رضا در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
مولوی توی این شعر گویی که خدای واژه هاست، واژه ها هرطور که اون بخواد تغییر شکل می دن و جایی که اون بخواد می شینن، اینو رو می دونم که توی هر متن دیگه ای اگر اینقدر عبارت ((بمیرید بمیرید)) می دیدم قطعا احساس مردگی و پژمردگی می کردم ولی انگار مولوی استادانه در پشت این عبارت ((زنده شوید زنده شوید)) رو زمزمه میکنه و این هنر مولویه که واژه ها در مقابلش رنگ می بازن و به رنگی در میان که اون اراده می کنه.
مجتبی طلائیان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۲:
با درود، لطفا حاشیه ای را که چند لحظه پیش فرستادم منتشر نکنید. مهر پیش
مجتبی طلائیان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۲:
آقای گروسی گرامی اگر اشتباه می کنم مرا ببخشید ولی فکر می کنم که شما «نکشد» زا با ضمه بر حرف ک می خوانید؛ کشتن، در حالیکه استاد سخن آنرا با کسره افاده کرده اند؛ کشیدن.
نادر.. در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
دوست عزیزم
به راستی گفتارتان دلنشین است
...
ای غارت عشق تو جهانها
بر باد غم تو خان و مانها
...
نظارگیان روی خوبت
چون در نگرند از کرانها
...
در روی تو روی خویش بینند
زینجاست تفاوت نشانها ..
نادر.. در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
درود بر شما مهناز عزیز
تبریک مرا پذیرا باشید برای وبلاگ زیبا و پرباری که با صفا و صمیمیت ساخته و پرداخته اید و امیدوارم نقد ارائه شده، به راستی به جا بوده باشد..
در رابطه با مصرع "ای جان جان ..." ، از توضیحات کاملی که ارائه نمودید بسیار سپاسگزارم.
منظور من این بود که چنانچه صدای کوتاه زیر بعد از جان دوم به صورت واکه بلند و کمی شبیه "نِی"خوانده شود، وزن شعر همان که فرمودید خواهد شد. پیش می آید که شاعر به جهت تاکید بر به کار گیری کلمه ای به خصوص در جایی مشخص از مصرع، با تغییر اجباری آهنگ در خواندن، وزن مورد نظر را ایجاد کند..
برای مثال:
به جان دلبرم کز هر دو عالم (خوانش: جانِی یا جانِ ِ )
تمنای دگر جز دلبرم نیست (خوانش: تمنایِی یا تمنایِ ِ )
شیدای استاد افتحاری در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴:
صدای آسمانی استاد افتخاری تسکینی برای دل عاشقان
نادر.. در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:
دوست عزیز، پریشان روزگار!
به گمانم صدای گرم و گیرای بنان و تحریرهای نرم و جادویش، هر چنگ و چنگی را به تعظیم و تسلیم وامیداشته..
نادر.. در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:
اشکان عزیز و گرامی
حق با شماست و من آنگونه که شایسته است، به این ترانه گوش جان نسپارده ام
پریشان روزگار در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:
جناب نادر
شاعر میفرماید:
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ
زنده یاد بنان نیز گوش به قول چنگ داشته است
سید مهدی در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۸۹:
با توجه به وزن، ظاهرا در بیت هفتم "نفس" صحیح است
مهناز در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
جناب آقای نادر
سلام بر شما
درست می فرمایید، وزن به نحوۀ خواندن نیز بستگی دارد. اما اگر هم وزن درست باشد و هم خواندن مطابق دستور زبان فارسی انجام گیرد، چرا باید وزن را خراب کنیم و بعد سعی کنیم جوری بخوانیم که مشکل وزن حل شود؟!
ضمن اینکه چهار بار پشت سرهم گفتنِ جان جان جان جان، زیبایی شعر را کمی مخدوش می کند و تاکیدی بیش از حد عامیانه است و دو بار گفتنِ ای جان جان زیباتر به نظر می رسد همانطور که در اشعار دیگر مولانا هم، ترکیب های مشابه، فراوان آمده است:
ای عاشقان، ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
***
ای مطربان، ای مطربان ، بر دف زنید احوال من
من بیدلم، من بیدلم ، من از کجا ، عشق از کجا
***
ای سرخوشان، ای سرخوشان آمد طرب دامن کشان
بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما
***
ای کیمیا، ای کیمیا در من نگر زیرا که من
صد دیر را مسجد کنم صد دار را منبر کنم
***
ای باغبان، ای باغبان در ما چه درپیچیدهای
گر بردهایم انگور تو تو بردهای انبان ما
***
ای عقل کل، ای عقل کل تو هر چه گفتی صادقی
حاکم تویی حاتم تویی من گفت و گو کمتر کنم
و ...
من شعر را در وزن مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن به شرح زیر تقطیع کرده ام،
(u) علامت هجای کوتاه و
(-)علامت هجای بلند است:
ای -
جا -
ن u
جان -
مستفعلن
ای -
جا -
ن u
جان -
مستفعلن
ما -
نا -
م u
دیم -
مستفعلن
از-
به -
ر u
نان-
مستفعلن
همانطور که ملاحظه می فرمایید شعر در درون وزن جا می گیرد اما در فرض "ای جان جان جان جان" وزن به هم می ریزد.
ممنون می شوم اگر بفرمایید شما آن بیت را چگونه می خوانید که وزنش درست در می آید. اگر ممکن است به حالت تقطیع شرح دهید یا لااقل با اعراب گذاری (کسره و فتحه و ...) نحوۀ خواندنتان را بیان بفرمایید.
از بابت نقدی هم که در مورد یکی از شعرهایم در وبلاگم ارائه نمودید و به جا نیز بود، متشکرم. اصلاح شد.
بهروز در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
سلام. در مورد اظهار نظر یکی از دوستان که مولانا سنی بوده و... بابد عرصث کنم. اولا مولانا در مثنوی نیز فصل جلبلی در مورد حصثرت علی ( ع) دارد.
در ثانی از نظر هر چهار مذهب اهل تسنن حثصرت علی خلیفه چهارم است و تمام صفاتیرا که در اسناد معتبر ذکر شده در مورد ایشان قبول دارند. اهل سنت کرم الله وجهه را فقط برای مولا علی به کار می برند. یه این دلیل که حتی پیش از اسلام هم به بت سجده نکرده است... کتابی تحت عنوان اهل بیت پیامبر در شعر شاعران کرد چاپ کتاب فردا در بازار هست مطالعه کنید تا به میزان عشق و علاقه اهل سنت به امتم علی و اهل بیت پی ببرید.
حال در شعر مقصود مولانا کیست زیاد مهم نیست مهم این است ما بدون آگاهی در مورد عقاید دیگران و آنچه نمی دانیم اظهار نطزر نکنیم. موفق باشید
محمد در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۷:
کلید واژه هایی روانکاوانه در تفسیر غزل:
مانند بسیاری از غزلیات خداوندگار سنخیتی با غزل سنتی ندارد .
رخسار زعفرانی دلالت بر عاشق بودن دارد اما اینجا از یکی از علائم تبدل روحانی است یعنی خارج شدن از مرحله بود این جهانی و حرکت به سوی بودی دیگر . به جان پیر قدیمی که در وجود اوست قسم می دهد که مخاطب شعر به چشمهای او بنگرد ٬ زیرا چشم دریچه روح است . پیر قدیمی یا پیر روزگاران
The ancient of days
یا پیر خرد
Vieux sage
یکی از آرکی تایپهای مهم در روانکاوی یونگ است که بخدا و روح دلالت دارد .
سرانو در مورد کتاب هفت موعظه مرگ مینویسد که یونگ میگفت از جهانی دیگر به او املا شده و خود بخود نوشته شده است . شخصی یا وجودی که آنرا به یونگ املا می کرد یک صورت مثالی ٬ نوعی استاد یا پیر خرد بود که یونگ آنرا فیلمون نام نهاده بود .
بیت چهارم :
بوسه برای تبدیل روحانی بین عاشق و بخت یا شمس یا خدا رد و بدل میشود .
در تعابیر توراتی :
آرزوی لمس دهان توسط خدا برای باز شدن گره از زبان و گشوذه شدن زبان میباشد .
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی .
گوشهای معمولی حرفهای ظاهری را در میابد ٬ حال آنکه مطالب خداوندگار جز با نعره های جانی ادا نمیشود ٬
با این همه افراد بسیاری چون حسام الدین از این حرفها ی مولانا به بقا رسیده اند .
محرم این هوش جز بیهوش نیست
«خر موسی صعقا »
خداوندگار مولانا
پیوند به وبگاه بیرونی
محمد در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۷:
شهرام بنازاده در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۱:
بر هرکه تو از دیده ی بد می نگری
از پنجره وجود خود مینگری....
معیار قضاوت هر شخصی خودش است. یعنی اینکه خودش در چه شرایطی چنین حرفی را میزند...
در واقع ابراز نظرات زیبا و زشت ؛ نشان دهنده جوهر وجود خود نظر دهنده است
اشکان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:
نادر جان
به نظر من زیبایی و لطیف بودن این ترانه به اجرای آرام و بی شتاب آن است. میتوانید امتحان کرده و آن را با سرعت بیشتری اجرا کنید. خواهید دید که دیگر آن لطف و حس را دارا نیست.
اشکان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹:
استاد غلامحسین بنان در قطعه "من پس از عشق تو" این شعر را در آواز ابوعطا به زیبایی وصف ناپذیری اجرا کرده است.
رها در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:
تضمینی جان
چند نکته:
1-ظرفیت اجتماعی انسان ها می طلبد که اعتقادات مختلف محترم باشند و آتئیست شمردن خیام فارغ از بودن یا نبودن وی اهانت تلقی نشود.
2-ثانیا شخص خیام و مسلمان و مسیحی و ملحد بودن ایشان برای ما چه اهمیتی دارد؟ ارزش و اهمیت دانشمندان و انسان های بزرگ تاریخ برای ما در این است صاحب تفکر بوده و فیلدها و زمینه های فکری و ایده های جدیدی ارایه و به دایره المعارف بشریت افزوده اند. اثبات و تایید اعتقادات شخصی با استناد به وجه تشابهمان با خیام و گالیله و انیشتین و ... در داشتن آن اعتقادات نشان از بی تفکری ما دارد. اصالت فکر و عقیده و نظر در صاحبان آن ها نیست، بلکه در استدلال و پشتوانه عقلی شان است.
حال :
در هیچ یک از اشعار خیام سخنی مبنی بر نفی خدا ندیدم. اینجا نیز رند (به گمان من خودش را توصیف می کند) را از آن رو دارای زهره میخواند که خدایی هست. که باعلم به وجود شیر درقفس، پریدن داخل ان زهره میخواهد. آری خیام خداشناس و خدا باور بوده است، ولی آیا خداپرست و خدابنده هم بوده است؟
رها در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۱:
با سلام به سیدکاظم موسوی جان
پسرم کی گفته دنیای مجازی اینترنت وجود خارجی ندارد؟ بیت به بیت اطلاعات آن و قطعه به قطعه سخت افزار آن وجود مادی و خارجی دارد. فکر کردید مثل تفکر ماست مالی حضرت عالی است که یک کلیت بفرمایید و جزییات هم بفرمایید حالا یه جوری هست؟ بدیهی است که سخت ترین کار در این دنیا فکر کردن است. و راحت ترین آن چشم قبول کلی امور برای حذر از تفکر در مورد چیستی و چگونگی و جزییات آن.
دانیال قربانی در ۸ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶: