ناشناس در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
خانم روفیا
دیل کارنگی دست کم هشت سال پیش از شروع جنگ ویتنام مرده است ( 1955)
و آنوقت چطور در باره سرباز جنگ ویتنام نوشته است خدا میداند و بس.
ابوالفضل در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سرودهام:
روحشان شاد باد .
ابوالفضل در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۲ - بی پدر:
خیلی غم انگیزه اما واقعیت جامعه در بیشتر دوران ها می باشد .
سعید ا...ی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
درود در یک حاشیه ی دیگر نوشتم که این اشعار فقط در نسخه ی قزوینی به این شکل آمده است اما در نسخه های خطی چند جور امده مثلا بهم تازیم یا بدو تازیم یا بهم سازیم علی دشتی در کتاب نقشی از حافظ این رو کاملا مشخص کرده که بهم سازیم درست هست حتی خانلری که در نسخه ی خودش به هم تازیم آورده میگه بهم سازیم صحیح تر و عوام فهم تره همه ی مردم این رو میفهمند تا بهم تازیم شاعر هم همیشه کلمه ی عوام فهم بکار می بنده
اما به نظر من هم اصل همان است که باید ساقی و من با هم بسازیم تا بتوانیم غم را شکست دهیم یعنی اتحاد اما به هم تازیم معنی به هم تاختن و درگیری رو میده هر چند اینجا معنی باهم تازیدن به طرف دشمن منظور هست
سعید ا...ی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
############
#######
سعید.الف
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو، بی چشم مست میگونت
ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
ز مشرق سر کوی آفتاب طلعت تو
اگر طلوع کند طالعم همایون است
حکایت لب شیرین کلام فرهاد است
شکنج طره لیلی مقام مجنون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی
که رنج خاطرم از جور دور گردون است
از آن زمان که ز چنگم برفت رود عزیز
کنار دامن من همچو رود جیحون است
چگونه شاد شود اندرون غمگینم
به اختیار که از اختیار بیرون است
ز بیخودی طلب یار میکند حافظ
چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است
این تصحیح دکتر ناتل خانلری ست تمام توضیحاتی که دوستان در بالا دادند همه صحیح بود ولی شما هیچ در نظر نگرفتید
بنده در حال نوشتن نقدی هستم که باید شعر صحیح رو پیدا کنم اما زیاد در گنجور غلط پیدا کردم ..
دوست عزیز شما از کتاب علامه قزوینی این اشعار خواجه رو آوردید که به تأیید خیلی از حافظ شناسان زیاد غلط وارد کتابش شده چون اصل بر قدیمی ترین نسخه بوده ملاک کار غنی و قزوینی اینه که زیاد غلط وارد کتاب شده تصحیح انتقادی اقای خانلری رو میشه مرجع قرار داد
همچینن دیشب برای یک گروه در تلگرام از گنجور شما داستان رستم و اسفندیار رو کپی کردم مجبور شدم چند تا از ابیات الحاقی رو حذف کنم و پست رو ادیت کنم لطفا ملاک کار برای شاهنامه هم تصحیح انتقادی استاد خالقی مطلق رو قرار بدید اگر وقت کردم زیر همون شعر بیت های الحاقی و کلمه های غلط رو براتون ذکر می کنم
پایدار برقرار و مانا باشید
سعید ا...ی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو، بی چشم مست میگونت ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
ز مشرق سر کوی ی آفتاب طلعت تو اگر طلوع کند طالعم همایون است
حکایت لب شیرین کلام فرهاد است شکنج طره لیلی مقام مجنون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی که رنج خاطرم از جور دور گردون است
از آن زمان که ز چنگم برفت رود عزیز کنار دامن من همچو رود جیحون است
چگونه شاد شود اندرون غمگینم به اختیار که از اختیار بیرون است
ز بیخودی طلب یار میکند حافظ چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است
این تصحیح دکتر ناتل خانلری ست تمام توضیحاتی که دوستان در بالا دادند همه صحیح بود ولی شما هیچ در نظر نگرفتید
بنده در حال نوشتن نقدی هستم که باید شعر صحیح رو پیدا کنم اما زیاد در گنجور غلط پیدا کردم ..
دوست عزیز شما از کتاب علامه قزوینی این اشعار خواجه رو آوردید که به تأیید خیلی از حافظ شناسان زیاد غلط وارد کتابش شده چون اصل بر قدیمی ترین نسخه بوده ملاک کار غنی و قزوینی اینه که زیاد غلط وارد کتاب شده تصحیح انتقادی اقای خانلری رو میشه مرجع قرار داد
همچینن دیشب برای یک گروه در تلگرام از گنجور شما داستان رستم و اسفندیار رو کپی کردم مجبور شدم چند تا از ابیات الحاقی رو حذف کنم و پست رو ادیت کنم لطفا ملاک کار برای شاهنامه رو هم تصحیح انتقادی استاد خالقی مطلق رو قرار بدید اگر وقت کردم زیر همون شعر بیت های الحاقی و کلمه های غلط رو براتون ذکر می کنم
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
درود روفیا جان..
"اجزاء" فریب و حجابی بیش نیست..
جز "وحدت ذاتی عشق" چیزی وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت..
رباعی موشّحی که پیشتر تقدیمتان کردم نیز بر همین اصل اشاره دارد..
ابوالفضل توسلی زاده در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۵۷:
در سریال پهلوانان نمی میرند، مرشد این ابیات رو اینطور خوند:
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای؟
گفت: یا آب است ، یا خاک است یا پروانه ای!
گفتمش احوال عمرم را بگو،این عمر چیست؟
گفت یابرق است، یا باد است، یا افسانه ای!
گفتمش اینها که میبینی، چرا دل بسته اند؟
گفت یا خوابند، یا مستند، یا دیوانه ای!
گفتمش احوال جانم را پس از مردن ، بگو؟
گفت یا باغ است، یا نار است، یا ویرانه ای !
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۴۰ - گفتار اندر حذر از دشمنی که در طاعت آید:
دوست عزیز
ابیات مورد نظر اشاره دارد بر اینکه همواره بهتر است بدترین حالت را در مورد نیت افراد دور و برت "فرض کنی" و بر این اساس تدابیر و احتیاط لازم را به عمل آوری تا گزندی از سوی دشمنان دوست نما به تو نرسد یا گوهرت را جیب بر ها ( که ظاهرشان هیچگاه نشان نمی دهد) نزنند..
روفیا در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
از آن کثرت ظاهری multiplicity بدین وحدت باطنی integrity رسیدم.
مراد از جمعیت کثرت نیست که جمع اجزاء وجود است :
عقل تو قسمت شده بر صد مهم
بر هزاران آرزو و طم و رم
جمع باید کرد اجزا را به عشق
تا شوی خوش چون سمرقند و دمشق
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۲:
کور شد چشمش ز سوزنکاری دست قضا
پیش از آن کز نرگس شوخت زند بادام دم ..
omid در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹:
زنده یاد داریوش رفیعی این شعر را در نهایت سوز وگداز خوندن.آهنگساز زنده یاد مجید وفادار.برای دانلود رایگان این اثر به لینکی که برای دوستان عزیز آپلود کردم.مراجعه بفرمایند.این شعر حافظ رو اگر کسی عاشق باشه وسینه رو چاک نزنه موقع خوندنش.باید به عاشق بودن خودش شک کنه.الله اکبر.عجب شعری.
پیوند به وبگاه بیرونی
حبیب زرگران در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:
درود بر دوستان
این غزل زیبا با صدای جاودانی استاد جان شجریان در اجرای خصوصی میخانه و می با همکاری اساتید مشکاتیان و موسوی شنیدنی ست ...
محسن حیدرزاده جزی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:
اگرچه آنچه 7 نوشته اند زیباست امّا در تصحیح فروغی این گونه آمده:
از عنبر و بنفشۀ تر بر سر آمدست
که معنایی گسترده تر دارد .
قافیه مصرع اوّل رُشته ای است که در لغت نامه دهخدا ، رنگ کردن و حنا بستن دست و پا (لغت محلی شوشتری)معنی شده و همین بیت سعدی به عنوان شاهد مثال آمده است.
س در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۵:
سلام
لطفاً یا اصلاح کنید یا امکان اصلاح را باز بگذارید
با تشکر
حافظ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:
واقعا من هم نمیدانم چگونه است که میگویند خیام منظورش ازمی همان میِ نه می عارفانه و دیگر رای ها عزیزان آتئیست(که ناشی از عدم مطالعه و پیگیری درست است)
اگر خیام می باره بوده پس چگونه است که از لحاظ علمی و ریاضیات تبحر داشته است؟!
ضرر های شراب و الکل بر مغز هم علم امروزی بدان رسیده
این تناقض رو چگونه حل میکنند؟!
ضمناً نیازی نیست ما جهان معنوی را با خیام چند صد سالِ پیش اثبات کنیم
کافیست کمی پیگیر تاریخ و علوم امروزی باشیم که هم خداوند و هم دنیایی به غیر از دنیای ما را اثبات میکند(نظریه ی چند جهانی)
بدرود
khayatikamal@ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲۶:
تولد ابا صالح المهدی ادرکنی (عج) بر گنجور یان مبارک
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 6419
Sousan Fatai در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۴ - مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی:
با درود به دوستان گرامی، پرسشی دارم:
در بیت دوازدهم، "کله گوشه" کنایه از چیست؟
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
مقیم عرش بودی ..
نهایت، یک دو ساعت،
به دنیایی مجازی وصل گشتی
- که صد سالیست در ظاهر- *
همین وادی که میخوانیم آنرا:
" صحنه ی یکتا و بی چونِ هنرمندی" **
تو گویی پرتو نوری
گذر کرده است از منشور و اینک
بی نهایت رنگ، رقصان است
در اینجا نغمه ی خود خوانده و راهی شوی، امّا
نیست زین پس صحنه ای برپا
"تو"یی پیوسته پا بر جا ...
در این بازی،
بجز عشق و محبت هیچ معنایی حقیقی نیست
تو باید
بی نهایت رنگها را،
به شور عشق، دائم درهم آمیزی
که معنایی اصیل از خویشتن یابی
و از سرگشتگی هایت رها گردی،
.. بسوی عرش برگردی
-------------------------------
* برداشتی از آیه 47 سوره حج
** اشاره به این شعر از خانم"ژاله اصفهانی" با نگاهی متفاوت :
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خوانَد و از صحنه روَد
صحنه پیوسته به جاست،
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
محسن در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲۷: