گنجور

حاشیه‌ها

همیرضا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۱:

در مورد عبارت «بازی فراخ» در مصرع آخر در لغتنامه دهخدا اینطور آمده:
«بازی فراخ . [ ف َ ] (ص مرکب ) بمجاز، در برابر تنگخوی . در شعر سعدی بدین سان آمده است :
سعدیا عاشق نشاید بودن اندر خانقاه
شاهد بازی فراخ و زاهدان تنگخوی .
که بمعنی مَزّاح و فراخ خوی در برابر تنگخوی است ، اما همین بیت در نسخ متأخر بدین صورت در آمده است :
سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راست
شاهدان بازی مزاج و صوفیان بس تنگخوی .
و مصراع دوم بدینسان نیز در نسخ آمده است :
شاهدان بازی فراخ و...»

همیرضا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۹:

مصرع دوم در نسخه چاپی تصحیح فروغی به این شکل آمده:
«شب است آن یا شبه یا مشک یا بوی»

مامیترا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام:

ببخشید اصلاح می کنم
بس برفتند چو ما پیش از
این همان رهگذر پیشین است

مامیترا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام:

با سلام به دوستان عزیز
دو بیت از این شعری که خانم پروین اعتصامی برای سنگ قبر خود سروده، توی این شعر نیامده.
همه را سوی عدم خواهد برد
تا که بر توسن گیتی زین است
بس برفتند چو ما پیش از ما
تا که بر توسن گیتی زین است
در کتاب های شعر پروین اعتصامی هم این دو بیت شعر نیست. فقط روی سنگ قبر ایشون اومده. حالا این که منبع مورد نظر در زمانی که این شعر روی سنگ قبر حکاکی شده چه منبعی بوده معلوم نیست. از دوستان اگر کسی منبعی دارن یا دیدن که این دو بیت هم توش باشه به ما معرفی کنن. یه دست نوشته ای هم از این شعر هست که گفته شده منسوب به پروین اعنصامی هست. اونجا هم این دو بیت نیست. پس یا باید شک کرد که اون دست نوشته از خانم اعتصامی نباشه یا این که این دو بیت اضافه شده

۷ در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰:

دو جور میشود خواند و برداشت کرد:
1-مرده باشم وگر نه باز آیی
2-مرده باشم چه بیایی چه نیایی

امیررضا فرید در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳:

صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی از نزدیکترین شاگردان مولانا بودند...
معمولا هم لفظ ضیاء الحق برای حسام الدین چلبی به کار رفته مثلا مولانا در دفتر دوم مثنوی می فرماید:
مدتی این مثنوی تاخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد
تا نزاید بخت نو فرزند نو،
خون نگردد شیر شیرین خوش شنو
چون ضیاء الحق «حسام الدین عنان»
بازگردانید ز اوج آسمان
چون به معراج حقایق رفته بود،
بی بهارش غنچه ها نشکفته بود...
گریزی به نبودن حسام الدین چلبی به علت فوت همسرش...

علی در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:

این حافظ ناقلا عبارت پایاب شکیبایی رو از سعدی برداشته ها. جالبه

همیرضا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰:

@7:
متشکر، از سر در گمی نجاتم دادید.

نیما نجاتی در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

درود رضای عزیز. ممنون از توضیحات مفیدت

۷ در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰:

تشنه همان عاشق است و منقطع گردد یعنی از پای درآید و هلاک شود
جان اگر رفت رفت و برنمیگردد ولی آب رفته شاید روزی برگردد(یا برنگردد)
شاید روزی معشوق از در دوستی درآید ولی کجا آید چون من تا آن زمان هلاک شده ام

امین کیخا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰:

بیت 8 در میان واژه ی توسنی فاصله افتاده و تو سنی شده است که ویرایش میخواهد .
امروزه به جانور وحشی دد و به جانور اهلی دام و به جانور اهلی رمنده و نافرمان توسن میگوییم .

همیرضا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰:

«تشنه ترسم که منقطع گردد
ور نه بازآید آب رفته به جوی»
دوستان برداشت من را از این بیت درست می‌دانید یا خیر؟:
«برگشتن آب رفته به جو باعث می‌شود که جو در نیمه‌راه قطع شود و تشنه بماند (ادامه مسیرش بی‌آب و تشنه بماند) وگرنه امکانپذیر است!»
به این صورت که تشنه صفت جویی بشود که آب رفته‌اش برگشته و در نیمه‌راه منقطع شده و نه تشنه به معنای شخص تشنه‌ای که آب بر او قطع شده.
این که منقطع در این مصرع باید به کسر ط خوانده شود یا فتح ط (هر دو در لغتنامه هست و اولی در فارسی متداول است) سؤال دیگر من است.
متشکر

شایان در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:

من فقط به همین مصراع از استاد خیام ابو علی سینا اکتفا میکنم.
می را چه گنه زان که ابلهی نوشد.... این شعر ابوعلی سینا را بخوانید حتما.شما باید اول بفهمی که هرکسی می میخورد که ابله و نادان نمیشود
و این را نمیتوان تکذیب کرد که خیام و ابوعلی سینا می میخوردند و متاسفانه از دید بعضی ها می جهال شده
غذای رو بود باده رحیق‎الحق
‎که رنگ او کند از دور رنگ گل را دق
‎به رنگ زنگ زداید ز جان اندوهگین
‎همای گردد اگر جرعه‌ای بنوشد بق
‎به طعم، تلخ چوپند پدر و لیک مفید
‎به پیش مبطل، باطل به نزد دانا، حق
‎می‌از جهالت جهال شد به شرع حرام
‎چو مه که از سبب منکران دین شد شق
‎حلال گشته به فتوای عقل بر دانا
‎حرام گشته به احکام شرع بر احمق
‎شراب را چه گنه زان که ابلهی نوشد
‎زبان به هرزه گشاید، دهد ز دست ورق
‎حلال بر عقلا و حرام بر جهال
‎که می‌محک بود وخیرو شر از او مشتق
‎غلام آن می‌صافم کزو رخ خوبان
‎به یک دو جرعه برآرد هزار گونه عرق
‎چو بوعلی می‌ناب ار خوری حکیمان
‎به حق حق که وجودت شود به حق ملحق
‎ابن سینا - Ibn Sina

شایان در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰:

برای فهمیدن اشعار خیام ابتدا باید شناختی از خیام داشته باشیم.
این فیلسوف و منجم و ریاضیدان بزرگ در این شعر خیلی فراتر از شعر رفته و اصل پیدایش رو اشاره کرده و عالم بعد از مرگ رو به رندی تو اشعارش میاورد.در شعر شماره 48 هم به وضوح گفته.

نادر.. در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۰:

آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد..

همایون در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳۰:

غزلی به شیوه سخن گفتن زرتشت با هستی‌ و مزدا که دل‌ هستی‌ است
بدون گرفتن پاسخ ولی هر سئوال در خود پاسخی می‌‌آورد که می‌‌تواند به صورت پرسشی نو در آید
آنچه از نویی می‌‌اید مانند شهاب و اذرخش لحظه‌ای و تابشی‌ است نه آنکه مانند فیلم و جسم ممتد و پیوسته باشد، مانند یک نگاه شیرین، خنده گل، حس تازگی، آغاز یک خنده، یک غمزه، حس چابکی از ماه، حس یک دستی و پهناوری از دریا، درخشندگی الماس، آغاز شیدایی، آغاز رخسیدن، آغاز شکستن توبه، دریدن پرده
از اینرو تنها یک اندیشه نو پرداز می‌‌تواند آن چه از هستی‌ می‌‌اید را بگیرد و پیام آن را گسترش دهد و با سخن در آمیزد

بهزاد در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۲۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲ - حکایت در تدبیر و تأخیر در سیاست:

درود بر شما تاوتک گرامی
اگر کتاب ترک و تاجیک در انترنیت است لطفا پیوندش را برای بفرستید.
سپاس

بهزاد در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۰ - دریغا کو مسلمانی:

درود بر شما
تازیک در این شعر چه معنی دارد؟ سپاس

لف حقیقت گو در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

بنده یک فرد کاملا مذهبی هستم ولی هرکی یک نظری داره و قرار نیست ما مذهبیون هرچیز را به مذهب و اعتقاد خود تغیرر بدیم یا جلوه بدیم جناب خیام کاملا واضح داده مخالفتش را اعلام میکنه و این کار دران زمانتخیلی جسارت میخواسته.مانند نقاشی که میخواهد با دنیا ستیز کنه و یا به همه بفهمونه دنیا را باید جور دیگر نگاه کرد و خورشید را در بوم نقاشی خود در دل شب میکشد که از دید علمی این خورشید در دل تاریکهاست ولی بدید مردم عام فکر میکنند خورشید فقط روزها هست خیام هم میخواهد مارا با تفکرات خودش و تفکرات مردم عام همه را به چالش بکشد واین نباید بمبنا به منافعمون اشعارش را تفسیر کنیم خرچند خود جناب خیام چون پیش بینی این گونه دعوا هارا میکردند بسیار بسیار صریح وازه و بدون هرگونه پیچیدگی اشعارشون را میسرودند

علیرضا در ‫۷ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۲:

به نظرتون منظور شاعر از بیت 4 چیه؟؟؟

۱
۳۱۱۵
۳۱۱۶
۳۱۱۷
۳۱۱۸
۳۱۱۹
۵۶۳۵