گنجور

حاشیه‌ها

پروین رنجپور در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مسمط چهارم:

بسیار قشنکه واز منوچهری سوای خیزید و خز ارید که در دبیرستان یاد گرفته بودم شعری نخوانده بودم .زبان شعر به پارسی نزدیکتر است؟
با سپاس فراوان...
پس از حافظ وخیام و مولوی به گلستان شعر و ادب پارسی منوچهری را هم باید بخاطر داشت .
بدیهی است اموزش شعرا و بزرگداشت انها کاری است که فراموش شده است ومردم دچار روزمرگی اند تا لذت بردن از خواندن شعر...
باز هم قدر دان کار پر ارزش شما هستم.

وحید قاسمی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱:

به نظر من "بر شده" می تواند هم صفتی برای سپهر و هم برای پرویزن باشد بسته به محل قرار دادن کاما، ایضا معنی "بر شده" هم به نظر من "بر افراشته شده" و "بالا گرفته شده" می تواند باشد با این حساب می توان گفت:
سپهر برافراشته شده، پرویزنیست... یا
سپهر، پرویزنِ بالا گرفته شده ایست...
که به نظر من معنی اول زیبا تر است چون بیت و شعر در مورد دور گردون و سپهر باژگون است.

رضا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:

محور و مفهوم اصلی پیام خواجه شیراز در این غزل بیت: یا رب از ابر هدایت برسان بارانی/ پیشتر زان که چو گردی زمیان برخیزم میباشد؛
واقع امر این است که اگر نقطه اتکا انسان دنیای فانی و مناسبات مادی باشد، انسان از اصل خود دور و دورتر میشود تا جائیکه انسان به مرز از خود بیگانگی میرسد و فرآیند سیر تکاملی انسان رو به زوال و اضمحلال میرود، متاسفانه سرنوشت محتوم اغلب جوامع بشری امروز حکایت از از خود بیگانگی انسان دارد، حال خواجه شیراز ، لسان الغیب که چنان پیامبری راستین مدام با منبع وحی در ارتباط بوده است در کمال خلوص خاضعانه دست به درگاه حضرت حق برده و نجات انسان را پیش از نابودی از خداوند عز وجل طلب نموده است.

سامان در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۳:

نشانه نیابد چو خم آورد
چو پیچان شود زخم کم آورد
طبق تصحیح استادمشیری بیت بالاصحیح میباشدوآنچه درمتن آمده بایدتصحیح شود

nabavar در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۷:

دوستان
این همه نوشتید ، ولی یک نکته مرا معلوم نشد :
کس از کناریِ در ، روی تو نگه نکند
یا :
کس از کناری ، در روی تو نگه نکند
که دومی به نظر درست تر است
که با نظر سمانه خانم مطابقت دارد
ممنون

ماهان در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۲۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترجیعات » ترجیع بند - ما گوشه نشینان خرابات الستیم:

جامه دران دوم در بیت نهم ایهام تناسب جالبی داره،هم به معنای لباس دریدن میتونه باشه و هم با توجه به کلمه مطرب،به گوشه جامه دران در دستگاه موسیقی سنتی اشاره میکنه

شریفی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۲۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۰۲:

مصرع آخر"چون ابر بهاری دیده ام"
کلمه "ابر" جامانده.

افسردگان سرا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳:

سلطان فردانیتک
"مطالب ذیل تنها یک تحلیل و فرضیه از این کمترین است":
اگر سوالی را نصف و نیمه بپرسیم آیا می توان به پاسخ کاملی دست یافت !?
البته خیر
هنگامیکه سوال ناقص باشد می باید منتظر جوابی ناقص و یا حجم زمان کاملی برای تفهمیم سوال و سپس پاسخ مورد نظر بود
مثال؛
کجاست !?
!!?
کتاب کجاست !?
!!?
کتاب فارسی من کجاست ?!

نریمان در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۶:

کو گوش شنوا، این پروژه در ابتدای راه جهارنعل میتاخت رهرو آنست که آهسته و پیوسته طی مسیر کند عین بیماری و مرض که اگر تب بیمار پیوسته باشد مجنون نکند میکشد ولی تب تند به تندی هم سرد بشود کاری نباشد سلامتی بیمار را. باروتشون همینقدر بود نباید انتظار بیشتر داشت چون تا همینجا هم به الطفات حضرات مسفیض بودیم بی منت و به رایگان مستفید.

مینا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۸ دربارهٔ فایز » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱:

سلام.خیلی عالیه که اشعار فایز رو اضافه کردید ولی لطفا اسم رو تصحیح کنید" فایز دشتی "صحیح است. دشتستان بخش دیگری از استان بوشهر هست که به اشتباه به فایز دشتستانی میگن در بعضی متون.

nabavar در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲:

پوزش
ولی بقیه ی اماکن متبرکه را نیز مردم حرم می دانند

محمد رضا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۰ - ملامت‌کردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت:

در مورد عبارات " امام حی قایم " یا " ولی قایم " که در شعر بالا آمده همان طور که دوستان گفتند همین که این شخص مورد تایید و از جانب خداست کافی است حال هر کس که باشد . اما باید توجه کنیم که آن شخص " امام " است یعنی از سوی خدا به پیشوایی برگزیده شده پس شناختش بر ما واجب است . حال جناب مولوی به دنبال مصداق این شخص نرفته یا شاید هم نخواسته در این باره سخنی بگوید . البته حدیث مشهوری داریم که کلمه " ولی " در آن وارد شده که به دو صورت نقل شده : " من کنت مولاه فعلی مولاه " یا " من کنت ولیه فعلی ولیه " .
به نطرم این سوالی هم که علی آقا در آخر کامنتشون مطرح کردن بسیار به جا و در حکم یک تلنگر بود . گرچه مولوی ها و ابن سینا ها جایگاه والایی دارند لیکن دین را باید از سرچشمه گرفت .

nabavar در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:

ماهان جان
اشکال وزنی ندارد ، اگر قطّار بخوانی
ط با تشدید
در تنگنای قافیه خورشید خر شود

محمد طرفی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱ - سر آغاز:

دوستان این شه حسام الدین کی هست؟

۷ در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

ناخورده شراب میخروشی
بنگر چه شود اگر بنوشی
این غزل در مرداد ماه جهرم سروده شده و شراب اشاره به شربت گرمی بر خاکشیر دارد.

ماهان در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:

با سلام.فکر میکنم بیت دوم از لحاظ وزنی اشکال دارد

ماهان در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:

فکر میکنم بیت دوم از لحاظ وزنی اشکال دارد

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوش‌زاد با کسری:

بیت 3 : اگر پارسا باشد و رای‌زن یکی گنج باشد براگنده زن
در نسخه چاپ امیرکبیر در مصرع دوم به جای کلمه "برآگنده" پراکنده آمده است که مناسب تر به نظر می رسد.
-------------------------------------------
بیت 29 : نه زو بار باید که یابد نه برگ ز خاکش بود زندگانی و مرگ
مصرع اول این بیت بدین صورت باید باشد:
نه زو بار باید که ماند نه برگ یعنی از او لاجرم نه بار می ماند و نه برگ می ماند.
-----------------------------------------------------------
بیت 31: اگر چرخ را کوش صدری بدی همانا که صدریش کسری بدی
در نسخه حاپ امیرکبیر بیت فوق بدین صورت است که مناسبتر است وبا بیت بعدی سازگارتر می باشد
اگر چرخ را هیچ پدری بدی همانا که پدریش کسری بدی
کلمه پدری را با سکون دال باید خواند معنای بیت این است اگر چرخ با آن عظمتش اگر قرار بود پدری داشته باشد پدرش کسی به عظمت کسری بود در این بیت فردوسی به طور ضمنی عظمت و بزرگی کسری را بیان می کند و حق ناشناسی نوش زاد را که با داشتن پدری با آن عظمت کفران می کند سرزنش می نماید. کما اینکه در بیت بعد با لحن سؤالی می گوید این پسر چرا از راه او یعنی کسری سر می پیچد و نشست و جایگاه چه کسی را برتر از او می جوید؟
----------------------------------------------------------
چنین گفت گویندهٔ پارسی که بگذشت سال از برش چار سی
فردوسی سن و سال گوینده این حکایت را 120 سال می گوید البته اغراق است فقط خوسته مسن بودن گوینده را متذکر شود.
------------------------------------------
بیت 44 : به شهر اندرون هرک ترسا بدند اگر جاثلیق ار سکوبا بدند
سکوبا یعنی اسقف و جاثلیق مقامی پایین تر از اسقف در دین مسیح است.
------------------------------------------------------
بیت 47: یکی نامه بنوشت نزدیک خویش ز قیصر چو آیین تاریک خویش
مصرع دوم در چاپ امیر کبیر به این صورت است که صحیح است.
به قیصر از آن رای تاریک خویش
-------------------------------------------------
بیت 74 : اگر خود گذر یابی از روز بد به مرگ کسی شاه باشی سزد
در مصرع دوم به جای کلمه "شاه" شاد صحیح است.
-----------------------------------------------------
بیت 86 : مرا بیم و باک از جهانداورست که از دانش برتو ران برترست
در مصرع دوم کلمه بر تو ران صحیح نیست و برتران صحیح نیست.
---------------------------------------------
بیت 90 : گر از پشت من رفت یک قطره آب به جای دگر یافته جای خواب
مصرع اول این بیت به صورت سؤالی است.
------------------------------------------
بیت 97 : گران بی‌خرد سر بپیچد ز داد به دشنام او لب نباید گشاد
در مصرع اول کلمه گران به صورت گر آن صحیح است.
-----------------------------------------
بیت 100 : ور ای دون که تنگ اندر آید سخن به جنگ اندرون هیچ تندی مکن
ور ای دون صحیح نیست ور ایدون صحیح است
-------------------------------------------------------------------
بیت 102 : از آبی کزو سرو آزاد رست سزد گر نباید بدو خاک شست
در نسخه چاپ امیر کبیر به جای کلمه "شست" سست درج آمده است.
----------------------------------------------------------
بیت 109 : عزیزی بود زار و خوار و نژند گزیده به شاهی ز چرخ بلند
در مصرع دوم کلمه به شاهی صحیح نیست و تباهی صحیح است.
-----------------------------------------
بیت 115 : چه جویی زکردار او رنگ و بوی بخواهد ربودن چو به نمود روی
در مصرع دوم کلمه "به نمود" صحیح نیست و بنمود صحیح است.
--------------------------------------------------
بیت 117 : سپاهی که هستند با نوش زاد کجا سر به پیچند چندین ز داد
در مصرع دوم به پیچند صحیح نیست و بپیچند صحیح است.
-------------------------------------------------
بیت 125 : که پوشیده رویان او در نهان سرآرند برخویشتن بر زمان
در نسخه چاپ امیر کبیر و نسخه تصحیح شده توسط جیحونی در مصرع دوم به جای زمان جهان درج شده است.
---------------------------------------------------
بیت 152 : همه جاثلیقان و به طریق روم که بودند زان مرز آبادبوم
در مصرع اول کلمه به طریق صحیح نیست و بطریق صحیح است بطریق به معنای بزرگ و فرمانروای رومی است
-----------------------------------------------------
بیت 232 : گذرجوی و چندین جهان را مجوی گلش زهر دارد به سیری مبوی
بیت فوق در نسخه چاپ امیر کبیر به صورت زیر است.
گذرجوی و چندین جهان را مجوی گلش زهر دارد به خیره مپوی
--------------------------------------------
بیت 234 : چو این بشنوی دل زغم بازکش مزن بر لبت بر ز تیمار تش
در نسخه چاپ امیر کبیر به جای عبارت "این بشنوی" ایمن شوی آمده است.
---------------------------------------------------
بیت 237 : اگر در دلت هیچ حب علیست تو را روز محشر به خواهش ولیست
در نسخه چاپ امیر کبیر به جای عبارت "به خواهش ولیست: به خواهشگری آمده است.
------------------------------------------------------
در نسخه امیر کبیر که براساس نسخه بایسنقری چاپ شده است به جای چهار بیت آخر ابیات زیر نیز آمده است:
چنین گفت دین آور تازیان که خشم پدر جانت آرد زیان
پدر کز پسر هیچ ناخوشدل است بدان کان پسر تخم و بار بد است
میازار هرگز روان پدر اگر چند از او رنجت آید به سر
چو ایمن شوی دل زغم بازکش مزن بر لبت بر ز تیمار تش
هوا را مده چیرگی بر خرد چنان کن تو هر کار اندر خورد
به دانش همیشه نگهدار دین که بر جانت از دین بود آفرین
گر در دلت هیچ حب علیست تو را روز محشر به خواهشگری است
به مینو بدو رسته گردیم و بس در رستگاری جز او نیست کس
وگر در دلت زو بود هیچ زیغ بدان کو بهشت از تو دادرد دریغ
دل شهریار جهان شاد باد همه گفته من ورا یاد باد
جهاندار محمود جویای حمد کزو در همه دل بود جای حمد
سر تاج ار شد ستون سپهر همیشه ز فرش فروزنده مهر
گرت هست جام می‌زرد خواه به دل خرمی را مدار از گناه
نشاط وطرب جوی و مستی مکن گزافه مپندار مغزسخن
-------------------------------------

Babak در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:

این ابیات بنظر این گونه بایستی باشند
مرا دو چشم براه و دو گوش بر پیغام
تو فارغی و به افسوس می رود ایام
ملامتم نکند هیچکس در این سودا
که عشق می بستاند ز دست عقل زمام
چرا که در ردیف آوازی استاد سیدحسین خان طاهرزاده نیز این گونه سروده شده و همچنین استاد شجریان نیز به روایت از ایشان همینگونه سرودن
ضمنا در مصرع اول بیت دوم که بالا اشاره شده بنوعی از وزن خارج است

SRT در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۳:

این شعر توی سریال خارجی Six Feet Under برای مراسم خاکسپاری یکی از شخصیت های اصلی سریال خونده شده که برام واقعا جالب بود ...

۱
۳۳۸۳
۳۳۸۴
۳۳۸۵
۳۳۸۶
۳۳۸۷
۵۶۲۷