گنجور

حاشیه‌ها

حسین ۱ در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:

نسترن بانو
نَک شَهِ هادی ، زان سوی وادی
جانبِ شادی ، داد نَویدش
میگوید : اینک شاه هدایت کننده آمده ، ازآن سوی دیار آمده ، به او نوید شادی بدهید
ماندگار باشید

 

مسعود الحکما در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:

حقیر بیشتر از زاویه ی زیبایی شناسی به بیت مورد بحث نگاه میکنم.واژه ی تعزیر به مراتب شعر رو زیبا تر میکنه
تکفیر ،دارای پیامدهای بسیار زیادی است که در نهایت حتی منجر به قتل تکفیر شونده میشود .که اصولا برای یک باده گساری ساده،فقها رای به تکفیر نمیدهند .مگر انکه در زمان لثان الغیب .دارالحکومه ی شیراز به دست داعشیان باشد

 

نسترن در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:

بیت سوم از آخر چه شکلی خونده میشه و به چه معنایه؟

 

... در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

دوستان بزرگوار
سوالی در مورد لفظ «آن» در مصراع اول بیت اول برام پیش اومد. به نظر شما خوانش درست بیت کدوم حالته؟
به جهان خرم از «آن کسی» هستم که باعث خرم بودن جهان است
یا
«به این دلیل» به جهان خرم هستم که جهان خرم از اوست.
یا چیزی غیر از این دو حالت؟
«از آن» در حالت اول به معنی از آن کس (خدا) است و در حالت دوم اشاره به دلیل و علت خرم بودن داره.
نظر خودم به خوانش دوم نزدیکتره. به نظر مناسب تر میاد.

 

... در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

افشین عزیز
به نظر می رسه چشش به معنای چشاندن به کار رفته.
چشاندن طعام و شراب از سوی حق به انسان.
مفهوم اصلی، همون مفهوم کشش از جانب معشوق هست.
در بیت های قبلی هم میگه با تمام کاستی های انسان، خدا انسان رو به طرف خودش فرا می خونه و شاید اشاره ای باشه به «یحبهم و یحبونه».
در تصوف از این آیه برای اثبات عشق دو طرفه استفاده میشه و از این که عبارت یحبهم قبل از عبارت یحبونه اومده نتیجه میگیرن که این عشق از جانب خدا (معشوق) آغاز شده، بر خلاف عشق انسان به انسان که جانب عاشق شروع میشه. به نظر می رسه در بیت «عاشقی گر زین سر و گر زان سر است / عاقبت ما را بدان سر رهبرست»، مولوی عشق این سری رو عشق انسان به انسان و عشق آن سری رو عشق الهی میدونه و میگه حتی عشق انسان به انسان هم عاقبت به سمت عشق الهی راهبری میکنه.
عذرخواهی میکنم بابت پرحرفی.

 

شهبازی در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مباهات و نکوهش حسودان:

نسخه مورد مطالعه بتصحیح علی عبد الرسولی در سال 1317 می باشد.

 

شهبازی در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مباهات و نکوهش حسودان:

سلام و درود؛
در نسخه هایی که بنده مطالعه کردم بیت هشتم به جای "قضا"، "غزا" آورده اند. که به نظر با معنی بیت بیشتر تناسب دارد...

 

علی در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳:

خطاب به ایراندخت که میگه کتاب دو قرن سکوت رو مطالعه کنید تا بفهمید اعراب چه بر سر ما اوردند!!
متاسفانه جهل باستان پرستان ایرانی تمامی ندارد!شما کارنامه اسلام همون آقای زرینکوب رو که چند سال بعد از دو قرن سکوت منتشر کرد رو بخونید.نصف مطالب دوقرن سکوت که ضد اعراب بودن رو خودشون در اون کتاب نسخ کردن!اما دوستان روشنفکر ما بعضا اطلاعی از وجود چنین کتابی هم ندارند.
در جواب به کسانی هم که میخواهند چهره فردوشی رو نژاد پرست و ضد اسلامی جلوه بدند یک بیت از خود فردوسی میارم که در نسخه های تایید شده غربی ها هم وجود دارد
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست جهان را چو باغ بهار

 

فیصل در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۳:

این شعر بیدل را یکی از غزل سرایان افغان (استاد شریف غزل)خواندند که واقعا زیباست.

 

محمدمهدی قنبری مبارکه در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۲:

مصرع آخر:
چکیدن باده ی ناصاف را صاف می کند

 

مهرزاد در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۵:

مشکوک نباشید به آن بیت. نگاه سیاسی فردوسی د رجای جای شاهنامه مشهود است . یکیش همینجا. تبدیل کردن جنگی که اساسا برای انتقام جویی است به جنگی ایدئولوژیک کاری است که درتاریخ بارها و بارها اتفاق افتاده. فردوسی به زیرکی این را نشان داده.

 

مدرس در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

با سلام خدمت دوستان گرامی
می خواهم شرحی بر بیت هشتم به عرض برسانم
(آن تلخ وش که صوفی ام الخبایثش خواند/ اشهی لنا واحلی من قبله العذارا)
در واقع حضرت در اینجا می فرمایند که شرابی که صوفی آن را ام الخبایث(مادر پلیدی ها) می خواند، برای ما از بوسه بر صورت شهوت انگیز دوشیزگان بهتر است.

 

مدرس در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

با سلام خدمت تمامی دوستان گرامی
می خواهم در اینجا شرحی بر بیت اول را به عرض برسانم.
بیت اول(سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند/پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند):کسانی که بوی سمن می دهند(دوستان توجه داشته باشند که در آن زمانه استفاده از عطر و حمام مرتب باب نبود)با نشستن غبار غم را به دل می نشانند./کسانی که رویی مانند پریان دارند با ستیز قرار از دل ما بستانند.

 

نادر.. در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۷:

مشو غایب که چون آیینه از رخ می پرد رنگم ..

 

شهاب در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷:

"پریشان روزگار" بله دقیقا حسب حال بعضی از عزیزان است این تک بیتی که گفتید
چون تعصب نمیذاره چیزی ببینن

 

Sep در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱:

حافظ با شعر ان یار کز او خانه ما جای پری بود ب استقبال سعدی رفته و بسیاری از شعرهای دیگرش رو بر وزن شعرهای سعدی سروده

 

... در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:

پریشان روزگار عزیز
عرض کردم «امکان تفاوت» و نه «قطعیت تفاوت».
یعنی حرف های شخصیت های شاهنامه (یا هر روایت دیگه) لزوما حرف های فردوسی (یا راوی) نیست، ولی ممکنه که باشه. با این وجود چون قطعی نیست قابل استناد نیست و نمیشه گفت چون شخصیت X در شاهنامه اینطور گفته پس فردوسی اینطور گفته...
امیدوارم بالاخره موفق شده باشم منظورمو درست و کامل منتقل کنم.
نکته دیگه اینکه اساطیر (در هر ملتی) اساسا دارای ویژگی های فرا بشری هستن، چه شخصیت های مثبت اساطیری و چه شخصیت های منفی. همین موضوع باعث میشه اسطوره از تاریخ جدا بشه و متن اساطیری مختصاتی کاملا متفاوت با متن تاریخی داشته باشه (دقت کنید به تفاوت های بسیار زیاد تاریخ بیهقی یا جهانگشای یا سایر کتب مشابه با شاهنامه های مختلف از جمله شاهنامه فردوسی و سایر متون اساطیری). به عنوان مثال داستان ضحاک و... رو نمیشه جزئی از تاریخ دونست. چون قطعا ضحاک بر اثر بوسه ابلیس مار بر دوش نداشته که مارها مغز بخوان و... . همین موضوع تخیل، شکاف بین تاریخ و اسطوره رو ایجاد میکنه.
در متون اساطیری اساسا زمان و مکان مبهم و نامشخص هست و چندان اهمیتی هم نداره، ولی متون تاریخی بدون ذکر زمان و مکان کمترین ارزشی ندارن.
متون اساطیری معمولا نمادین هستن (مثل نمادپردازی در موضوع خرد ستیزی ضحاک که با خوردن مغز توسط مارها نشون داده شده) ولی متون تاریخی کاملا واقع گرا هستن.
با توجه به تفاوت های بسیار متون اساطیری و تاریخی مرز بین تاریخ و اسطوره اونقدرها هم باریک نیست. در مجموع حتی اگه بخشی از شاهنامه قرائن و شواهد و مبنای تاریخی داشته باشه، بازم شاهنامه اصولا یه متن اساطیری هست و نه تاریخی.

 

پریشان روزگار در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱:

دوستان ،
شاعر است و معشوق( اول کس و سوم کس)
بیت مور اشاره آقای ترابی ،جنابان ناشناخته و 7 به گمانم ندین صورت است:
" آن دوست که با او به ارادت نظری هست
با من مگر اورا به عنایت نظری بود "
از شیخ ارادت است و از معشوق عنایت
و جایی برای اول کس جمع ( ما)نمی ماند و چند بیت
سپس تر تنها از من و او سخن میگوید.

 

پریشان روزگار در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:

دریغم آمد ، بیت الغزلی که فروغی در حاشیه آورده است با شما در میان ننهم:
سالها قبله صاحب نظران خواهد بود
بر ( هر) زمینی که نشان کف پای تو بود

 

Sep در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:

دوست عزیز همون کلمه دلستان درسته...منطور اینه که سرو هم بلند بالاست ولی صورت زیبا نداره

 

۱
۳۰۲۳
۳۰۲۴
۳۰۲۵
۳۰۲۶
۳۰۲۷
۵۰۴۸
sunny dark_mode