نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
ای ذره! چون گریزی از جذبه عیانم ؟..
،،، در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۸ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵:
در مصرع دوم بیت اول "کس ندیدست" درسته و 'ی' اضافه ست
،،، در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷:
این شعر اگر به دستت افتد روزی
"الف" بعد از شعر اشتباه است.
،،، در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳:
حد بدی و غایت نیکی این است
کز من به تو بد به من رسیده ز تو نیک
...به...به
رضا ترابیان زلیوا در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
سلام عرض میکنم خدمت دوستان عزیزتراز جان گنجوری
واما در باب نقد این غزل زیبای حافظ لازم دونستم چند مطلب رو که به ذهن ناقص اومد بنویسم و امیدوارم مورد توجه قرار بگیره
این غزل حافظ رو اگه بخوایم از لحاظ محتوایی بررسی کنیم شاید یکی از زیباترین غزلهای حافظه که کاملا شرایط اجتماعی زمان خودشو باذوقی بی مثال به چالش کشیده .و پرده های ریاکاری رو با پیدا کردن سر منشا اون نشون داده و در واقع این شرایط رو رندانه به سخره گرفته
چند نکته هم در مورد بررسی لغوی این غزل .
در بیت 5
شیخم به طیره گفت برو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر نمی کنم
به نظر میاد قافیه خر در نقد دوستان اومده واژه سبکی باشه که سنگینی و یکدستی غزل رو به هم میزنه
و همچنین لغت طیره نیز خیلی تو این غزل با توجه به معنیش جا باز کنه
و در بیت 7
این تقوی ام تمام که با شاهدان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمی کنم
رضا ترابیان زلیوا در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
سلام عرض میکنم خدمت دوستان عزیزتراز جان گنجوری
واما در باب نقد این غزل زیبای حافظ لازم دونستم چند مطلب رو که به ذهن ناقص اومد بنویسم و امیدوارم مورد توگه قرار بگیره
این غزلحافظ رو اگه بخوایم از لحاظ محتوایی بررسی کنیم شاید یکی از زیباترین غزلهای حافظه که کاملا شرایط اجتماعی زمان خودشو باذوقی بی مثال به چالش کشیده .و پرده های ریاکاری رو با پیدا کردن سر منشا اون نشون داده و در واقع این شرایط رو رندانه به سخره گرفته
چند نکته هم در مورد بررسی لغوی این غزل .
در بیت 5
شیخم به طیره گفت برو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر نمی کنم
به نظر میاد قافیه خر در نقد دوستان اومده واژه سبکی باشه که سنگینی و یکدستی غزل رو به هم میزنه
و همچنین لغت طیره نیز خیلی تو این غزل با توجه به معنیش جا باز کنه
و در بیت 7
این تقوی ام تمام که با شاهدان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمی کنم
پریشان روزگار در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۴:
ایران سرا
در روزگار شمس و بلخی ترکیه ای نبوده است ، حکومت های کوچکی که در تاریخ به نام سلجوقیان روم خوانده شده اند و شگفتا ! عموما نامهای شهنامه ای داشته اند ،کیخسرو و کیقباد و ......
دو دیگر تفاوتی بزرگ است میان ترک و ترک زبان ،
راجع به ترکان ترکیه جدیدالتاسیس هم زیاد مطمین نباشید
این سرزمین پیش از آمدن غلامان ترک خالی از سکنه نبوده است.
و ایران سرای همه ایرانیان است.
پریشان روزگار در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:
ننوشتیم و نمی گوید ننوشتم
و در مصراع بعدی در جستجوی محرمی است تا پیغام و پسغامی به یار بفرستد و البته نه به خود !!
در دو بیت نخست سخن از هردو است عاشق و معشوق و جان کلام در بیت تخلص:
....،کامکارا ! نظری کن سوی ناکامی چند
حسین بلند در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:
با سلام خدمت دوستان.این غزل در دستگاه چهارگاه با صدای استاد بنان خوانده شده که به عزیزلن پیشنهاد مبکنم از دست ندن.ضمن آنکه استاد بنان هم مصرع اول «ننوشتیم" میخوانند که با توجه به مصرع دوم بیت به نظر صحیحتر می آید.
ایران سرای من در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۴:
رنگارنگ عزیز
ترکی همین شعر مولانا در بالا نوشته شده غیر فارسی باشد ناراحت میشوید؟
بنده ترکم و مولانا اشعار ترکی زیادی دارد
این شعر در وصف شمس تبریزی در ترکیه سروده شده
کمی به هموطنامون احترام بگذاریم
ایران سرای من در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۴:
میم عزیز
ترکی همین شعر مولانا در بالا نوشته شده غیر فارسی باشد ناراحت میشوید؟
بنده ترکم و مولانا اشعار ترکی زیادی دارد
این شعر در وصف شمس تبریزی در ترکیه سروده شده
کمی به هموطنامون احترام بگذاریم
عین. ح در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - سرود خارکن:
در بیت سوم «نکوییِ یار» درست است.
در بیت نخست هم «سرو» با فاصله نوشته شده که ممکن است غلطانداز باشد.
اشکان در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۹:
طبق کتاب کلیات شمس تبریزی تصحیح استاد بدیع الزمان فروزانفر بیت ششم مصراع دوم "صحبت" به صبحت" تصحیح شود.تشکر
مولانا در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۰ - دیدن خواجه غلام خود را سپید و ناشناختن کی اوست و گفتن کی غلام مرا تو کشتهای خونت گرفت و خدا ترا به دست من انداخت:
عشق همه ی خردمندان دنیا به مولانا در این است که او پیرو هیچ کیش و آیینی نیست، و نشان یک انسان خداجو ، عاشق و عالم نیز همین است. زیرا خداوند وجودی بی نهایت است، لذا بی نهایت دین برای رفتن به سوی او باید وجود داشته باشد، و در عین حال خداوند یکی است، پس همه ی ان ادیان باید جز یک دین نباشند و آن عشق است یعنی وحدت و یکی بودن با خداوند (اناالحق)؛ مولانا به هیچ وجه یک مسلمان (شیعه یا سنی)، بت پرست، صوفی، مسیحی و...نیست. مولانا در کیش یکی از بینهایت کیشی است که بسوی خداست، و آن کیشِ خود مولاناست، پیامبر این دین مولاناست و پیرو آن تنها خود اوست. همچنانکه عیسی در دین مسیحیت است و تنها مسیحی موجود در عالم فقط خود اوست. محمد پیامبر اسلام است و تنها مسلمان عالم و پیرو دینش خود اوست. علی در دین خود است و عمر نیز در دین خود؛ هیچیک از ایندو در دین محمد نیستند، "در دین عشق خودشانند با خداوند". تمام سخن مولانا این است که این نکته را بفهمیم، و در واقع آنچه را که شمس برای مولانا روشن ساخت همین بود، اینکه اگر عاشق خداوندی پس چرا همچون عیسی و موسی و محمد و... پیامبر و تنها پیرو مذهب عشق خود نمی شوی.
بقول خواجوی کرمانی
گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند/گفتم حدیث مستان سری بود خدایی
یعنی خدا از خواجو پرسید که بگو ببینم تو در کدام یک از کیش ها هستی؛ خواجو جواب میدهد که حدیث کیش من، مستی خویش با توست که چون فقط خود پیرو آنم، پس سری است که هرگز کسی در نخواهد یافت. همچنانکه ما هرگز عشق مولانا را نخواهیم شناخت چون پیرو دین او نیستیم و نمیتوانیم باشیم؛ هر یک از ما پیامبر دین خود و منحصراً تنها پیرو آنیم.
مولانا در همین داستان، عدم درک این بیان را از سوی تن شناسان و گمراهان؛ یعنی همان پیروان ادیان و نیز بی خدایان (کلا"، بی عشقان)؛ به مانند خری که بر یخ بماند تشبیه میکند که هرگز ذره ای در جهت موافق یا مخالف این بیان نمیتوانند حرکت کنند. یعنی اگر موافق مولانا باشند مخالف اویند، و اگر مخالف مولانا باشند موافق او، و خود هرگز این را درک نخواهند کرد. از اینرو ست که مولانا در ادامه میگوید:
این بیان اکنون چو خر بر یخ بماند
چون نشاید بر جهود انجیل خواند
کی توان با شیعه گفتن از عمر
کی توان بربط زدن در پیش کر
مولانا فقط عاشق خداست، او نه عاشق گل است، نه خود، نه اسلام، نه علی نه عمر، نه شمس و....چون همه ی اینها مظاهر است. مولانا نیست شده، در عشق....، مولانا برای همیشه مرده، از ازل تا ابد.وسلام
وحید معینی جزنی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
امکان نداره غزلی از حافظ رو ببینید که فاقد نافذترین، والاترین، نغزترین، پرمعناترین و منحصربفردترین ترکیبات اضافی و وصفی نباشه.
خصوصاَ ترکیب اضافی (پیوند جان) و ترکیب وصفی (جان آگه) در مصرع دوم از بیت اول این غزل که میفرماید: نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست.
ایمان سهیلی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۳:
لطفاً اصلاح شود:
شرم جرأت کاش مینای هواها بشکند
تا بقدر شبنمی در نم زند ساغر جبین
khayatikamal@ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳۱:
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 8390
A۱ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۰۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
دورد بر ایشان، آنچه از دل برآید بر دل نشیند.
میتونم بگم بهترین غزل های زندگیم هست غزلی از جنس ایرانی و شور عاشقی بی نظیر است.
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
جز جمع مباش، تا مگر ذات شوی ..
"سنایی"
افسردگان سرا در ۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۱ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷: