گمنام-۱ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۷:
اجازه فرمایید همان " استر " بماند . دارایان ، زورمندان در گذشته بر استر ( قاطر) می نشستند ، اشتر از برای کاروانیان بود.
یارب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان
کین همه ناز از غلام ترک و " استر " می کنند
نه بر استری سوارم ، نه چو خر به زیر بارم
..........
روفیا در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:
خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم؟!
مجتبی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۵ - قصهٔ هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحانات حق تعالی:
بنظر من همانطور که دوستی گفتند، دقیقا باید بیت 35 بصورت زیر باشد تا کل داستان بامعنی باشد:
کورکورانه تو مرو در کربلا/تا نیافتی چون حسین اندر بلا
اگر تاریخ را مطالعه کنید متوجه میشوید که امام حسین اصلا مقصدشان کربلا نبود، بلکه از مدینه به کوفه عزیمت کرده بودند و تازه کربلا در مکانی دورتر از کوفه است. یعنی امام به اجبار راهی غیر از راه اصلی برگزیدن از آنجایی که لشکر عبید الله بن زیاد به فرماندهی حر بن یزید ریاحی مسیر حرکت امام حسین(ع) را تغییر داد.
.....سپاه حر مانع حرکت ایشان شدند. امام حسین(ع) به حر فرمودند: چه میخواهید؟ گفت: میخواهم ترا پیش امیر عبید الله بن زیاد ببرم. امام(ع) فرمود: در این صورت به خدا سوگند از تو پیروی نخواهم کرد و این سخن سه بار میان ایشان رد و بدل شد، و چون سخن به درازا کشیده شد، حر گفت: من مأمور جنگ کردن با شما نیستم، بلکه مأمورم از شما جدا نشوم تا شما را به کوفه ببرم. اکنون که از پذیرفتن این موضوع خودداری میکنی راهی را انتخاب کن که نه به کوفه برسد نه به مدینه و این مورد اتفاق من و شما قرار گیرد تا برای امیر عبید الله نامه بنویسم. شاید خداوند کاری پیش آورد که برای من در آن عافیت باشد و گرفتار جنگ با شما نشوم. این راه را بگیر و به سمت چپ راه عذیب و قادسیه برو. امام حسین(ع) حرکت کرد. حر هم با یاران خود از کنار ایشان حرکت میکرد.....
بنابراین امام به هیچ عنوان کربلا را حتی مسیر حرکت خود به کوفه نیز انتخاب نکرده بودند چه برسد به اینکه آهنگ کربلا کرده باشند....بلکه اتفاقا این یزیدیان بودند یعنی فریب خوردگان حکومت کوفه که بیآن که بدانند با رفتن به کربلا و جنگ با سبط رسول خدا چه گناهی میکنند، کورکورانه رفتند و در عذاب الهی جاودانه ماندند. ندانسته در کاری بزرگ و پر ماجرا داخل شدن، درست مانند هاروت و ماروت که بدون توجه به قضای الهی و از سر مستی خود ادعا میکنند که چون به زمین آیند همچنان نیز پاک خواهند بود در حالیکه عنایت حق باید شامل سالک (آن هم سالک "بااخلاص و تسلیم حق" ) شود تا از بلاها و قضا جان سالم بدر ببرد یعنی گرفتار عذاب خدا نشود....
پس کاملا فهمیده میشود که مصرع اول بیت
(کورکورانه مرو در کربلا/تا نیافتی چون حسین اندر بلا)
مستقیما متوجه کوفیان بی مهر است که همچون هاروت و ماروت از سر مستیِ جهل خود و بدون توجه به قضای الهی و امتحان حق (که مفهوم این داستان است) آهنگ کربلا میکنند....
و حال مصرع دوم بیت که دارای مفهومی کنایی، باطنی و عرفانی است بسیار جالب است...زیرا شکی نیست که امام حسین ع از نظر ظاهر واقعه عاشورا گرفتار بلا و مصیبتی عظیم شده اند و کلا عزاداری تشیع نیز به خاطر عشق به اهل بیت و عدم پذیرش چنین بلا و مصیبتی برای قدیسان عالم است.....هیچ انسانی نمیخواهد دچار بلا و مصیبتی چنین دردناک شود (گرچه از منظر باطنی چیزی جز زیبای نیست) اما مراد مولانا ظاهر مصیبتی است که بر امام وارد شده است....و حالا درست چنین بلای عظیمی که ظاهرا نصیب امام ع شد، باطنا بصورت خشم و قهر جاودان الهی گریبان یزیدیان را خواهد گرفت وسلام.
بنده بسیار متاسفام از بابت انسانهای که متعصبانه و بدون فکر و مطالعه قبلی و بدون توجه به اینکه مولانای بزرگ همواره ما را به مغز و باطن هر داستان و پدیده ای رهنمود میکند...پیش داوری میکنند.
کاش یک سر مویی در مقایسه با حضرت مولانا عاشق خدا و قران و اهل بیت و اخلاق و انسان و انسانیت باشیم.
علی کامرانیان در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰:
بنظر میاد وزنش مفعول مفاعلن مفاعیلن باشه
سیامک در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹:
واقعا شعر پر احساسیه
علی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:
این آهنگ توسط استاد سراج در آلبوم باغ ارغوان خوانده شده که بسیار خاطره انگیز است
پیوند به وبگاه بیرونی
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
به راستی که ما ملت خاک بر سریم
پیوند به وبگاه بیرونی
فضه در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۴۰ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۰ - ذکر فضیل عیاض رحمة الله علیه:
با سلام
لطفا این دو جمله را معنی کنید. تبع باش متبوع نباش و
جمله با کوتاه دستی نفسی نفسی خواهند گفت
حسین در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:
"قهوه" معنای شراب داره؟
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۰:
ما را چو بجویید بر دوست بجویید
کز پوست فناییم و بر دوست پدیدیم..
بابک چندم در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴:
saeidm75،
بَه بَه، بَه بَه ، بَه بَه حقیقتاً که گل کاشتی...
یعنی هر چه که ادیبان در دیوانها آورده و نتوانسته بودند بیان کنند، و آنچه را که هزاران هزار علامه از آستین بیرون کشیده و ما همچنان هاج و واج در خم یک کوچه رها مانده و سرگردان... سرکار در یک جمله ساده نه تنها روشن فرمودی، که با یک تیر دو نشان زدی...
اول در اینجا:
"سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین..."
دستگیرمان شد که منظور حافظ کیست، و دیگر آنکه دلیل غیبت کبری را نیز دریافتیم...
یعنی که خدا گواه است که با دلبندگانی چون سرکار و طوایف صحرای عرب و جنوب عراق و پاکستان و...که چنین امیالی را در سر می پرورانند هر بابای دیگری هم که بود گر کلاهش هم می افتاد پشت سر را نگاه نمی کرد و تا خود روز محشر هم هویدا نمی شد...
خلاصه که عزیز دل برادر، نبود فرزانگان و علامگانی چون حضرتت در اینجا به وضوح حس می شد، درد و غمش بماند که در وصف نمی گنجد...
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶:
ساقیا تو تیزتر رو این نمیبینی که بس
میدود اندر عقب اندیشههای لنگ ما..
گمنام-۱ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۶:
منظور بابک چندم از آسیای مرکزی همان
" فرارودان " خودمان است که تازیا ن ماوراالنهر
میگویند وتاتارستان در سوی شمال باختری آن است
به گمانم ؟!
گمنام-۱ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » بار گران:
آسید جواد
این همه امیدو عشق به زندگی که در این غزل "کمر بندی " موج میزند ، آدمی را بدین نتیجه میرساند که کسروی درست می گفت.
من نمی دانستم ستار در دشتی هم خوانده است!!
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۷:
در ادامه نوشته آقای منصوری پور تنها این را افزون نمایم که درست نبم بیت نخست اینچنین است;
نه به اشتری سوارم نه چو استر زیر بارم
به تناسب استر و اشتر دقت شود و وزن که با خر جور نیست
وریا در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۸۶:
خدایا دعای شیخ را بی جواب نگذار .آمین
بابک چندم در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۶:
@ رامین،
تَتَری=تاتاری
قوم تاتار در آسیای مرکزی.
احسان در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۱:
سید آرش شهریاری در آلبوم مشق نام لیلی به زیبایی این شعر را بصورت تصنیف اجرا کرده اند
زهرا شفیعزاده در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۳۳:
صد بروزی کنند در مغرب
سید در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶: