل اندیشه‌ها زاید که مردم را بفرساید
گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل
ترسهایی که از عقل زاده میشود جان را فرسوده و آدمی را افسرده میکند.ای آدم عاقل گرفتار اگر آسودگی و آرامش میخواهی پس عاشقی پیشه کن تا از شر عقل و ترسهای پراکنده در گوشه گوشه زندگی رها شوی و نیروی خود را متمرکز یک گوشه کنی
در سخن سعدی عقل و عشق دو سر یک ریسمان هستند که هر کدام میکوشد آن را به سوی خود بکشد و همواره در کشاکش هستند و عاشقی دیوانگی ست که البته ارزشش را دارد.

کمال داودوند در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۱۰:

خداروزی بعضیارو
جادیگه حلال کنه.
جمع این رباعی:5319

مهدی مح در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳:

مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن

بیک بابا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » در سوگواری حضرت حسین«ع»:

سلام
کلمه صد در 5 بیت مانده به آخربیشتر به کلمه سد نزدیک است چرا که کلمه صد بحث ریاضی می کند ولی کلمه سد بحث از استوار و جداکننده دارد و جان انسان از سد هایی است که مانع از رسیدن به خدا می شود در این شعر،ارزش شهدا هم به گذشتن از جان برای خداست که به می یابد.شاعر وقتی به پادشاهی مطلق خدا می رسد عنوان می کند که ازهزاران سد استوار برای رسیدن به تو می توان گذشت. پس بحث ریاضی و عددی نیست.

علی عباسی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۶:

شعلهٔ ادراک خاکسترکلاه افتاده است
نیست غیر از بال قمری پنبهٔ مینای سرو
الله الله...أین میزان از تزاحم تصاویر درجای دیگر پیدا نمیشود
شفیعی میگوید من گاها روزها میشود که به پیداکردن روابط و درک أین گونه ابیات مشغولم...تو خود بخوان حدیث مفصل ازاین مجمل

علی عباسی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۰:

لیک زخودرستن کو؟
غزل غزلها
شاهکار بیدل

فرهنگ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵۸:

معصومه خانوم توریز همون تبریز هست

مهناز ، س در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵:

جهان خان گرامی
چرا پاک شود ؟ ازین مناظره بسیار آموختیم .
من هم با نوشتن ” المعنا فی بطن شاعر “ موافقم چون شین شاعر مشدد است و تلفظ نمی شود و در فارسی لازم به نوشتن الف و لام نیست مگر زمانی که الف و لام خوانده شود ، مثل: المعنا .
ولی چه زیباست : مانا در نهان سراینده
مانا باشی

جهان در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
کلمه دامن درست است و حافظ عذر خواهی میکنه از اینکه دمی از ذکر و یاد حق غافل شده وتوجهش به ساقی سیمین ساق به قصد کامجویی جلب شده.
این بعد انسانی حافظ است .
وبا توجه به عذر خواهی حافظ بی معنی خواهد بود که اینبار ساقی را صورتی دیگر از معبود بپنداریم چون اینگونه میشود
خدایا مرا ببخش که ذکر گفتنم قطع شد چون حواسم از تو بتو پرت شد.
بهر حال باید توجه داشت که زندگی روزمره حافظ تاثیر زیادی در اشعارش داشته وبیان حقایق بصورت رندانه از ویژگیهای اوست.

جهان در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵:

سلام
قرار بر این است که در حاشیه به شعر بپردازیم ولی از حاشیه رانده شدیم.
پیشنهاد میکنم کل مطالب حاشیه این غزل پاک شود
تا از نو مطالب مرتبط با شعر توسط عزیزان نگاشته شود
سپاسگزازم

۱
۳۷۵۸
۳۷۵۹
۳۷۶۰
۳۷۶۱
۳۷۶۲
۵۶۲۵