گنجور

حاشیه‌ها

رضا در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:

منظور از هفت آسیا سیارات منظومه شمسی است.

 

امیر ملکیان در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:

امیر ملکیان نوشته:
با سلام . ای کاش پدید آورندگان این سایت بسیار خوب چاپ هایی که از آن استفاده کرده اند را معرفی می کردند . دیوان عرفی نخستین بار در سال 1308 هجری قمری در بمبئی چاپ شده . در ایران هم به کوشش غلامحسین جواهری توسط چاپخانه محمد علی علمی چاپ شده . اما تصحیح انتقادی دیوان عرفی شیرازی به کوشش پرفسور محمد ولی الحق انصاری در سال 1378 در انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است.
این غزل در چاپ پرفسور انصاری با متن درج شده در این سایت تفاوت هایی دارد که به آن اشاره می کنم :
بیت اول ، مصراع دوم به جای به شکوه او ، به شکوه شود آمده است.
بیت دوم ، مصراع دوم به جای گاهی به حال دل ، گاهی به حال گویی دل آمده است .
بیت سوم ، مصراع دوم به جای شکوه ، شُکر آمده است .
بیت هفتم ، در مصراع اول به جای بدان ، به دل آمده است .
امیدوارم این موارد را اصلاح کنید .

 

امیر ملکیان در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:

با سلام . ای کاش پدید آورندگان این سایت بسیار خوب چاپ هایی که از آن استفاده کرده اند را معرفی می کردند . دیوان عرفی نخستین بار در سال 1308 هجری قمری در بمبئی چاپ شده . در ایران هم به کوشش غلامحسین جواهری توسط چاپخانه محمد علی علمی چاپ شده . اما تصحیح انتقادی دیوان عرفی شیرازی به کوشش پرفسور محمد ولی الحق انصاری در سال 1378 در انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است.
این غرل در چاپ پرفسور انصاری با متن درج شده در این سایت تفاوت هایی دارد که به آن اشاره می کنم :
بیت اول ، مصراع دوم به جای به شکوه او ، به شکوه شود آمده است.
بیت دوم ، مصراع دوم به جای گاهی به حال دل ، گاهی به حال گویی دل آمده است .
بیت سوم ، مصراع دوم به جای شکوه ، شُکر آمده است .
بیت هفتم ، در مصراع اول به جای بدان ، به دل آمده است .
امیدوارم این موارد را اصلاح کنید .

 

محمدعلی در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:

حذف بیت سوم می تواند شرح حدیث زیز باشد

با شرح حدیث کنز مخفی به توضیح مفاتیح غیب می‌پردازیم: «کنت کنزاً مخفیاً فاحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف»[1] من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم که شناخته شوم، پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.

در یک نگاه سطحی به این نکات دست می‌یابیم:
الف‌ـ حق تعالی گنجی پنهان بود.
ب‌ـ می خواست پنهان نباشد.
ج‌ـ خلق را بدین منظور آفرید.
دـ از آن‌جا که نقض غرض بر حق تعالی محال است، پس از پنهانی درآمد.
گنج نهان از نگاه عرفان
«کنت»
ضمیر متکلم در کنت (ت)، اشاره به اولین تعین ذات حق تعالی دارد که عبارت است از ظهور ذات برای ذات و حضور و شهود ذات برای ذات. توجه داریم که این اولین، اولین زمانی نیست که بتوان پیش از آن زمانی را یافت که این حضور و شهود ذات، برای ذات موجود نباشد.
«کنز خفی»
همان‌گونه که در عبارت پس از کنت قرار گرفته است، در هستی نیز چنین است و متأخر از ادراک ذات است. پس حضور و شهود ذات برای ذات، گنج پنهانی که مقام احدیت است و کمالات ذاتی و صفاتی و اسمایی او در آن مقام از یک‌دیگر متمایز نیست، بلکه تمایز آن‌ها در مقام واحدیت است. چنان‌که گفته شد.
«فاحببت أن أعرف»
پس از تجلی علمی ذات برای ذات، تجلی حبی قرار گرفته است که ناشی از ادراک ذات است. عرفا از این تجلی حبی به حب به ذات و حب معروفیت اسماء صفات تعبیر کرده‌اند.
این تجلی که دومین تجلی ذات حق تعالی است، نتیجه و از لوازم تجلی علمی وی یعنی تجلی اول است.
«فخلقت الخلق لکی أعرف»
تجلی حبی که همان حب به ذات است، (چنان‌که تجلی علمی، همان علم به ذات بود) سبب ظهور اسماء و صفات به‌طور تفضیلی در مقام واحدیت می‌شود و در نتیجه ذات حق تعالی، خود را در ملابس اسماء و صفات و صور آن‌ها یعنی اعیان ثابته مشاهده می‌کند.
پس نخست حضور ذات برای ذات که تجلی علمی است، آن‌گاه حب به معروفیت ذات یا مشاهده ذات در کثرت اسمایی و صفاتی و بالاخره مشاهده ذات در کثرات اسماء و صفات.
«کنت کنزاً مخفیاً»
اشاره به ذات عاری از ملابس دارد. فاحببت ان اعرف، اشاره به ذات در مقام تجلی در احدیت دارد. فخلقت الخلق لکی اعرف، اشاره به ظهور و تجلی حق در مظاهر و اعیان خلق دارد. «کنت» اشاره به اول تعین ذات دارد. این تعین تجلی ذات برای ذات است که مقام علم ذات به ذات و سبب تعین ذات به کمالات ذاتی است.« کنز مخفی» که مقام احدیت ذات و صفات است و کمالات اسمایی و افعالی از یک‌دیگر تمایز ندارند، بلکه متحد بالذاتند و از انحای تکثّر اعم از علمی و نسبی مبرّا می‌باشند، این مقام مرتبه مفاتیح غیب است.»
آیا در هر عصری انسان کاملی هست که جلوه ای از تمامی صفات الهی باشد که می بایست او را بشناسیم و دلیل سانسور بیت سوم شعر دور نگه داشتن ما از این حقیقت بزرگ و منتظر نگه داشتن برای ظهور منجی از عالم بالا و ...باشد؟

 

صباح عندلیب در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳۹:

ودر جاءی بیت دوم :
ورنه می وچنگ وصورت خوب وسماع
برخاص حلال گشت وبرعام حرام

 

... در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲ - سبب نظم کتاب:

گلشن راز در پاسخ به هجده سوال «امیر حسینی هروی» سروده شده.
هروی یکی از عرفای خراسان هست که چندان شناخته نشده. ایشون مرید شیخ بهاءالدین زکریای مولتانی (بهاءالحق) بودن. بهاءالحق از مهمترین مریدان شیخ شهاب الدین سهروردی هست که این طریقه رو در هند و مناطق شرقی رواج داد. بزرگترین مرید بهاءالحق، فخرالدین عراقی هست که دامادش هم شد. بگذریم و برگردیم به امیر حسینی هروی.
هروی همین مقدار شناخته شدنش هم به واسطه گلشن راز و سوالهاش بوده و آثار خودش چندان مورد توجه قرار نگرفتن، هرچند که آثار جدی و قابل اعتنایی رو داره. همونطور که گفتم پیرو طریقه سهروردیه بوده و اندیشه هاش مرتبط با مکتب عرفانی بغداد هست، به همراه زبان شیرین مکتب خراسان در بیان حقایق عرفانی. هرچند قدرت هروی در زبان وری به اندازه عراقی نیست، اما آثارش رنگ و بوی آثار عراقی رو با خودشون دارن. تا جایی که من اطلاع دارم دو اثر از ایشون چاپ شده. یکی «مثنوی های عرفانی امیر حسینی هروی» به تصحیح دکتر ترابی که انتشارات دانشگاه تهران چاپ کرده و شامل سه منظومه «کنزالرموز، زادالمسافرین و سی نامه» هست. این آثار به نظم هستن و به شیوه مثنوی های عرفانی در قالب حکایات و تمثیل ها به بیان مفاهیم عرفانی می پردازن. اثر دیگه «طرب المجالس» هست که به تصحیح دکتر مجتهدزاده و در مشهد چاپ شده. در قالب نثر به همراه نظم نوشته شده و یادآور حس مرصادالعباد هست. اطلاعی از پیدا شدن این کتاب ها در بازار ندارم ولی توصیه می کنم مطالعه کنید اگه پیدا کردین.
هروی سوالات گلشن راز رو مشخصاً از شبستری نپرسیده، بلکه با فرستادن رسولی به تبریز این سوالات رو از عرفای آذربایجان مطرح کرده و شبستری به واسطه توانایی بالاترش برای پاسخ به این سوالات انتخاب شد. دلیل پرسیدن این سوالات توسط هروی چندان روشن نیست. ظاهرا هروی این سوالات رو در سال 717 پرسیده و فرستاده و در سال 718 از دنیا رفته. یعنی در اواخر عمر و پختگی عرفانی این سوالات رو مطرح کرده و به نظر نمی رسه بشه نتیجه گرفت که واقعا جواب این سوالات رو نمی دونسته. حالا اینکه دلیلش دقیقاً چی بوده من اطلاع ندارم.
به هر حال من چندان به گلشن راز و شبستری علاقه مند نیستم. این طرز از عرفان خشک و فقیهانه رو چندان نمی پسندم.
با احترام.

 

دکتر اندیشه قدیریان در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۹۵:

در بیت دوم، «شعشعه» صحیح است.

 

دکتر اندیشه قدیریان در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۰:

در بیت هفتم، می فکن نادرست است و باید به میفکن تبدیل شود؛ در بیت هشتم نیز، رهگذار، صحیح است نه رهگذر

 

shk clickmank در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:

دوستانی که در امور ادبی کلاسیک و مدرن سواد تخصصی ندارند
نظرشان فاقد وجاهت و ارزش ادبی است.

 

صباح عندلیب در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳۹:

در جاهاءی این شعر بدینصورت آمده است :
هر چیز که آن خوش است ، نهی است مدام
تا می نشود دلیل این مردم عام
ورنه می وچنگ وروی زیبا وسماع
برخاص حلال گشت وبرعام حرام

 

۷ در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳۳:

پیوند به وبگاه بیرونی
نادر گلچین

 

۷ در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:

پیوند به وبگاه بیرونی
آواز همایون استاد ایرج یک شاخه گل 465
51" 8"

 

امین احمدی در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۲ - مقالت هفتم در فضیلت آدمی بر حیوانات:

سلام.به قول استاد کسی با این کلمه پرده به این زیبایی کار نکرده

 

سیدم ساعد ح در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:

در بیت:
مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان
که پیر داند مقدار روزگار جوانی
مصراع دوم سکته دارد که با توجه به تسلط و استادی در سخن حضرت شیخ اجل بعید است که این مصراع را چنین سروده باشند‌
نیکوتر و زیبنده تر است که این مصراع اینگونه اصلاح گردد:
که پیر قدر بداند روزگار جوانی
که با عروض شعر هم بی تناسب نیست

 

khayatikamal@ در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۶۷:

بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 7386

 

اشکان در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۹ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۸:

از سنایی است

 

اشکان در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۸:

از ستایی است

 

دکتر اندیشه قدیریان در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸:

در مصراع دوم بیت هشتم، «منسوب» صحیح است نه «منصوب»

 

محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۹:

متن دیوان حضرت بیدل (رح) چاپ کابل در دستم است مقطع طاقت درس نیست٬ طاعت غلت است باید طاعتم نیست درست است.

 

محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com در ‫۷ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۹:

بیت مقطع: بیدل به معبد عشق پروای طاعتم نیست
کاتب یا تایپست اشتباه نموده باید درست نوشه نمایید.

 

۱
۲۹۶۳
۲۹۶۴
۲۹۶۵
۲۹۶۶
۲۹۶۷
۵۰۵۰
sunny dark_mode