داریوش در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:
درک صنایع ادبی واقعا سخته، این شعر پر از صنایع ادبیه و چون در قدیم شکر فروشها اکثرا یا مصری بودن یا از مصر شکر وارد میکردن،شوق خودش رو به شوق مگس برای شکر و معشوق شیرین دهانش را به شکر فروش مصری تشبیه کرده، واقعا تعجب میکنم از حرف برخی دوستان
علی اکبر در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹۴:
بیت ماقبل آخر:
«ویران شود» صحیح است.
میلادی رومی در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:
موقع خوندن این غزل تمام دندونام مشخص میشن.! : )
میلادی رومی در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:
کالیو امروزه به کودکانی میگویند که بهره هوشی آن ها از 70 -90 است و عمر آنها بیشتر 6 تا 7 سال نمیشود و دوست عزیزمان میلاد به معنای سرگشته و دیوانه است
میلادی رومی در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳:
پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
در کتاب "الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة" که ما با نام اسفار اربعه آن را میشناسیم در سفر دوم (و ثانیها السفر بالحقّ فی الحقّ) بیان میشود که سفر در صفات خداوند است (دوستان علاقه مند به سایت mullasadra.org مراحعه کنند)
در غزل دیگری از حافظ حضرتشان بیان دارند که(http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh105/)
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
به نوعی در این دو بیت میشود به مقام "پیر" پی برد.! :)
موضوع مد نظرم کمی دلی است بدون مدرک ولی حس کردم بیان کردنش خالی از لطف نیست
باز هم تقاضا از اساتید گرامی دارم که در صورت نیاز حتما نوشته این حقیر را تصحیح کنند.!
میلادی رومی در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:
با عرض ادب خدمت اساتید
یکی از بهترین مصادیق برای شیرین دهنان پیامبر (ص) هم میتواند باشد به علاوه اینکه در شعر در بیت اول سیه چرده بودن هم ذکر میشود.!
و طبق گفته استاد عزیز خانم روفیا چه کسی شیرین دهان تر از پیامبر اسلام.!
میلادی رومی در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:
"خال مشکین که بدان عارض گندوم گون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست"
(و آن عصیان که آدم کرد خال سیاهی بود که نقاش ازل بر چهره آدم نهاد تا به جمال او بیفزاید زیرا کمال آدمیت او در داشتن اختیار و توانایی بر عصیان و طاعت است)
روفیا در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۹ - قصهٔ «سُبْحانی، ما اَعْظَمَ شَأْنی» گفتن ابویزید قدّس الله سرّه و اعتراض مریدان و جواب این مر ایشان را نه به طریق گفت زبان بلک از راه عیان:
گرچه قرآن از لب پیغامبر است
نباید
گرچه قرآن از لب پیغمبر است
باشد؟!
سپیدار در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷:
وزن به نظرم...فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن درسته
محسن تاجیک در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷۰:
با سلام و احترام و تشکر از زحمات شما عزیزان
این شعری که متن ان منتشر شده خیلی دارای غلط تایپی است. خیلی برای سایت گنجور شایسته نیست که شعرها را با ایراد تایپی منتشر کنند
با تجدید احترام
فهیم السادات در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۵:
سلام..این اولین نوشته من است.همیشه نظرات شما عزیزان را می خوانم.من ارشد ادبیات فارسی دارم.در درس مولانا که از کتاب غزلیات چاپ نیکلسون می خواندیم,مصرع سگی بگذار........به صورت(ددی بگذار........ثبت و ضبط شده و استاد ما می فرمودند این واژه صحیح است..دد به معنای نافرمانی,وحشی گری,,خصلت جانوران غیر اهلی............سپاس.!
جلال الدین در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:
خواهش میکنم بدون اطلاع دقیق در مورد مخاطب اشعار عرفا نظر ندهید، مولانای یزرگ هیچ شعری در مقام مدح و ستایش شخص خاصی به کار نبرده است.
و من الله توفیق
نوربخش در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۱ - هرچه باداباد:
دل داده ام برباد،برهرچه باداباد
مجنون تر ازلیلی،شیرین تر از فرهاد
ای عشق ازآتش اصل ونسب داری
ازتیره ی دودی،ازدودمان باد
آب ازتو طوفان شدخاک ازتوخاکستر
ازبوی تو آتش درجان بادافتاد
هرقصربی شیرین چون بیستون ویران
هرکوه بی فرهادکاهی به دست باد
هفتادپشت ماازنسل غم بودند
ارث پدرمارااندوه مادرزاد
ازخاک مادربادبوی تو می آید
تنها تو می مانی ما می رویم ازیاد
سینا صدری در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۹:
در مصرع دوم بیت هشتم، " باد " صحیح است:
هم جمله عقل گشته، هم عقل باد داده.....
جلال دامن افشان در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی معرفت » حکایت پاسبانی عاشق که هیچ نمیخفت:
مفهومش منو یاد شعر مولانا انداخت
البته تیتراژ سریال پهلوانان نمی میرند هستش با صدای محمد اصفهانی
.
.
ای دل سوی دلدار شو ای یار سوی یار شو
ای پاسبان بیدار شو خفته نشاید پاسبان
.
.
.
بااحترام
جلال دامن افشان در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۶ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی معرفت » حکایت عاشقی که خفته بود و معشوق بر او عیب گرفت:
مضمون شعر، بسیار شبیه رباعی یی از خیام است.
منتها با سبک و روش عطار که عارفانه و صوفیانه است.
در حالیکه خیام، رندانه میگوید:
در خواب بدم مرا خردمندی گفت
کاز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چه کنی که با اجل باشد جفت؟
می خور که به زیر خاک میباید خفت
.
.
بااحترام
گمنام در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۸:
امید که بزرگان جملگی اسباب بزرگی آماده ، و به ویژه بکار داشته و بدارند.
در باره جناب بلخی اگر هم دلی بزرگ داشته بوده است، آقای شمس چنان فراخ درآن نشسته بود که هتا جایی برای نزدیکان صاحب دل به جای ننهاده بوده است.
و فراموش نفرمایید که ایشان در پیشداوری هایی این گونه پیشینه ای درخشان ندارد.
با پدرود ( تندرست بوید)
فرا در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۴:
در بیت 28 (مصرع دوم):
یکی نخست گنج آراسته
باید چنین باشد:
یکی نسخت گنج آراسته
فرا در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۴:
در مصرع دوم بیت آخر باید "آرست" خوانده شود نه آراست
گمنام در ۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۹ - قصهٔ «سُبْحانی، ما اَعْظَمَ شَأْنی» گفتن ابویزید قدّس الله سرّه و اعتراض مریدان و جواب این مر ایشان را نه به طریق گفت زبان بلک از راه عیان: