گنجور

حاشیه‌ها

همیشه بیدار در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):

جواب این ابهام را مولوی چنین میدهد (حکایت بقال و طوطی ):
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
همسری با انبیا برداشتند
اولیا را همچو خود پنداشتند
گفته اینک ما بشر ایشان بشر
ما و ایشان بستهٔ خوابیم و خور
این ندانستند ایشان از عمی
هست فرقی درمیان بی‌منتهی
هر دو گون زنبور خوردند از محل
لیک شد زان نیش و زین دیگر عسل
هر دو گون آهو گیا خوردند و آب
زین یکی سرگین شد و زان مشک ناب
هر دو نی خوردند از یک آب‌خور
این یکی خالی و آن پر از شکر
صد هزاران این چنین اشباه بین
فرقشان هفتاد ساله راه بین
این خورد گردد پلیدی زو جدا
آن خورد گردد همه نور خدا
این خورد زاید همه بخل و حسد
وآن خورد زاید همه نور احد
این زمین پاک و آن شوره‌ست و بد
این فرشتهٔ پاک و آن دیوست و دد
هر دو صورت گر به هم ماند رواست
آب تلخ و آب شیرین را صفاست
جز که صاحب ذوق کی شناسد بیاب
او شناسد آب خوش از شوره آب
سحر را با معجزه کرده قیاس
هر دو را بر مکر پندارد اساس
ساحران موسی از استیزه را
برگرفته چون عصای او عصا
زین عصا تا آن عصا فرقیست ژرف
زین عمل تا آن عمل راهی شگرف
لعنة الله این عمل را در قفا
رحمة الله آن عمل را در وفا
کافران اندر مری بوزینه طبع
آفتی آمد درون سینه طبع
هرچه مردم می‌کند بوزینه هم
آن کند کز مرد بیند دم بدم
او گمان برده که من کردم چو او
فرق را کی داند آن استیزه‌رو

 

همیشه بیدار در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):

ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم غرق است

 

منوچهر تلارمی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۲۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۸:

با سلام
به نطر می رسد در بیت :
گفتم میان عالم وعابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از ان این فریق را
باید به این صورت تصحیح شود :
گفتم میان عابد و عالم چه فرق بود
تا اختیار کردی از ان این فریق را
زیرا (ان )ضمیر شاره به دور است و مر جع آن می شود
(عابد ) و(این ) ضمیر اشاره به نزدیک است ومرجع ان می شود (این)
تا اختیار کردی از ان این فریق را یعنی علم را برگزیدی

 

سید علی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):

بدو داد همه کار
یعنی پیامبر جانشینی خودش را به علی داد.
علم همه عالم به علی داد
یعنی علم لدنی را به علی علیه السلام داد.

 

پ زوم در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۶:

در بیت اول به جای "طفلی" باید "میری" باشد

 

علیرضا محدثی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۲ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۱۸ - چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما:

..
دوستان عزیز ! سلام
1- واژه ی " عجم " یکی از معانی اش ، غیر عرب و بیشتر برای ایرانیان به کار می رفته است . منظور اقبال ، با توجه به زبان شعرش ، قطعا فارسی زبانان مسلمان است ، اعم از این که ایرانی یا تاجیکی و یا افغانی و امثال آن باشند .
2- دوستانی که خود را اهل سنت معرفی فرمودند هم که فرمودند در مذهب آن ها چیزی به نام مهدی (عج) وجود ندارد !!!!! لطف بفرمایند ، مبانی مذهب خود را فرا بگیرند . تمام مذاهب جهارگانه ی اهل سنت به مهدی موعود (عج) اعتقاد دارند ؛ فقط معتقدند که چنین فردی هنوز متولد نشده و هر گاه خدا اراده بفرماید متولد خواهد شد و قیام خود را آغاز خواهد فرمود .
اما برای رفع تشویش خاطر این دوستان شواهدی از اعتقاد شعرای بزرگ اهل سنت را در باره ی حضرت مهدی (عج) به شرح زیر خدمتتان تقدیم می کنم :
الف ) جامی :
... توبه ده از سرکشی ایام را!
بازخر از ناخوشی اسلام را!
مهد مسیح از فلک آور به زیر!
رایت مهدی به فلک زن دلیر!
شعله فکن خرمن ابلیس را!
مهره شکن سبحهٔ تلبیس را! ...
جامی » هفت اورنگ » تحفة‌الاحرار » بخش ۲ - والتکلان فی جمیع الاحوال علی المهیمن المتعال/
ب) نظامی گنجوی
مهدیی کافتاب این مهد است
دولتش ختم آخرین عهد است
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان/
پ ) سنایی غزنوی
ای دریغا مهدیی کامروز از هر گوشه‌ای
یک جهان دجال عالم سوز سر بر کرده‌اند
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در تغییر احوال مردم و دگرگونی روزگار/
ای به دم جفت عیسی مریم !
دام دجّال بَر کن از عالم
اندرین روزگار بدعهدی
چیست جز عدل هدیهٔ مهدی
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » در بینوایی و فقر دبیران گوید/
ث ) عطار نیشابوری :
اگر تو جام او نوشی چو عسکر
تو را قطره نماید حوض کوثر
اگر تو جام او نوشی چو مهدی
تو باشی در زمان خویش هادی
عطار » مظهر » بسم الله الرحمن الرحیم/
خداوندا بحق جود و فضلت
بحقّ رحمت و احسان و بذلت ...
بحقّ عسکری آن تاج ایمان
بحقّ مهدی آن هادی ایمان
عطار » مظهر » در اشاره بکتب و تألیفات خود فرماید/
فکر می کنم همین مقدار نمونه شعر ، کفایت می کند .
3- با توجه به عرایض فوق ، در ارتباط با بیت :
می رسد مردی که زنجیر غلامان بشگند
دیده ام از روزنِ دیوار زندان شما !
هیچ نیازی به تاویل های دور و دراز نیست و مسلم است که حضرت مهدی موعود (عج) ، صریح ترین و مشخص ترین مصداق مردی هستند که زنجیر غلامان و مستضعفین را خواهند شکست .
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین (آیه 5 سوره قصص)
.

 

ناشناس در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - موعظه و نصیحت:

چرا دوبار قافیه سلطانی و پریشانی رو اورده ؟ اشتباه نیست؟

 

همیشه بیدار در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:

دوست گرامی جناب پندار
خواجه میفرماید:
سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم
تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم
...
این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت
اجر صبریست که در کلبه احزان کردم
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
شما دولت قرآن را چطور معنی میکنید؟

 

فروغ در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ (می‌بین رخ جان فزای ساقی - در جام جهان نمای باقی):

با سلام.
در قافیه بیت هفتم بایست به جای احوال واژه «احول» به مفهوم دوبین و لوچ گذاشته شود.
این نکته را به حدس دریافته ام و به نظرم غلط چاپی باشد.
نسخه ی مرجعی برای آن ندارم.

 

احمد رحمت بر در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۲ - کژ وزیدن باد بر سلیمان علیه‌السلام به سبب زلت او:

در بیت 23، بهتر است روی عدو تشدید گذاشته شود.
خود عدوّت اوست قندش می‌دهی

 

ولگرد در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲:

طبق تصحیح محمد علی فروغی مصرع دوم "کس یک قدم از نهاد بیرون ننهاد" است.

 

پارسا در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:

سلام دوستان
در بیت "با صبا در چمن لاله سحر می گفتم / که شهیدان که اون این همه خونین کفنان"
بین "شهیدان" و "که اند" باید کسره بیاریم یا درنگ؟

 

سعید در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۴ - حکایت:

بیت آخر رو حال کردین؟

 

موعود در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:

با جناب محمد موافقم .
آدم دردش میگیره از درک سطحی اشعار این بزرگان .
ولی
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

 

مینا در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل:

به شکوه:
به نقل از دکتر حسن نصیری جامی در مقاله «ماخذی نویافته بر تمثیلی کهن»:
اوّلین روایت فارسی این تمثیل از آنِ غزالی است در «کیمیای سعادت». از آنجا که کیمیای سعادت خلاصه و گزیده ای از مباحث و موضوعات احیاء علوم الدین وی است، طبعاً این تمثیل نیز - با همان اسلوب و کلیّت ِ داستانی - به کیمیای سعادت منتقل شده است.
این تمثیل در بخشِ«در شناختن حق»-فصلِ ششم:وجه خلاف در میانِ خلق-ذکر شده است و این گونه آغاز می گردد:
«بیشتر خلاف در میان خلق چنین است که همه از وجهی راست گفته باشند و لکن بعضی بینند، پندارند که همه بدیدند.
و مثالِ ایشان چون گروهی نابینا اند که شنیده باشند که به شهر ایشان پیل آمده است، شوند تا وی را بشناسند و پندارند که وی را بتوان شناخت . دستها در وی مالَند...
::
برای خواندن کام این مقاله میتوانید به این آدرس مراجعه کنید:
پیوند به وبگاه بیرونی

 

روفیا در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۳ - سبب نظم کتاب:

شنیدم که در روز امید و بیم
بدان را به نیکان ببخشد کریم
؟!؟!؟!
شگفتا!!!
شما فقط تصور کنید اجرای این قاعده را در یک جامعه انسانی حقیقی،
اگر چنین قاعده ای حاکم باشد دیگر که به خود زحمت نیک بودن می دهد؟؟
این شاید نوعی آنارشیسم است،
اگر جهان چنین غیر عادلانه طراحی شده باشد دیگر چرا این همه جان بکنیم؟
کدام قاعده بر این بی قاعدگی می چربد؟
چه چیز ارزش و چه چیز بی ارزش انگاشته می شود؟
نمی دانم چه بگویم...


شاید هم جبر پاسخ گوی این معما نیز باشد،
چون بر طبق باور جبرگرایانه من همه انسان ها در نهایت بی گناه هستند،
ما دو گروه آدم بد و خوب نداریم،
ما دو گروه آدم نادان و دانا داریم،
نادان هم که عذرش نادانی است،
نمی داند،
گناهش چیست؟!
و اما باقی می ماند که پس اصلا چرا باید نیک بود؟
شاید پاسخ آن در مصالح همین زندگی فعلی ما نهفته است،
نه برای روز داوری،
شاید ما باید هوشمند تر باشیم و نیک تر تنها برای آسایش خودمان،
آدم های پیرامونمان را خرسند نگاه داریم تا خٌود در فضای امن تری زیست کنیم!؟

 

محمد جواد در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴:

گردکان در پارسی میانه و دری به معنی گوی و هر چیز گرد آمده است.مراد از این مثال این است که تربیت کردن نااهل مانند نهادن گوی بر گنبد است.اگر گوی بر گنبد ماند تربیت نیز در نااهل اثر می کند.

 

جاوید مدرس اول رافض در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵:

ای باد ازآن باده نسیمی به من آور
کآن ..........................................
بوی، شفا می‌دهد از رنجِ خمارم: 30 نسخه، 31 ضبط (801، 803، 816، 818، 824، 825، 843 و 23 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
بویِ شفابخش دهد رنج خمارم: 2 نسخه (821، 823)
بویِ شفابخش دهد دفع خمارم: 1 نسخه (822)
****************************************
****************************************
بویِ شفابخش بود دفع خمارم: 1 نسخه (827) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
بویِ شفابخش بَرَد رنج خمارم: 2 نسخه (1 نسخۀ متأخّر: 874 و 1 نسخۀ بی‌تاریخ)
37 نسخه با 39 ضبط غزل 320 را دارند. نسخۀ بسیار متأخّر 894 و یک نسخۀ بی‌تاریخ دو بار غزل را ضبط کرده‌اند. نسخۀ مورخ 836 بیت فوق و بیت بعدی (تخلص- مقطع) را به علت افتادگی یک برگ، ندارد. از نسخ کهنِ کاملِ مورّخ، نسخۀ 819 خود غزل را ندارد.

 

جاوید مدرس اول رافض در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵:

*****************************************
*****************************************
*****************************************دامن مفشان از من خاکی که ......
زین در نتواند که بَرَد باد غبارم
پس از مرگ: 25 نسخه (801، 803، 813، 824، 836، 843 و 19 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) عیوضی، جلالی نائینی- نورانی وصال، نیساری، سایه
پس از من: 5 نسخه، 6 ضبط (825، 827، 862، 889، 894، 894 مکرر) قزوینی- غنی، خانلری، خرمشاهی- جاوید
37 نسخه با 39 ضبط غزل 320 را دارند. نسخۀ بسیار متأخّر 894 و یک نسخۀ بی‌تاریخ دو بار غزل را ضبط کرده‌اند. نسخۀ اخیر در ضبط نخست خود و یک نسخۀ بی‌تاریخ دیگر به مانند نسخ مورخ 821، 822، 823، و 866 فاقد بیت فوق‌اند و نسخه‌های مورخ 816 و 818 مصرع نخست بیت را که حاوی مورد محل اختلاف است ندارند و به جای آن، از مصرع نخست بیت قبل و مصرع دوم این بیت، چنین بیتی دارند: (گر قلب دلم را ننهد دوست عیاری / زین در نتواند که برد باد غبارم)
از نسخ کهنِ کاملِ مورّخ، نسخۀ 819 غزل را ندارد.
****************************************
****************************************
****************************************

 

حمید در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۲:

بیت ششم و هفتم در لغت نامه دهخدا ذیل توضیح کلمه آذرنگ به معنای روشن و منور این چنین آمده
بسنگ گران آمد آن سنگ خورد
مر آن سنگ این سنگ بشکست خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ .

 

۱
۳۴۹۴
۳۴۹۵
۳۴۹۶
۳۴۹۷
۳۴۹۸
۵۰۴۷
sunny dark_mode