مریم در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:
سال اول دبیرستان از درسی نمره تجدیدی گرفتم.
قرار شد بواسطه آشنایی یکی از آشنایان در آموزش و پرورش منطقه با مدیر و دبیر مربوطه در گرفتن نمره قبولی صحبت بشود.
گپ و گفت صورت گرفت ولی نتیجه اعلام نمی شد. وقت می گذشت و موقع امتحان شهریور نزدیک می شد , در حقیقت داشت دیر می شد من به اطمینان نمره گرفتن آن درس را نمی خواندم.
کم کم نگران شدم دست به دامن خواجه شدم و این بیت از این غزل " بر در ارباب بی مروت دنیا- چند نشینی که خواجه کی به در آید " سبب شد . بخوانم و قبول شوم و منتی بر سرم نماند.
همین شد که بعد از آن , با تکیه به لطف خدا تا حال دست بر زانوی خودم از گیر و گرفتاریهای زندگیم بر آمدم.
حسین در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
سلام و درود فراوان خدمت عزیزان و بزرگواران.
بسیاری از عزیزان نظراتی داده اند که به عنوان نظر ایشان قابل احترام است.
اما به نظر من و از آنجایی که بزرگانی چون مولانا و حافظ و سعدی و... بجز شاعر، عارفانی بزرگ بوده اند، گمان نمیکنم که قصدشان از سرودن چنین اشعاری حتک حرمت بانوان گرامی باشد که در بزرگی و خردشان هیچ شکی نیست که اگر از مردان بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
بیاییم و به باطن شعر سفر کنیم و در ظاهر گیر نکنیم.
به گمان بنده ی کوچک، از آنجا که زن همیشه نماد ناموس بوده است، و یکی از عزیزترین ناموسهای هر انسانی، چه مرد و چه زن، قلعه وجودی خود اوست، در اینجا این بزرگواران در واقع قلعه وجودی هر شخصی، که ناموس ایشان هست را به زن تشبیه نموده و منظورشان از این اشعار ناب این بوده است که هرگاه قلعه وجودی شان از راه خیر و نیکی خارج و به سمت شر و بدی حرکت کرد او را (من های درونی خود را) متنبه و آگاه سازند که راه نه این است. زیرا پوشیده گویی در کلام اکثر عارفان متداول است و این وظیفه خواننده است که با تفکر در باطن اشعار، منظور عارف را درک نماید.
وگرنه از بزرگانی چون مولانا، حافظ و سعدی و ... حتک حرمت زن که از مفتخرات خداوند است بعید به نظر می رسد.
البته با عرض پوزش از بزرگان، بنده برداشت خودم از این اشعار را عرض کردم. هر کس دیگری هم میتواند برداشتی از آن داشته باشد، اما برداشت حرمت شکنانه در مورد زن، به هیچ وجه نمیتواند صحیح باشد.
نرگس در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵:
توسط بانو پریسا نیز به زیبایی اجرا شده است .
khayatikamal@ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰۴:
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 5360
فرشاد عربی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۰:
بیت هشتم زیردستان صحیح است
همایون در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۹:
غزل زیبایی ازمقام حیرانی که بالاترازدانایی است امروزانسان شاید قدراین مقام را بهتربداند چون با دانش خود به آن رسیده است
مجتبی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
به نظرم سعدی موقع گفتنِ مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم ساعت ها یا حتی روز ها گریه کرده
سیاوش در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
با سلام خدمت همگی
من حس خوبی نسبت به وزن و قافیه مصراع دوم بیت زیر ندارم، حس میکنم به ظرافت بقیه شعر نیست
ممنون میشم اگر کمکی کنید
احتمالا درست تلفظ نمیکنم
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد
با کلمه پاکباز مشکل دارم
پیشاپیش ممنون
سجاد ناصری در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۰۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:
به نسخه دسترسی ندارم
اما با توجه به معنی و وزن باید بستند باشه نه ببشیند
مگر به دلها بستند راه دلهارا
امپرور در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:
ببخشید "اگه" نه منظورم "اگر" بود:
ره این است اگر خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
امپرور در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:
سلام
این بیت رو من تو یه نسخه معتبر اینجور دیدم:
اگر عاشقی خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
ولی فکر کنم درست این باشه:
ره این است اگه خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:
"فانی" شوند و "باقی مطلق" شوند باز
وانگه ازین دو پرده برون، "پردهدر" زیند...
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۱:
یافتن یار چیست؟ گم شدن تو...
زهرا در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۶:
منظورم فقط همین قطعه شعر است
گفتی چ کسی در چ خیالی به کجایی بی تاب توام محو توام خانه خرابم مضمون عاشقانه داره یا درغم فراق سروده شده
زهرا در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۶:
سلام
ببخشید این شعر بی تاب توام ...مضمون عاشقانه داره یا در غم فراق سروده شده؟
سجاد ناطق در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:
اصلا چه اهمیتی دارد که بنی آدم اعضای یک دیگر باشند یا اعضای یک پیکر ؟ آن طور که من می دانم هر دو معتبر هستند و اختلاف زیادی در معنا و مفهوم ندارند . پس بهتر است به جای بحث های بیهوده و جانکاه به معنای حقیقی بیت که همبستگی جوامع انسانی بر پایه جوهره ذات و انسانیت است توجه کنیم و آن را در زندگی مان جاری کنیم .
م. شهرناز در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
سه حجت می توان آورد که این غزل نه در جواب مولاناست و چندان معتبر است که به سعدی نسبت داده شود:
1- این دو بیت در میان اشعار ابوسعید ابوالخیر وجود دارد و مصرع دوم بیت اول دقیقا مشابه مصرع دوم بیت اول غزل سعدیست:
ای ترک جان نکرده و جانانت آرزوست
زنار نابریده و ایمانت آرزوست
در هیچ وقت خدمت مردی نکردهای
و آنگه نشسته صحبت مردانت آرزوست
این سند گواهی می دهد پایه و اساس این شعر نه به دست سعدی و نه به دست مولانا ساخته شده و احتمالا از جمله اشعاری بوده است که شاعران متعدد از آن استقبال کرده اند.
2- این غزل فصاحت زبان سعدی را ندارد؛ به این بی توجه کنید و دریابید که به اصالت غزل و انتساب ان به سعدی می توان شک کرد:
هر روز از برای سگ نفس بوسعید
یک کاسه شوربا و دو تا نانت آرزوست!!!
و یا تکرار موری نه ای در دو مصرع پشت سر هم؛ مصرع دوم بیت دوم و وصرع اول بیت سوم بسیار دور از زیبایی های زبان افصح المتکلمین است و شک انتساب ان به سعدی را قوت می بخشد.
3- داستان سرایی در حاشیه زندگی بزرگان ادب فارسی توسط مردم کوچه و بازار همواره رایج بوده و برای این داستان ها هم از میان متون این بزرگان شواهدی هم به ظاهر یافته اند. مثل شاخ نبات حافظ و نانوا بودنش تا رابطه میان شمس و مولانا! در نتیجه به سادگی می توان درنظر گرفت که چنین جدال خیالینی میان دو شاعر بزرگ ایرانی زاده و پرداخته افکار توده است.
مهراد در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۸۰ - حکایت آن پیر خارکش که از خار خواریش گل عزت می گشاد و جوان رعناوش که گل عزتش بوی خواری می داد:
لطفاً جای مصراع های اول و دوم،در بیت دهم جابجا شوند
منبع:کتاب ادبیات فارسی سال دوم راهنمایی
با تشکر
... در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۰ - امتحان کردن مصطفی علیهالسلام عایشه را رضی الله عنها کی چه پنهان میشوی پنهان مشو که اعمی ترا نمیبیند تا پدید آید کی عایشه رضی الله عنها از ضمیر مصطفی علیه السلام واقف هست یا خود مقلد گفت ظاهرست:
!!!!!!!!
محمد در ۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۵ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۹ - جواب: