گنجور

حاشیه‌ها

تورجی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۱۸ - چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما:

برای دورماندن از هرگونه خطا و اشتباه، اولین قدم به تعلیق درآوردن همه آن چیزهایی است که میتواند در قضاوت ما تاثیر منفی بگذارد، و استنتاجهای ما را دستخوش انحراف کند. بنابر این نگاه بعضی از دوستان، خارج از این اشکال نبوده است.
از آنجایی که اقبال در بیت اول به جوانان ایرانی «عجم» اشاره کرده، میتواند احتمال منظور استاد سخن(اقبال) را از امام عصر عج دور کند، چون نمیتوان رابطه قوی میان «جوانان عجم» با «امام عصر» ایجاد کرد. البته به طور غیر مستقیم میشود چون بیشتر یاران آن حضرت، از ایران هستند اما بهتر است این روایات را به شبهه ای برای تفسیر این ابیات تبدیل نکنیم.
اگر اشاره اقبال به مردم ایران برای وجوه توجه به «جان من» که اشاره به عزیزی است از خطه فارس (ایران) بنابر این میباید به دنبال کسی باشیم که هم بعد از اقبال میآید و هم «زنجیر غلامان» بشکند و هم ایرانی باشد.
سوال این است: اگر آن شخص امام ره نیست، پس چه کسی میتواند باشد؟ با یادآوری این نکته که به دلایل ضعیفی که یکی از دوستان به آن اشاره کرد، آن شخص نمیتواند امام عصر عج باشد چون نمیشود میان انگاره های دانایی ضمیر اقبال و امام عصر و جوانان عجم، پیوندهای محکمی بنا کرد.

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:

خون خور و خامش نشین که آن دل نازک
طاقت فریاد دادخواه ندارد...

nabavar در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

نادر.. خان عزیز
آفرین
از شما بزرگواری می آموزیم
زنده باشید

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱:

به دوریش بخشیم بسیار چیز ز دارنده چیزی نخواهیم نیز
در بیت فوق کلمه "دوریش" صحیح نیست و درویش صحیح است.

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۰:

جمال و حسن تو ساکن چو عشق ما پیچان..

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست:

هر کس از مهره مهر تو به نقشی مشغول..

ناصر در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست:

سلام
راستش به باور من جای جای این شعر پر معنی حاکی از ارادت خاص بلکه بندگی جناب مولانا نسبت به حضرت مولی علی دارد. چقدر با احساس و با شکوه و پر معنی و واقعا غیر قابل توصیف
در همان بیت اول می فرماید
شیر حق را دان منزه از دغل
آیا این مصراع غیر از اعتراف به عصمت حضرت علی تعبیر می شود؟
البته هرگز نمی خواهم مفاهیم عمیق اشعار عارفانه این عارف شوریده تحت الشعاع مباحث فرقه گرایانه قرار گیرد
مولوی همان طور که خود در جایی فرموده، مطالبش به همه تعلق دارد که می فرماید
هین بگو که ناطقه جو می‌کند
تا به قرنی بعد ما آبی رسد
مولوی عاشق بود و خداجو

ناصر در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست:

سلام
در مورد مذهب مولوی من عقیده دارم که ایشان درویشی عاشق و عارفی شوریده بوده که به باور من تحت ولایت حضرت علی ع و اولاد معصومین ایشان قرارداشته است.
در حکایت موسی و شبان می فرماید که
ملت عشق از همه دینها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
و البته که ایشان همین ملت عشق را برگزیده بوده است
در جای دیگری می فرماید
آن طرف که عشق می‌افزود درد
بوحنیفه و شافعی درسی نکرد
مگر نه این که گفته می شود که مولوی مذهب حنفی داشته است پس به چه دلیل می فرماید که بوحنیفه ... درسی نکرد
خطبه ای از حضرت علی ع نقل است به نام خطبه البیان. که البته اغلب علمای شیعه آن را از آن حضرت نمی دانند و عقیده دارند که انتصاب این خطبه به مولی علی ع کار صوفیه است و صحت ندارد.
در این خطبه از حضرت علی ع نقل شده که فرموده اند: انالمیزان . . . یعنی ترازو من هستم و فرموده اند که تقسیم کننده بهشت و جهنم من هستم و ترازو من هستم و . . .
حال این نکته را مولوی در ادامه همان حکایت خدو انداختن خصم می فرماید
تو ترازوی احدخو بوده‌ای
بل زبانهٔ هر ترازو بوده‌ای

۷ در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:

یکی از آرایشهای زنان تا گذشته نه چندان دور سبز کردن ابرو و چانه بوده که بسار هم زبیاست و به ویژه سبز کردن ابرو اگر با استادی انجام شده باشد کم کم 20 درصد زیباتر میکند.همدان،خوزستان و فارس دیده ام
امروزه تتو یا تاتو میگویند.

آروین در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب:

سوی دیار عاشقان اشتباه نوشته نظامی خودش فارسی و ایرانی بوده همان طور که تو شعرش میگه: همه عالم تن است و ایران دل. نیست گوینده زین قیاس خجل
این شعر داره داستانی رو نقل میکنه میگه تو یه شعر به ترکی بگو خطاب به نظامی ( ترکی منظورش آذری نیست منظورش ترک هایی بودن که به ایران حکومت میکردن مثل غزنویان برای همین نظامی میگه:
ترکی صفت وفای مانیست
ترکانه سخن سزای ما نیست
آن کز نسب بلند زاید
او را سخن بلند باید
در ضمن اصلا نظامی قرن شش بوده چه ربطی به شروانشاهان قرن هفت داره؟

پژمان رضایی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ عطار » بلبل نامه » بخش ۲۵ - حکایت:

"به پری بر فلک زین تودهٔ خاک"
بپری (با تشدید بر راء وقتِ قرائت) درست است . یعنی خواهی پرید بر فلک از این توده ی خاک.

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

بگذریم دوست عزیزم...

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدید‌کنندگان را:

چرا حسین عزیز..
البته من ترکیب می کنم و شما تجزیه..

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

@نادر
پس حتما منظور سعدی این بوده که خروس رفته بوده تو نوبت که آواز بخونه؟! به این مبگن تعصب : سعدی فدای شجریان!

nabavar در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدید‌کنندگان را:

نادر خان گرامی
” عدم “ ِ دوم آیا اسم نیست
یا من اشتباه می کنم ؟

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۲ - کشتن وزیر خویشتن را در خلوت:

آن خلایق بر سر گورش مهی
کرده خون را از دو چشم خود رهی
مهی در بیت بالا به معنی یک ماه است.

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۲ - کشتن وزیر خویشتن را در خلوت:

بعد از آن چل روز دیگر در ببست
خویش کشت و از وجود خود برست
بیت بالا می تواند اشاره باشد به سنت چله گرفتن که در آن سالک چهل شبانه روز از خود مراقبت می کند تا حالت یا مقام یا صفتی را در خود تثبیت کند.
به علاقمندان جهت مطالعه بیشتر، کتاب "سیر و سلوک" نوشته بحر العلوم توصیه می شود.

عباس در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » فضل امیرالمؤمنین:

سلام
احتراماً ، فکر میکنم در بیت ششم ، دو کلمه ی آخر مصراع دوم ، به اشتباه ، تایپ شده "روح الیمین".
و احتمالاً درستش "روح الامین" (علیه السلام) باشه.

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۹:

و اگر به راستی قدر است، شادباش!

گشتاسب در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹:

مُلکِ یمین= یمین الملک، فرد دست راست پادشاه.

۱
۳۲۶۹
۳۲۷۰
۳۲۷۱
۳۲۷۲
۳۲۷۳
۵۴۷۹