گنجور

حاشیه‌ها

ناشناس در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۶:

حدس

 

محمد مظفری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۳:

در مصراع دوم بیت دوم ، انگار نه انگار که کار حضرت مولانا باشه، یه چیزی کم هست در وزن و آهنگ

 

ناشناس در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۱۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴ - من نخواهد شد:

دمیدن در گلوی شیشه، نایِ شیشه گر داند به باد و دَمْ کسی، دانای فوت و فن نخواهد شد .
کاش این بیت از غزل استاد را حذف نمی کردین

 

ناشناس در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۴:

زهره یعنی شهامت

 

نازی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۹:

آمدن شمس تبریز و دیدار مجدد با مولانا ست

 

نازی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۹:

این شعر مربوط به آمدن شمس تبریزی به قونیه است

 

بابک در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

بیدارجان،
آمدم بنویسم و ازشما عذر خواهی کوچکی کنم بابت آنچه گنجوری دیگری نوشته بود،
دیدم که ای داد بر من و ای دل غافل بیا و ببین که چه محشر کبرایی برپاست....
و پنداری خلق الله آن بیان بنده را که گنجور مِیدانی برای گفت و گو، و تبادل نظر و... به هیچ که به سخره گرفته اند! شما هم که خود بیکار ننشستی!...
باری،
ادامه این گفتگو بماند تا زمانی که شاید این حاشیه کمی سبک و بیان شمس دگر بار هویدا شود...

 

نازی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

بسیار زیبا بود مثل یگر اشعار مولانا ما ایرانیا آر ام نیستیم جنگجوییم ودعواگر وهمدیگر را قبول نداریم فقط خودمون میفهمیم دیگر ان نمیفهمن اگر شما بهترش را میتوانید بگید پس بسم الله چرا خودتون هیچی نیستین

 

پندار در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:

تعجب میکنم از کسانی که در ذیل غزلهای متعددی از حافظ و سایر شعرا حاشیه های بیشماری نگاشته اند و ابیات متعددی را تعبیر و تفسیر نموده اند، حال معنی رند برای آنها ناملموس است!
اگر در تفسیر و درک رند ناتوان هستید، پس این تفاسیر و تعابیر متعدد همراه و امیخته با واژه های لاتین دیگر چه صیغه ای است...!!!
شگفتــــــــــــــــــا...!
دوست عزیز دیگری معنی "رند" را از فرهنگ معین جستجو و بیان فرموده بودند! شگفتا از کار ایشان نیز...!
که البته رند بمعنی حیلگر و زیرک و لاابالی و از اینها بدتر هم هست که فراموش کردید بنویسید یا شاید ملاحظه فرمودید...!
از نگاهی شما "شاید" دنباله رو نظرات حافظ پژوهانی هستید که به شایستگی این وجه عمیق و بنیادین جناب رند بزرگ را شرح نداده باشند، و یا شاید به هر علت نخواسته اند قلم در این وادی بگسترانند هر چند که در ظاهر "از کوچه رندان" نیز گذشته باشند!
ولی سپاس خودآی را غزلیات ناب ایشان وجود دارد تا مرهم دل یکی چون من باشد در روزگاری که مذهب زهد چون زمان خواجه دمار از سر هر دگراندیشی در می اورد؛ که تا عمق جان درک کنم وقتی رندانه دستگاه زهد را از ریشه میکوبد، افسوس که بیش از 700 سال میگذرد از زمان حافظ تا نه عوام ، بلکه تحصیلکردان و مفسرین شعر ایشان بگویند معنی رند را درک نکرده ایم، که صد البته حق با شماست، درک نکرده اید که اگر درک میکردید که زاهد داروغه شهر ما نمیشد...
اندیشه حافظ کهنسال با حافظ عهد جوانی تفاوت بسیار است، حافظ دوران جوانی هر چه دارد همه از دولت قران دارد، ولی حافظ کهنسال و پخته به دفعات آتش میکشد یا غرق می ناب میکند این دفتر بی معنی را!
اگر نمیدانید رنـــــــــــــــــد چیــــــــــست؛ در یک کلمه حافظ را نفهمیده اید...
و اگر حافظ را نفهمیده اید یا نمیخواهد رندی ایشان را درک کنید، پیشنهاد میکنم تفاسیر عارفانه و الهی گونه خود را ذیل اشعار مولوی و عطار و امثال ایشان بنگارید...
پاینده باشید
مهر

 

Sobhansahra در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

در مورد بیت سوم باید عرض کنم که در پاورقی صفحه مربوط به این غزل ،در دیوان سعدی تصحیح محمدعلی فروغی ،مصرع اول این بیت این گونه آمده که به نظر بنده بسیار زیباتر و موزون تره: به تیغ اگر بزنی دوستان مخلص را......

 

کمال در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵:

جمع آن : 10918

 

زری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » حکایت طوطی » گفتگوی خضر(ع) با دیوانه‌ای:

درود بر شما
لت دوم بیت پنجم انگاری که «تو» نیست و «نو» است. معنی شعر نیز اینگونه دزست تر است. تفاوت هایش با او را می گوید که او در بند جان است و این هر روز از نو جان افشان. اگر میشود در نسخه منبع بررسی فرمایید. نسخه ای که‌ما داریم «نو» است.

 

مهدی کاظمی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او، او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت:

از حلاوتها که دارد جور تو
وز لطافت کس نیابد غور تو
از شیرینی هایی که دارد جور و جفای تو .... کسی حتی فکرش روهم نمیکنه و عمق این لطافت رو درک کنه ....
نالم و ترسم که او باور کند
وز کرم آن جور را کمتر کند
میترسم ناله های من رو باور کنه و از بخشش و کرمش جور و امتحان الهی رو کمتر کنه ....
عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد
بوالعجب من عاشق این هر دو ضد
عاشق قهر دوست هستم عاشق لطفش نیز هستم من تسلیم اویم و شگفت ازین رفتار ضد و نقیض که عاشق هر دو ی اونها هستم ....

 

ناشناس در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - گفتار اندر فراهم آوردن کتاب:

درستش این است، بر پایه جلال خاقی مطلق
گفتار اندر فراهم آوردن شاهنامه
سَخُن هرچه گویم همه گفته‌اند | برِ باغِ دانش همه رُفته‌اند
اگر بر درختِ بَرومند جای | نیابم که از برشدن نیست پای
توانم مگر پایگه ساختن | برِ شاخِ آن سروِ سایه‌فگن
کسی کو شود زیر نخل بلند | همان سایه زو بازدارد گزند
ازین نامور نامه‌ی شهریار | بمانم به گیتی یکی یادگار
تو این را دروغ و فَسانه مدان | به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان
ازو هرچه اندرخورد با خرد | دگر بر ره رمز معنی برد
یکی نامه از گه باستان | فراوان بدو اندرون داستان
پراگنده در دست هر موبدی | ازو بهره‌یی نزد هر بخردی
یکی پهلَوان بود دهقان‌نژاد | دِلیر و بزرگ و خردمند و راد
پژوهنده‌ی روزگار نُخُست | گذشته سَخُن‌ها همه باز جست
ز هر کشوری موبدی سالخوَرد | بیاورد کین نامه را گرِد کرد
بپرسیدشان از کَیان جهان | وُزان نامداران و فرّخ مِهان
که گیتی به آغاز چون داشتند | که ایدون به ما خوار بگذاشتند
چگونه سرآمد به نیک اختری | بریشان‌بر آن روز کُنداوری
بگفتند پیشش یکایک مِهان | سَخُن های شاهان و گشت جهان
چوبشنید ازیشان سپهبد سَخُن | یکی نامور نامه افگند بن
چُنین یادگاری شد اندر جهان | برو آفرین از کِهان و مِهان

 

حسان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۹:

دوست من یک دفترچه داشت,یکسری غزل توش بود من به شانس دفترو باز کردم این غزل اومد بعد از یه دفتر دیگه کع ونم یسری شعر داشت یک صفحه کندم, همین شعر اومد چند روز پیش هم با دیوان فال گرفتم هم با این سایت هردو همین شعر در اومد نمیدونم معنی و مفهوم شعر برای من چیه امیوارم خوب بیاد

 

اردبیلی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » تورکون دیلی:

دوغوردان استاد دئمیشی کیمین بیزیم تورکی دیلیمیز چوخ شیرین وبویوک دیلدی.نه موتلو تورکوم دییه نه.

 

ناشناس در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

همیشه بیدار
ای عالم بالفطره !!!!!، ای دریای محبت به کامت قطره، ای مدعی اسلام محمدی ، ای مخرّب اسرار سرمدی ، ای در بیشه ی شیران ناحق خفته ، ای گوی زن میدان خرافاتِ ناگفته
شرم و حیا قورت دادی و زحمت دیگران به حُبوط
این چه ناپخته گویشی بود و چه ناسنجیده کوششی
،،،،
گر که اسلام به چون تو صنمی! زیور شد
من و آن وادی کفران و فراخای گریز
،،،،
جناب محمدی بارها توضیح داده اند که بعضی حاشیه ها خود به خود از سایت حذف می شود
و بعضی را هم مصلحت نمی بینند
هنوز حاشیه ی شمس شیرازی گرامی درج نشده که میگویی :{ ”حق و حقیقت گویا به کام برخی تلخ است وبه مذاق هرکسی سازگار نیست“
عوض تشکر بود؟
آیا همه ی مدعیان دین چنین کُلُفت گفتارند؟
بشتاب ، که دیوار حاشا بلند است و ماستمالی تو ملنگ

 

ناشناس در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۳ - بیان آنک حصول علم و مال و جاه بدگوهران را فضیحت اوست و چون شمشیریست کی افتادست به دست راه‌زن:

کار مردان روشنی و گرمی است کار دونان حیله و بی شرمی است راهم من شنیدم در این شعر و جود داشته که در اینجاه من ندیدم

 

علیرضا محدثی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۱۹:

مصرع دوم دچار اشکال وزنی ست و باید به این گونه اصلاح شود :
ﺩﻳﻮﺍﻧﮕیی ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﻳﻮ ﺁﻥ ﻧﮑﻨﺪ .

 

آتایای در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » دنیا نه یالان تاپماجادیر؟:

اوستاد شهریار تورکین وهابه له فارسین قودرتلی شاعیری
ییرین جنت یوردین آباد

 

۱
۳۴۹۲
۳۴۹۳
۳۴۹۴
۳۴۹۵
۳۴۹۶
۵۰۴۷
sunny dark_mode