فاطمه کسایی زاده در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
بله مولانا اون دنیا رو ندیده اما خدا رو دیده!
بمیرید بمیرید به پییش شه زیبا....
به نظرم درکی که از خدا در مولانا هست در ذهن ما نمیگنجه... مثال رو کوچک در نظر میگیریم، چنانچه یک دفعه شما رو در اغوش یکی از محبوب ترین انسان های زمین یا مشاهیر رها کنند و او شما رو بشناسه و با اشتیاق بپذیره شما گم و کوچک نیستید... همنشین شاه و محبوبترین هستید!
اصلا شما مشهور و محبوبید.. شما بخاطر استقبال او شاه و شهیدید...
خدا یک ناپیدای تلخ خو نیست... شه زیباست!
او مشتاق ماست، وصل به خدا به معنی تمام شدن تمام این دست و پا زدن هاست
من فکر میکنم مردن در این دنیا به معنای معنوی اون هدف نیست
گمانم مضمون اینه که «از مرگ نترسید»، به تاکید بسیار!
چون دیر یا زود این رفتن خواهد بود چه معنوی دل بکنیم یا نکنیم
اما امادگی برای رفتن و طالب رفتن بودن و تیشه بدست گرفتن و امید شکستن زندان بسیار از ترس از مرگ مجهول برازنده تره
انگار داره یاد میده ترس از مرگ رفتار ناشایستی است ،
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:
جناب وفایی
نیابتا از جانب جناب ساقی به عرض مبارک میرساند ؛ آری بخشهایی از کتابی است که تالیف کرده اند.
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
واقع می فرمایید آمم صادق!
ایشآن به آن دنیا رفته و برگشته اند؟؟
به آسمانهاتشریف برده و باز آمده اند؟؟
نمی دانم چگونه میشود از مرگ نترسید، زمانی که همه کوشش و تلاش میکنند تا نمیرند، تا بیشتر بزیند
هیچ به این اندیشیده اید که زندگی ما همه جستجوی راهی برای گریز از مرگ است؟؟
khayatikamal@ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۵۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۷۳:
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 8795
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:
به نظرم در پایان این جمله :
"حتی آفتاب را هم معنی اش را برای ما نوشته اند " دست کم به ده شگفت نشانه ! نیاز است.
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹۵:
جناب وفایی
اول که مثل ابراهیم فکرکردید بگسلد است درست فکر کرده بودید نیازی نبود به دیوان و فرهنگ معین مراجعه کنید، همان بگسلد ( پاره شود ) درست بود و درست است ، دست بالا میتوان گفت همان قلف و دیفال است
بسگلد به جای بگسلد
مسعود حاتمی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۰۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۹ - حکایت در فضیلت خاموشی و آفت بسیار سخنی:
درود بر سعدی بزرگ که با صراحت این کار سخیف امر به معروف و نهی از منکر را عین فضولی و سرک کشیدن به کار دیگران دانسته است. دلیلش هم این است که معیارها هرگز یکی نیستند. چه بسی در جایی که عملی منکر بنظر میآید، نزد دیگران همان عمل عین معروف باشد. چون نمیتوان دامنه اعمال را مشخص کرد، همان بهتر که از سرک کشیدن و فضولی کردن به کار دیگران خودداری نمود.
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱:
شگفتا، چگونه برگ می پژمرد و ریشه مست می شود تا سر سوی پستی گراید!!؟؟
و مست و نخست یا سست و نخست؟
وفایی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
زنده باد آقا نادر
وفایی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸:
خیر روفیای گرامی
معنی نیک در فرهنگ معین : 1- خوب و نیکو 2- زیبا 3- سعد 4- شخص نیکوکار 5- بسیار ، سخت 6- تمام ، کامل 7- خوبی ، نیکی
جان نیک حقیرست یعنی جان بسیار حقیرست
و چون نیک بدیدم .... یعنی وقتی کاملا و به یقین دیدم که سر سعدی نداری...
در مورد pretty هم دوباره : خیر !
pretty دارای دو معنی است : وقتی صفت باشد یعنی جذاب و زیبا و ...و وقتی قید باشد به معنای خیلی یا کاملا است .
I am pretty sure
معنی اش نمی شود من به زیبایی مطمئنم ! بلکه می شود : من کاملا مطمئنم .
و یا pretty good معنی اش نمی شود به زیبایی خوب بلکه می شود : خیلی خوب .
اما من فقط یک معنایی را نفهمیدم : آوردن کلمات انگلیسی و ترجمه کردن آنها در ذیل اشعار پارسی ، چه معنایی دارد ؟ ! محتاج بودن به اظهار فضل ؟ ... یا پز دادن الکی ؟ ... یا ...؟
طاهر در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۶۶:
کلمه مزار کاملا صحیخ می باشد.
اصلان در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - آمال شاعر:
این شعر هم آهنگ با شعر ایرج میرزا در توصف نوروز است . ملک الشعراء بهار خیلی به ایرج میرزا علاقه داشت.
بــرخــیـز کـه بــایـد بــه قــدح خــون رز افــگـنـد
کـامـد مـه فــروردیـن، تــا شــد مـه اســفــنـد
وفایی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:
فرهنگ معین :
هندو یعنی اهل هند ،مجازا یعنی غلام و نوکر
همچنین به معانی پاسبان و نگهبان ، سیاه ( زلف هندو یعنی زلف سیاه معشوق) ، خال رخسار معشوق ، کافر و ملحد و دزد نیز هست .
احسان در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
مصرع آخر: که گر مراد نیابم درست است
خواجوی کرمانی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
بسیار ساده است، واین سادگی دوستان را به شک انداخته است
به تکرار صدای ب توجه کنید!
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
کجای آن نا زیباست ، چرا نامفهوم است ؟؟
وفایی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴:
شرح سودی بر حافظ ، جلد دوم :
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو در چهره ما پیدا بود
محصول بیت - آن نظر نهانی که با ما داشتی یادت باشد . یعنی مخفیانه از اغیار به ما التفات داشتی و زیر چشمی گاهی به ما نگاه می کردی . و علایم محبت تو در چهره ما آشکار بود . یعنی نشانه عشق تو در صورت ما واضح و لایح بود . مراد اینست که آثار عشق تو در چهره ما خوانده می شد .
یاد باد آنکه به اصلاح شما می شد راست
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
محصول بیت - یاد باد آنکه هر گوهر ناسفته که حافظ داشت به سبب اصلاح شما اعلا و زیبا می شد .مراد از گوهر ، اشعارش می باشد و مقصود از ناسفته اشاره است به اینکه اشعاری که خواجه گفته خاص او و چکیده فکر اوست نه خاییده دیگران .
از این سخن خواجه چنین بر می آید که این غزل را خطاب به یکی از اکابر فضلا گفته است . والعلم عند الله .
علی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی:
بعدن ک پولدار بشم از رو این داستان میدم یه فیلم بسازن
مهدی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۹:
به نظرم همان " سر در وجود من ده" درست تر باشد چون فعل جمله " سر دادن" است نه سر نهادن.
وفایی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۴:
از خدا دان خلاف دشمن و دوست
که دل هر دو در تصرف اوست
کسرا در ۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸: