۷ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:
معنی دیگر را هم میتوان برداشت کرد ولی به احتمال کمتر.
چنانکه در غزل زیر و بیت پایانی میفرمیاد:
سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت
یا مگر روز نباشد شب تنهایی را؟
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل ۲۰
۷ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
تو گویی در این شب دیجور تنهایی از بخت کج ما نفس خروس محل هم گرفته شده و از بس منتظر مانده که از روی نوبت بخواند(ولو یک بار)زیرا هر چه گوش به آواز ماند که صدای خروسان دیگر را بشنود نشنید که نشنید و تنها صدای زشت زاغ به گوش رسید.کاش یک بار میخواند که امیدوار شوم به پایان این شب
میفرماید این شب سیاه زاغی چنان است که گویی پایانی ندارد.
باید دانست که وقتی خروس آواز سر میدهد خروسی که صدای او را میشنود هم پاسخ مدهد و این کار به نوبت تکرار و تکرار مشود تا سپیده و گاه از آن هم میگذرد و هر چه به سپیده نزدیکتر شود خروسها بیشتر و با دور تندتر میخوانند
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفههای عجب زیر دام و دانه توست..
nabavar در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:
دوستان بسیار کم لطفی می کنید
به نظر من شجریان درست خوانده
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند . یعنی حتا یک نوبت دیگر بخواند . و دلیل ، آنکه در مصرع دوم
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
تأکید می کند که بلبلان نیز خاموش شدند
لفظ نوبتی ربطی به اذان و ناقاره ی دربار پادشاهان ندارد .
ضمن اینکه بهتر است به بزرگانمان بی احترامی نکنیم . شاید اشتباه از شما باشد.
nabavar در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۰۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۵:
در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان { دل آزار } بگذرد
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:
فرخ عزیز
نوبتی "بخواند"!!
موسیقی سطحی و درجه دوم!!
کم لطفی می فرمائید دوست گرامی..
یوسف در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۵:
مهرزاد شایان زحمت کشیدند و ادامه حکایت رو هم نوشتند حکایت سایت ناقص می باشد
خرم روزگار در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶:
برسم دسته ای از شاخه های 0( ترکه،تاک،تای )نازک درخت انار است که موبدان به هنگام نیایش به دست میگیرند ،پس بر برسم دان می نهند.
شنیده ام در برخی آتشکده ها تاک های سیمین به کار می برند
برسم دان گویا همیشه سیمین بوده است.
خرم روزگار در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۵:
کور سوی امیدی پیداست
چه گویا به دریدن تهیگاه یکدگر بر خاسته اند.
عمار در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۸۹:
این شعر را ساربان خواننده مشهور افغان بسیار زیبا خوانده است
یوسف در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴:
بنده کانالی در تلکرام دارم که به شرح حکایت گلستان سعدی می پردازم و به همراه صوت حکایات و البته در خلال حکایات مواعظی کوتاه هم از شیخ سعدی در کانال قرار میدم اگر صلاح میدونید کانال من هم زیر نظر کانال شما قرار بگیرد و به اسم گنجور شرح گلستان معرفی شود و شما هم لینک کانال من رو در کانال و سایت قرار بدید اگر صلاح می دانید با ایدی بنده تماس بگیرید
@jeyyed
فرهاد باقری در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
بسیار زیبا
فرهاد باقری در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
بسیار زیبا
دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۹:
دگر جام دارم که پر میکنی وگر آب سر اندرو افگنی
بیت فوق به ترتیب زیر اصلاح شود.
دگر جام دارم که پر میکنی وگر آب سرد اندرو افگنی
دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶:
واژ = به معنی باج است و آن زری باشد که پادشاه زبردست از پادشاه زیرد ست میگیرد.
بَرسَم: که مؤبدان زرتشتی به هنگام نیایش در دست می گرفتند.
دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵:
ز تخم گیاهای کوهی خورد چو ما را به مردم همی نشمرد
بیت فوق به ترتیب زیر اصلاح شود
ز تخم گیاهان کوهی خورد چو ما را به مردم همی نشمرد
چنان دان که یک شب خردمند و پاک بخفتم برام بیترس و باک
بیت فوق به ترتیب زیر اصلاح شود.
چنان دان که یک شب خردمند و پاک بخفتم به آرام بیترس و باک
کرپاس: کرباس، کفن
نه از ریختن زین کران کم شدی نه آن خشک را دل پر از نم شدی
در شاهنامه تصحیح شده مصطفی جیحونی بیت فوق به صورت زیر آمده است.
نه از ریختن آن دو خم کم شدی نه آن خشک را دل پر از نم شدی
مهدی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۹:
زیباترین اجرای این آهنگ سالیان پیش توسط استاد اکبر گلپایگانی اجرا شده است:: پیوند به وبگاه بیرونی
پژمان رضایی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۰ دربارهٔ عطار » بلبل نامه » بخش ۱۴ - آوردن باز بلبل را و خدمت نمودن او و مدح سلیمان گفتن و عذر آوردن او:
"چو فراشان صبا خاشاک روید" قطعاً روید نیست و روبد است. نه از نظرِ معنایی و نه در جایگاهِ ردیف. چرا که خار با خاشاک نمی تواند همقافیه باشد اگر روید ردیف قرار گیرد.
پژمان رضایی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۱ دربارهٔ عطار » بلبل نامه » بخش ۱۰ - درشتی نمودن باز بلبل را و خواندن بسلیمان علیه السلام:
"چو ترکان باز تندی کرد آغاز" صحیح است
ابراهیمی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ شیخ بهایی » نان و پنیر » بخش ۱۱ - باقی سخن در توحید: