زین دو شرر داغ دل هستی ما عبرتیست
کاغذ آتش زده محضر کمفرصتیست
زیر فلک آنقدر خجلت مهلت مبر
زندگی خضر هم یک دو نفس تهمتیست
آن همه پاینده نیست غلغل جاه و حشم
کوس و دهل هرکجاست چون تبغب نوبتیست
خاک ز سعی غبار بر فلکش نیست بار
سجده غنیمت شمار عالم دون همتی ست
غیر غبار نفس هیچ نپیمودهایم
بادهٔ دیگر کجاست شیشهٔ ما ساعتی ست
چشمت اگر باز شد محو خیالات باش
فهم تماشاکراست آینه همه حیرتیست
تهمت اعمال زشت ننگ جقیقت مباد
آدمی ابلیس نیست لیک حسد لعنتیست
آینه در زنگبار چاره ندارد ز زنگ
همدم بدطینتان قابل بیحرمتیست
نخل گداز آبیار از بن و بارش مپرس
گریه چه خرمن کنیم حاصل شمع آفتی ست
نم به جبین محو کن تا ندری جیب شرم
گر عرق آیینه شد ننگ ادب کسوتی ست
شمع نسوزد چرا بر سر پروانهها
بت به غم برهمن ز آتش سنگش ستیست
تاب و تب موج و کف، خارج دریا شمار
قصهٔ کثرت محو ان بیدل ما وحدتی ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تأمل در زندگی و حقیقت وجود میپردازد. او با استفاده از تصاویری مانند آتش، شمع و نخل، به زودگذری دنیا و ناپایداری جمال و جاه اشاراتی دارد. او تأکید میکند که زندگی فرصتی کوتاه است و انسان باید قدر لحظات را بداند و از زندگی پرفریب خود عبرت بگیرد. همچنین، او به مفهوم حسد و ناپاکیهای انسانی اشاره کرده و از انسانها میخواهد که بر ناپاکیها و بدطینتها غلبه کنند. در نهایت، شاعر به وحدت و یکپارچگی در زندگی اشاره دارد و از پیچیدگیهای آن به عنوان بخشی طبیعی از وجود یاد میکند.
هوش مصنوعی: از این دو شعله دل ما داغی به جا مانده که نتیجهاش میتواند برای دیگران عبرتی باشد؛ چون زندگی مانند کاغذی است که آتش گرفته و فرصت کمی برای درک و فهم دارد.
هوش مصنوعی: زیر آسمان، به اندازهای که شرمندهای، فرصت را از دست نده. حتی زندگی خضر هم تنها چند نفس بیشتر نیست و این هم خودی است که به ما تهمت میزند.
هوش مصنوعی: همهی عظمت و شکوه و قدرت نمیتواند دائمی باشد. مانند صدای کوس و دهل که به گوش میرسد، این حالتی است زودگذر و ناپایدار، و هر کجا که باشد، در نهایت مثل تب و تابی است که به طور موقت وجود دارد.
هوش مصنوعی: خاک به خاطر تلاشت بر آسمان نشانهای از سجده نیست، پس دنیا را فرصتی برای تلاش و کوشش بدان، زیرا ارزش آن از همت توست.
هوش مصنوعی: ما جز غبار نفس خود چیزی را تجربه نکردهایم، پس کجاست آن بادهٔ دیگر؟ شیشهٔ ما از آن خالی است و فقط لحظهایست که در انتظاریم.
هوش مصنوعی: اگر چشمانت را باز کنی، در دنیای خیالات غرق میشوی. درک زیباییها و شگفتیهای زندگی همانند نگاهی است در آینه که همواره تو را متعجب میکند.
هوش مصنوعی: اتهام زدن به کارهای زشت، ننگی بر حقیقت نیست. انسان ابلیس نیست، اما حسادت به عنوان یک لعنت میتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: آینه در زنگبار نمیتواند از زنگ و کثیفی رهایی یابد، زیرا همنشینی با انسانهای بدطینت باعث بیاحترامی به آن میشود.
هوش مصنوعی: نخلهای خشکیده را از ریشه و باران نپرس، چرا که گریه کردن برای خرمن بیحاصلی است و حاصل، مانند شمع، به دلیل آفت و خطر محو میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که اگر بر روی پیشانی خود عرقی ایجاد شود، باید آن را پاک کرد تا کسی متوجه نشود که چقدر خجالتزدهایم. در واقع، این نکته را بیان میکند که بعضی اوقات در مواقع شرم و خجالت، باید خود را کنترل کنیم و به ظاهر خود توجه داشته باشیم تا دیگران متوجه وضعیت ما نشوند.
هوش مصنوعی: چراغی که جلوی پروانههاست نباید خاموش شود، زیرا در دل بت (مجسمهی محبوب) آتش و اندوهی نهفته است که در برابر سنگ (سختی و چالشها) مقاومت میکند.
هوش مصنوعی: هیجان و جنبوجوش موجها و کفهای دریا، در واقع نشانههایی از فراوانی و کثرت هستند. اما آنچه که در حقیقت وجود دارد، یک وحدت عمیق است که ما را از این ظاهرها فراتر میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.