گنجور

حاشیه‌گذاری‌های نستوه

نستوه


نستوه در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۸۸:

در مصرع 4 پس از رضای او، حرف ربط و جا افتاده است.

نستوه در ‫۴ سال قبل، دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳۲:

صائب در سرودن غزل و انتخاب ردیف، به قافیه و ردیف مصرع اوّل بیت زیر از عطار نظر داشته است:
تو مباش اصلا ً کمال این است و بس
تو ز تو گم شو، وصال این است و بس
منطق الطیر، تصحیح دکتر شفیعی کدکنی، ص 238

نستوه در ‫۴ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۲۷ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶ - آیهٔ رحمت:

نظر آقای علی م در مورد اشتباه تایپی درست است، امّا حدسشان نادرست. نظر آقای عسکری درست است.
ناگفته نماند آقای حسین مکّی در گلزار ادب، ص 186 بیت آخرِ غزل فوق را به نام مجنون اصفهانی آورده است.

نستوه در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۳ دربارهٔ عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - قصیده فریده در مدح یعسوب دین امیرالمؤمنین علی(ع):

آقا سید محسن در آخرین حاشیه نوشته اند که سبل درست نیست، سبیل درست است. اتفاقاً سَبَل درست است؛ سبل یکی از امراض چشم است که مانند پرده روی چشم ظاهر می شود.
در مصرع نخست بیت چهارم سکته هست.احتمالآً چند حرف یا کلمه ای کوتاه جا افتاده.

نستوه در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - وله روح‌الله روحه:

عروس هزار داماد تعبیری زیبا برای دنیاست. خواجو و حافظ نیز چنین گفته اند:
خواجوی کرمانی:

دل در این پیرزن عشوه گر دهر مبند
کاین عروسیست که در عقد بسی داماد است
حافظ نصیحت اوحدی را آویزة گوش کرده، با رعایت امانت در غزلی دو بیت زیر را آورده و مقصود او از پیر طریقت، اوحدی است:

نصیحتی کنمت یادگیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یاد است
... مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار داماد است

نستوه در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۰ - خواب دیدن یوسف علیه السلام که آفتاب و ماه و یازده ستاره وی را سجده می برند و شنیدن اخوان آن را و زیادت شدن حسد ایشان:

در مصرع دوم بیت 17، درد نادرست است و وِرد درست است.

نستوه در ‫۵ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۲ - و قال ایضآ یمدح الصّذر السّعید رکن الدّین صاعد:

از پایین به بالا در بیت دهم سه مورد اشتباه تایپ شده اند:
زر دست، زردست (= زرد است) می باشد.
ز دست، زدست (= زده است) می باشد.
هابل هم، هایل است.

نستوه در ‫۵ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱ - قطعه:

شعر فرخی با چند اختلاف در سفینۀ تبریز (ص485) در خلال اشعار دیوان ظهیر فاریابی آمده است.
در بیت سوم شعر منقولِ تردید که متأسفانه ننوشته اند از کیست، خار اشتباهاً خوار تایپ شده است.

نستوه در ‫۵ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۳۶ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - و قال ایضاً بمدحه:

در مصرعِ «که تخت رتبت بر اوج لامکان آورد» رتبت، زتبت تایپ شده است.

نستوه در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۹ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱:

در مصرع 2 بیت 6 آفتاب جان عقاب صحیح نیست به 3 دلیل: 1- نبودن عبارت در متون ادب فارسی 2- وزن مصرع با آن عبارت به هم می خورد و در رکن 3 به جای مفاعیلن، مفاعلات می شود که چنین وزنی در عروض نیست. 3- تعبیر آفت جان عقاب در شعر خاقانی و مجیر و ... آمده است. ذیلاٌ ابیات عربی و فارسی که مضمون بیت مشترکند، درج می شود که به خاطر اطالۀ کلام پوزش می طلبم:
آفت جانِ عقاب بودنِ پَرَش
طغرائی (دیوان):

مِثلُ العُقابِ رَأی نَصلاً یُرَکَّبُ فی
فَقالَ: لابَأسَ ما لَم یَأتِهِ مَدَدٌ
فَاَلبَسَ القِدحَ وَحفاً مِن قَوادِمِهِ
رَماهُ رَشَقاً فَلَم یُخطِئ مَقاتِلَهُ
فَقالَ: وَالسَّهمُ تَحدوهُ قَوادِمُهُ
قِدحٍ لَطیفٍ قَویمِ الحَدِّ مُعتَدلِ
مَتی یَکونُ لَهُ عَوناً عَلَی العَمَلِ
لَمّا تَطایَرَ رامٍ مِن بَنی ثُعَلِ
فَخَرَّ مُنتَکِساً مِن ذِروَةِ الجَبَلِ
مَن ذا اَلومُ وَ حَتفی جاءَ مِن قِبَلی
اگر نوشتۀ آقای جمالزاده در کشکول جمالی121 صحیح باشد، باید گفت که سابقۀ مضمون فوق، پیش از ادبیّات فارسی و عربی است. وی نوشته که مضمون عیناً در قطعه¬ای از اشیل، شاعر یونانی قرون پنجم و ششم پیش از میلاد، آمده است. حتّی تذکر داده است که مَثَل«از ماست که بر ماست»، که در زبان یونانی هست، عیناً به زبان فارسی وارد شده است!
ناصر خسرو:

گویند عقابی به درِ شهری برخاست
ناگه ز یکی گوشه از این سخت کمانی
وز بهر طمع پرّ به پرواز بیاراست
تیری ز قضای بد بگشاد بر او راست
در بال عقاب آمد آن تیر جگردوز
زی تیر نگه کرد پر خویش بر او دید
وز ابر مر او را به سوی خاک فرو کاست1
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
مسعود سعد سلمان:

از عقاب است پَرِّ آن تیری

که بدو می بیفکنند عقاب
ابوالفرج رونی:

مگر که فرع قوی حال تر ز اصل از آنک

عقاب گیرد تیرش همی به پرّ عقاب
مجیر بیلقانی:

تو را به دست تو سر می برد زمانه از آن

که هست پرّ عقاب آفت وجود عقاب
خاقانی:

کار جهان وبال جهان دان که بر خدنگ

پرّ عقاب آفت جان عقاب شد
نظامی:

گهِ تیر خوردن عقاب دلیر

به پرِّ خود آید ز بالا به زیر

نستوه در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۵۲ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۶:

بیت فوق را ابوطاهر خسروانی از طریق سلخ که از انواع سرقات ادبی است، به دو بیت زیر تبدیل کرده است:
عجب آید مرا ز مردم پیر
که همی ریش را خضاب کنند
به خضاب از اجل همی نرهند
خویشتن را همی عذاب کنند

نستوه در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۶:

در مصرع 2 بیت 3 جوینده صحیح نیست، جوینده ای درست است.

نستوه در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۹۲ - و قال ایضاً:

در بیت 2 واژۀ طالع نادرست و صحیح آن طامع است و مدیج هم غلط است و مدیح درست است.

نستوه در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۷:۰۴ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۰ - اندر شُکر گوید:

در بیت 10 «از» نادرست است و «ار» صحیح است.

نستوه در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۵۵ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - وله فی‌بیان الحقایق:

آقای عسکری شعر قصیده است، نه غزل.
بله مصرع دوم ایراد وزنی دارد، اما باید کلمه «پی» حذف شود نه «در پی» که شما توصیه کرده اید. با حذف «در» یک هجای کوتاه از وزن حذف می شود.

نستوه در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۴۰ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲۰:

از آن جا که غزل 4520 در گنجور صائب نیامده است، ذیلاً از روی دیوان صائب چاپ محمد قهرمان درج می شود:
زخم ما پهلو به خنجر می دهد
شیشه ما سنگ را پر می دهد
سینه ی ما از هجوم درد وداغ
یادی از صحرای محشر می دهد
شوق از افتادگان راه عشق
می ستاند پا و شهپر می دهد
بی مگس هرگز نماند عنکبوت
رزق را روزی رسان پر می دهد
ناامیدی اول امّیدهاست
نخل ما چون خشک شد، بر می دهد
هوشیاری گر چه جان گفتگوست
می سخن را رنگ دیگر می دهد
از بزرگی برخورد یارب محیط
می ستاند موم و عنبر می دهد
همت مردان مگر کاری کند
نقش ما کی داد ششدر می دهد
می دهد زر را به زر هرکس چو گل
خرده ی خود را به ساغر می دهد
می شود چون خامه صائب سرخ را
هر که در راه سخن سر می دهد
ان شاء الله که درست تایپ کرده باشم. در صورت مشاهده ی غلط لطفاً حاشیه بنویسید.

نستوه در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۱۲ - مثل:

البته دکتر حمیدی شیرازی مصرعهای سعدی و مصراعهای منتسب به فردوسی را جا به جا کرده است.
اگر من جای دکتر حمیدی شیرازی بودم، بدون جا به جا کردن مصرعهای سعدی و فردوسی، بیت زیر را می سرودم:
جامه را بر تن دَرَد گر ناخدا
هر کجا خواهد برد کشتی خدا
بد نیست رکن آخر مصرعها را برای تبدیل کردن دو رکن محذوف به دو رکن مقصور مختصر تغییر داد؛ یعنی به جای ناخدا، ناخدای آورد و به جای خدا، خدای.
بیتِ من هر چند کمی تا قسمتی به قول ظریفان و طنازان «لایَتَچَسبک» !!! است، ولی خودمونیم بد از آب در نیامده است!!!

نستوه در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۱۲ - مثل:

اگر افسانۀ خواب سعدی که فردوسی را در خواب دید که اگر من جای تو بودم، بیت تو را به این شکل می سرودم:
برد کشتی آن جا که خواهد خدا(ی)
وگر جامه بر تن درد ناخدا(ی)
درست بوده باشد که نیست، بیت منتسب به فردوسی زیباست. زیرا نه تنها کلماتِ بیت سعدی بدون هیچ تغییر در آن آمده اند و وزن هر دو بیت فعولن فعولن فعولن فعل است، کلمات فقط جا به جا شده اند.
اوّلین واژۀ مصرع نخست سعدی در تمام نسخه های خطّیِ مورد استفادۀ دکتر یوسفی در تصحیح بوستان سعدی، «قضا»ست نه خدا. ذوق ایرانیان خدا را به جای قضا ترجیح داده است.
ناگفته نماند که دکتر مهدی حمیدی شیرازی بیت سعدی را با تغییراتی اندک و با تغییر دادن رکن های فعولن به فاعلاتن و فعل به فاعلن (تبدیل بحر متقارب به بحر رمل) به شکل زیر درآورده است:
ناخدا گر جامه را بر تن درد
هر کجا خواهد خدا، کشتی برد

نستوه در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۶ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

1- در مصرع دوّم بیت نخست، یک هجا کم است و همین کمبود، وزنِ مصرع را مختل کرده است. احتمالاً «غمها» به اشتباه «غم» نوشته شده است.
2- در بیت 2 بهتر است «باستخوان» مثل بیت نخست، به صورت «به استخوان» باشد.
2- در بیت 3 «پای» اشتباهاً «یای» تایپ شده است.
3- در بیت 9 «برخواست» باید «برخاست» تایپ شود.
4- در بیت 14 «از خوش» باید «ای خوش» باشد. «بمهر جان» نیز نادرست است؛ یعنی گذشته از آن که حرف اضافۀ «به» متّصل به کلمۀ «مهر» نوشته شده که زیاد مهم نیست، بین «مهر» و «جان» فاصله افتاده است. همین فاصله سبب کژخوانی و عدم درک معنای درستِ کلمۀ «مهرجان» که به معنی مهرگان (مجازاً پاییز) است، شده است. «آنکسکه » نیز بهتر است به شکل «آن کس که» باشد.
5- در بیت آخر نیز «عقبیش» بهتر است به شکلِ «عقبی اش» باشد.

نستوه در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:

نمیدانم چرا جناب آقای داریوش بیدل واژه ی ضبط را نه یک بار - که تصور شود بر اثر عجله یا بی دقتی اشتباه نوشته شده است - بلکه دو بار، آنهم با دو خطا به صورتِ ظبت نوشته اند! آن وقت به اعتراض آقای فرهود و قالبهای غزل و قصیده نظر کارشناسانه می دهند!

۱
۲