هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد
صد کاروان عالم اسرار بگذرد
مست شراب و خواب و جوانی و شاهدی
هر لحظه پیش مردم هشیار بگذرد
هر گه که بگذرد بکشد دوستان خویش
وین دوست منتظر که دگربار بگذرد
گفتم به گوشهای بنشینم چو عاقلان
دیوانهام کند چو پری وار بگذرد
گفتم دری ز خلق ببندم به روی خویش
دردیست در دلم که ز دیوار بگذرد
بازار حسن جمله خوبان شکستهای
ره نیست کز تو هیچ خریدار بگذرد
غایب مشو که عمر گرانمایه ضایعست
الا دمی که در نظر یار بگذرد
آسایشست رنج کشیدن به بوی آنک
روزی طبیب بر سر بیمار بگذرد
ترسم که مست و عاشق و بیدل شود چو ما
گر محتسب به خانه خمار بگذرد
سعدی به خویشتن نتوان رفت سوی دوست
کان جا طریق نیست که اغیار بگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر سعدی، شاعر به توصیف زیبایی یار و فریبایی او پرداخته و بیان میکند که هر بار که یار به نزد او میآید، روح و دل او را تحت تأثیر قرار میدهد و دنیای او را پر از راز و شادی میکند. او به احساساتی مثل عشق، مستی و افسوس اشاره میکند و از تردید و ناامیدی در مورد لحظات از دست رفته سخن میگوید. شاعر همچنین تأکید دارد که نباید از یار دور شد، زیرا عمر ارزشمند است و تنها در لحظه دیدار با یار میتوان آرامش را یافت. در نهایت، او به ناتوانی در فراموش کردن عشق و حضور شخص دوم اشاره میکند که باعث دوری از دوست میشود.
هوش مصنوعی: هر بار که آن معشوق زیبا و فریبنده از کنار من عبور کند، صدها کاروان از رازهای جهان عبور میکنند.
هوش مصنوعی: شخصی در حال لذت بردن از زندگی، خواب، شراب و زیباییهاست. اما لحظه به لحظه این حالتی که دارد در مقابل چشمان مردم عاقل و بیدار میگذرد.
هوش مصنوعی: هر بار که زمان میگذرد، دوستان خود را از دست میدهیم، اما این دوست که منتظر است، همیشه امیدوار است که دوباره روزگار بخواهد و او را ببیند.
هوش مصنوعی: گفتم در مکانی آرام بنشینم و به دور از حاشیهها و صداهای آزاردهنده، اما ناگهان او مانند پری با شتاب و زیبایی از کنارم گذشت و حواسم را پرت کرد.
هوش مصنوعی: گفتم که از مردم رویم را بگیرم و درهای دلم را ببندم، اما دردی درونم هست که حتی از دیوارها هم رد میشود.
نیکویی و زیبایی تو آنچنان کامل و یگانه و بی همتاست که کسی خواهان نیکویی و خوبی های دیگر نیست، و هیچ فردی از خواهندگان خوبی و نیکویی نمی تواند از میل داشتن و خواستن تو بگذرد و از تو چشم بپوشد.
هوش مصنوعی: دور نشو که عمر گرانبها و ارزشمند ات تلف میشود، مگر زمانی که در کنار معشوق باشی.
هوش مصنوعی: آسایش واقعی در تحمل سختیها و دردها نهفته است، چون روزی ممکن است فردی مانند پزشک مهربان بر سر بیمار بیاید و به او آرامش و درمان بخشد.
هوش مصنوعی: میترسم که اگر نگهبان وارد خانه میخانه شود، آن کسی که مست و عاشق و بیدل است، حالش مثل ما شود.
هوش مصنوعی: سعدی میگوید که نمیتوان به سوی دوست نزدیک شد، چرا که در این مسیر نمیتوان از جایی عبور کرد که غیر از دوستان باشند. به بیان دیگر، او به این نکته اشاره دارد که برای رسیدن به کسی که دوستش داریم، باید از مسیرهای مستقیم و مناسب عبور کنیم و نباید به موانع یا افرادی که ما را از هدف دور میکنند، برخورد کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از کوچهای که آن گل بی خار بگذرد
موج لطافت از سر دیوار بگذرد
در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد
خورشید خم خم از پس دیوار بگذرد
بیچاره گلفروش در ایام حسن او
صد ره ز پیش چشم خریدار بگذرد
در راه عشق سبزه کند کار نیشتر
[...]
در خاطری که آن بت عیار بگذرد
تا خود چها زسینهٔ افگار بگذرد
دیگر سرشک من پی او گم نمی کند
یک بار گر به چشم گهربار بگذرد
اشک مرا به کشت رسان و روا مدار
[...]
بر دل چو یاد لعل لب یار بگذرد
گویی مسیح بر سر بیمار بگذرد
صد داغ لاله را بنهد روی داغ اگر
روزی بباغ آن گل بی خار بگذرد
یکبار هر که بنگرد آن روی دلربا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.