گنجور

حاشیه‌ها

iraj در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۱۳:

بیت دوم این دوبیتی زبان حال نخبگان حامعه است زیرا در کاروانها ساربان افصار شتر سرقطار را به خری میبندد که وسایل ساربان را حمل میکند

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۱۵:

در مصرع دوم "و" اضاف است
گه قرص جوین خوریم ، گه گشت بره

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۱۴:

عالی ترین رباعی
ثابت شده امروزه که آدمی در عمر خودش ( مخصوصا اواخر عمر) از کارهایی که میخواسته انجام بده و دریغ کرده پیشمان خواهد شد تا کارهایی که نمیخواسته ولی مجبور به انجامش بوده....
از کارهایی که باید انجام میدادم و ندادم پیشمانم
و افسوس به خاطر کارهایی که نباید انجام میدادم و انجام دادم
خیلی رباعی پرمحتوایی بود

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۱۱:

دقیقا این رباعی تکمیل کننده رباعی قبل است...
امید به عفو و بخشش خدا
ولی به نوعی تضاد بین تفکر شاعر این دو رباعی است
البته اگر شاعر هر دو یک نفر باشد...
یکی از دلایلی که باعث شد من هم متوجه این موضوع بشم که ابوسعید خودش شعر نگفته و بلکه شعرهای دیگران رو پای منبر و موعظه استفاده کرده همین موضوع امید به بخشش خداوند در چندین رباعی این عارف بزرگ هست...
هرجا لازم بوده بنا به نیاز رباعی مورد نیاز رو بیان کرده...

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۱۰:

ابوسعید در رباعی های قبل صحبت از امید به بخشش خداوند و توبه پذیری خداوند کرده است
ولی در اینجا صحبت از این است که کسی که کار بد کرده با اونی که نکرده فرق دارد
و همینطور اونی که کار نیک انجام داده و اونی که انجام نداده
ولی در این رباعی موضوعی هست که باید بهش توجه بشه
در مصرع اول
کار نیک نکرده و بدی ها کرده...
همین موضوع نشان دهنده ی عاقبت ادمی ست...
کار نیک اگر انجام شود
بدی ها هم ممکنه است بخشیده شود
ولی تا زمانی که کاری نیکی صورت نگیرد و بدی انجام شود
بدی ها قابل عفو نیست....

... در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

محو می‌گردد دلم در پرتو دلدار من
می‌نتانم فرق کردن از دلم دلدار را
!!!

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹۹:

محمد جان
بعضی اعداد در ادبیات و اسلام پیشنه ی مشخض شده داره
مثلا شش منظور شش جهت اصلی ( بالا پایین راست و چپ جلو و عقب) است
یا چهار منظور چهار عنصر اصلی اب و اتش و خاک و هواست
اما برخی اعداد نیاز به تفسیر داره و کسی جز خود شاعر نمیتونه مشخص کنه که دقیقا منظورش چی بوده
با این حال من برخی اعداد رو مشخص میکنم
امیدوارم که اشتباه نبوده باشه و دوستان اهل ادب و کارشناس اشتباهات بنده رو تصحیح کنند
هشت منظور تعداد بهشت یا تعداد فرشتگانی هست که عرش الهی رو نگه داشته اند
پس هشت عدد بهشت است
دو عدد زوجیت هست
یا حرف از روح است یا صحبت از دو جهان
چون چهان رو به اسب تشبیه کرده که سوار کار خداوند هست...
هفت منظور هفت اسمان است
سه منظور طبیعت سه گانه ی آسمان زمین و آب است ، در کل سه نماد کلیت هست...
نه عدد محیط یا بهشت زمینی است یا حتی آتش و آب و کوه هم تفسیر میشود
پنج عدد انسان است یا 5 ستون دین یا اعمال پنج گانه و نماز های پنج گانه و اشتباه نکنم به حضرات خمسه هم اشاره داره (یعنی تجلی و مظاهر حق در مقامات مختلف و عبارتند از: 1- حضرت غیب مطلق 2- حضرت جبروتیه 3- حضرت ملکوتیه4- حضرت شهادت 5- حضرت جامعه)
عدد یک هم عدد یگانگی و خداست...
با این اعداد یکبار دیگر شعر را بخوانید
صحبت از قدرت خدا و یگانگی خداست
و همچنین ما از دریاییم و به دریا میرویم...
این تفسیر ها فقط از انچه اطلاع داشتم هست
اشتباه همیشه در نظر و عقیده همه کس موجود هست
دوستان کارشناس و ادیب اگر مشکلی بود رفع کنند تا دیگر دوستان استفاده کنند

نیکومنش در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

درود بیکران بر دوستان جان
-نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر
هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر
معنی و مفهوم ابیات:
ای عاشق در بند افتاده پندی می کنمت از روی همدری و خیر خواهی به گوش جان بشنو و بهانه مگیر که چراغ راهت خواهد شد
2-ز وصل روی جوانان تمتعی بردار
که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر
3-نعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی
که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر
معنی دوبیت ومفهوم دو بیت باهم:
همنشینی و مصاحبت با عاشقان واصل شده را که از دولت عشق جوان شده و جاودانه شده آند سر لوحه زندگی خویش قرار بده واز عطایا و موهبت های خوش یمنی انها بهره مند شو و به چهره مقصود رهنمون شو که این هدیه بخشش بزرگ بوده و دنیا در مقابل آن ناچیز است و فرصت را از دست نده که عالم پیر در کمینگاه زندگی نشسته است.
4معاشری خوش و رودی بساز می‌خواهم
که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر
عاشق هم درد هم پیاله ای را ارزومندم که در پای می گساری از جام
می هستی بخش ناله های عاشقانه خویش را با ناله های بم و زیر ساز عود باز گو کنم
5-بر آن سرم که ننوشم می و گنه نکنم
اگر موافق تدبیر من شود تقدیر
آنقدر پیمانه های می ام را ساقی از می ناب ازلی پر کرده که می خواهم دیگر پیمانه را زمین بگذارم و دیگر می ننوشم ولی گویا تقدیر ازلی بر این رقم خورده که جام می من همیشگی باشد
6-چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر
چه می توان کرد که این تقدیر ازلی من است و من در مقابل تقدیرم نمی توانم اختیاری داشته باشم و بایستی هر انچه جام وجودم را از می پر می کنند بنوشم
7-چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک
که نقش خال نگارم نمی‌رود ز ضمیر
پس چون گریزی ندارم ساقی زیبا رویم جام وجودم را که چون لاله داغدار ازلی از خال نگارم می باشد به می عشق معطر به بوی یارم رنگین کن که ان داغی را بپوشاند و دفع غم ازلی کند
8-بیار ساغر در خوشاب ای ساقی
حسود گو کرم آصفی ببین و بمیر
ای واسطه می حسن و جمال نگارم ساغر می ازلی را در جام بلورین خوش آب و رنگ و گوارا بیاور و چشم بد خواهان و حسودان را کور کن و بگو این کرم آن پادشاه عالم هستی بخش است
9-به عزم توبه نهادم قدح ز کف صد بار
ولی کرشمه ساقی نمی‌کند تقصیر
مستی از من چنان فرونی کرد که صد ها بار نیت را بر آن داشتم که ترک می خواری کنم و قدح می را از کف به در کنم ولی کرشمه های ساقی در حق مستی من کوتاهی نمی کند
می دوساله و محبوب چارده ساله
همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر
معنی و مفهومِ بیت:
ای مدعیان عشق سالهای زیادی است (چارده سال )که با محبوب خویش عشق ورزی می کنم و خیال رخش را در ضمیر وجودم حک می کنم و اکنون فاش می کنم تا حسودان تکلیف خویش دانن ،دو سالی می گذرد که چهره مقصود نقاب خویش بر من برداشته و کاسه وجودم را از می ناب پر می کند و چنان غرق عشق ورزی در این عالمم که میل همنشینی با هیچ بزرگ و کوچکی ندارم
11-دل رمیده ما را که پیش می‌گیرد
خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر
چنان در عشق ورزی آن مهرخ، شوریده و دل رمیده ای دارم که که کس نمی تواند جلودار من باشد واین شیفتگی ورمیدگی مرا به گوش آن مجنون در بند معشوق برسانید که اگر از اسارت مجنون خسته شده است من حاضرم که به جای او به اسارت معشوق در ایم
-حدیث توبه در این بزمگه مگو حافظ
که ساقیان کمان ابرویت زنند به تیر
چو در دام عشق گرفتار شدی حافظ به فکر فرار نباش که نگاهبانان عشق با تیر عشوه گری دوباره در دام خواهند انداخت

کمال داودوند در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰:

در این جا در مصرع دوم کلمه صهبا به معنی باده است
جمع این رباعی از 7956

فواد روستائی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:

مبادا خالیت شکر زمنقار یعنی منقارت (منقار تو) از شکر خالی نباشد. طوطی عاشق شکر (خوردن) است. البته این جا منظور خافظ از طوطیT "قلم" خودش است.

نادر.. در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳:

چه گویم چون زبانم پر زبانه است..

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹۴:

بیت اخر برای خودش شاه بیتی هست...
گه دشمینی کند که مهر افزاید
گه دوستیی که بوی خون آید ازو

جواد در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۹:

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم ---> به نظرم تعبیر از زندگی دنیا می کنه و مرگ
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم ---> درخواست مرگ می کنم و پیش خدا بروم
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت ---> دلم از این زندگی دنیایی و فانی گرفته و خسته اس
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم ---> وسائل سفر آخرت را محیا کنم و برای مرگ آماده شود
یه جورایی این غزل داره از زندگی دنیایی شکایت می کنه و درخواست مرگ زود هنگام رو داره

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۷۳:

خیلی قشنگ بود
عقل و منطق دیگه به اخرش رسیده...
محتاج کیمیاگری تو هستیم
کیمیای اکسیر یعنی ماهیت شخص رو تغییر بده
اینجا اشتباه نکنم منظور اینه که انسان را آدم کند
انسان را کامل کند و از مرحله انسانیت به آدمیت برسد...
به کمال رساندن انسان...

سعید خاقانی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶:

درود دوستان این شعر بر هون وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن هست

فقط در ان یک اخیار شاعری وجود داره که بلند خواندن هجای کوتاه در مصراع اول (ی) در های باید بلند تلفظ شود
علاوه بر ان باید دوتا از (بیا)ها در مصراع اول دو هجای بلند در نظر گرفته شود(اولی و سومی)
و دوتای انها را یک هجای کوتاه یک هجای بلند در نطر گرفت
الکی نیست که به ایشون میگن مولانا

سعید خاقانی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶:

درود دوستان این شعر بر هون وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن هست

فقط در ان یک اخیار شاعری وجود داره که بلند خواندن هجای کوتاه در مصراع اول (ی) در های باید بلند تلفظ شود
علاوه بر ان باید دوتا از (بیا)ها در مصراع اول دو هجای بلند در نظر گرفته شود(اولی و سومی)
و دوتای انها را یک هجای کوتاه یک هجای بلند در نطر گرفت
الکی نیست که به ایون میگن مولانا

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۴۶:

مصرع سوم
"خوشم بدار" صحیح هست
فعل است...

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳۹:

کمی دور از منطق هست این شعر
البته شاید از کوتاه فکری و کوتاه نظری من باشه
اینکه شاعر خودش رو بدنامان اعلام میکنه مشکلی نیست
اینکه از غم خواسته به کوی آن گذری بزند و فکر شاعر بی سامان باشد کمی جای فکر داره...
دوستان اهل شعر اگر بتونن تفسیر کنن و شرح بدن این موضوع رو ممنون میشم

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳۶:

مصرع اخر همون مصداق امروزی
چشم درویش کردن هست...

علی رجبی در ‫۷ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲۹:

باز هم مثال ها و دلایل بدیع و جالب...
شیخ هم شراب خوار میشه
اسلام فرنگی هم خواهیم داشت ( چیزی که الان واقعا هم وجود داره)
ناقوس که مخصوص کلیسا هست رو هم میشه توی کعبه گذاشت و به صدا در اورد
ولی تو ، تو ای یار
تو را نمیشود بدست اورد...
عالی بود...

۱
۳۰۳۲
۳۰۳۳
۳۰۳۴
۳۰۳۵
۳۰۳۶
۵۵۲۳