گنجور

حاشیه‌ها

رضا در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:

به دام زلفِ تو دل مبتلای خویشتن است
بکُش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
دل مبتلای خویشتن است: دل به میل و اختیار خود آمده وخودرابه بندِ زلفِ توبسته وگرفتار ساخته است.
بکُش به غمزه: به جفای دلبرانه بکُش.
معنی بیت: دلم که درمیان حلقه های زلفِ تو به دام افتاده، خود کرده ایست که استحقاقِ مرگ را دارد. اوبه میل واراده، خودرا به بندِ زلفِ توبسته، به جوروجفا وحرکاتِ دلبرانه بکش که سزاوارکشته شدن است.
خیال تیغ توباما حدیثِ تشنه وآب است
اسیرخویش گرفتی بکش چنانکه تودانی
گرت ز دست برآید مرادِ خاطر ما
به دست باش که خیری به جای خویشتن است
مُرادِ خاطر: آرزوی ما، درخواستِ ما(درخواستی که دربیتِ اوّل داربکش به غمزه....)
به دست باش: دست به کار شو، در انجام این کار بکوش، درنگ مکن.
به جای خویشتن: برای خویشتن
معنی بیت:خطاب به معشوق، اگرواقعاً برایت امکانپذیراست دلم را بکُش وآرزوی مرا برآورده کن که هم لطفی درحق من کرده باشی وهم خیر وثوابی برای خود رقم بزنی.
خونم بخورکه هیچ مَلک باچنین جمال
ازدل نیایدش که نویسد گناه تو
به جانت ای بُتِ شیرین دهن که همچون شمع
شبان تیره مرادم فنای خویشتن است
مُرادم: آرزویم، درخواستم.
شبان تار: شبهای تاریک،کنایه ازشب های دوری وفراق
فنای خویشتن: نابودی خود
معنی بیت:سوگندبه جان تو ای محبوب شیرین دهان، درشبهای تاریکِ هجران، همانند شمعی درسوز وگدازم وتنها آرزویی که دارم مرگ ونابودی خویشتن است.
ای مجلسیان سوزدل حافظ مسکین
ازشمع بپرسید که درسوز وگدازاست
چو رأی عشق زدی با تو گفتم ای بلبل
مکن که آن گل خندان به رای خویشتن است
چورأی عشق زدی: هنگامی که دل به عشق سپردی
بلبل : کنایه ازخود شاعراست. گل نیز کنایه ازمعشوق است.
به رای خویشتن است: خودخواه است وبه رای تو(نظر تو وعشق تو) اهمیّتی قائل نیست، در فکر منافع شخصی خویش است.
معنی بیت:خطاب به دل خویش است. ای دل عاشق پیشه، هنگامی که دل به عشق گل(معشوق) سپردی باتوگفتم که عاشق مشو، گل(معشوق) خودخواه است وجز به خودش به چیزدیگرنمی اندیشد.
نشانِ عهد ووفانیست درتبسّم گل
بنال بلبل بیدل که جای فریاداست
به مُشک چین و چِگِل نیست بوی گل محتاج
که نافه‌هاش ز بند قبای خویشتن است
چـِگِل نام یکی از قبائل ترک شزقی است. در کتاب دیوان لغات الترک محمود کاشغری،قبائل ترک و از جمله قبایل چگل، افشار، بایُندر، سلغر،یغما، غز، سلجوق و مجغر که همان مجار باشد، را نام می‌برد. "چِگِل" نام شهر وسرزمینی در جنوب قرقیزستان که درآنجا قبیله‌یی از ترکان خُلخ زیسته و به زیبایی مشهور و ضرب‌المثل‌ بوده اند.
به مُشکِ چین وچگل نیست بوی گل محتاج: یعنی اینکه گل خودش درذات خود،رنگ وبو وعطردارد ونیازی به آب ورنگ وآرایش ندارد.
نافه: بندناف، کیسه ی مُشک که درشکم بعضی ازآهوان نر هست وپس ازفراوری درعطرسازی مورداستفاده قرارمی گرفته است.
نافه‌هاش زبند قبای خویشتن است: کنایه از اینکه هرچه دارد از خود دارد و از کسی وام نگرفته است. بندِ قبای غنچه که بازشود عطر گل منتشرمی شود.
معنی بیت: گل به عطر وآرایش نیازندارد که لوازم آن را ازچین وچگل بیاورند. گل زیبایی وعطر خودرا دردل خود دارد وهنگامی که بندِ قبای غنچه بازمی شود وگل می شکفد عطر وبوی آن نیزمنتشرمی گردد.
زعشق ناتمام ما جمال یارمستغنیست
به آب ورنگ وخال وخط چه حاجت روی زیبارا؟
مرو به خانه ی اربابِ بی‌مروّت دَهر
که گنج عافیتت در سرای خویشتن است
اربابِ بی‌مروّتِ دَهر: دنیاداران بی انصاف.
گنج عافیت: تندرستی وسلامت به گنج تشبیه شده است.
شاعر دل خودرا نصیحت کرده وبه نوعی به محبوب ِ بی اعتنای خویش،صاحب منصب ومقام دولتی نیزهست کنایه می زند.
معنی بیت: ای دل ازاربابان بی انصاف ودنیاداران ودولتمردان توقّع نداشته باش که به ابرازاحساسات وعواطفِ توپاسخی درخور وشایسته دهند. آنچه می جویی دردرون توست. سلامتی وتندرستی گنجیست که باهیچ گنجی قابل قیاس نیست وآن دردرون خودِ توقراردارد.
سالها دل طلبِ جام جم ازما می کرد
آنچه خود داشت زبیگانه تمنّا می کرد
بسوخت حافظ ودرشرط عشقبازی، او
هنوزبرسرعهد و وفای خویشتن است
حافظ ازآتش اشتیاق سوخت امّا همانگونه که ازابتدا عهدبسته بود برفاداری خویش پابرجا ماند وپاپَس نکشید. گرچه کاملاً سوخت وازپای درآمد لیکن هنوز برسر عهد وپیمان خویش وفاداراست.
کُشته ی غمزه ی خودرا به زیارت دریاب
زانکه بیچاره همان دل نگرانست که بود.

 

حسین در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۶ - نصیحت کردن مرد مر زن را کی در فقیران به خواری منگر و در کار حق به گمان کمال نگر و طعنه مزن در فقر و فقیران به خیال و گمان بی‌نوایی خویشتن:

بیت اول یک پرسش است:

فقر فخری از گزافست و مجاز?
نه ,هزاران عز پنهانست و ناز!

 

مصطفی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۸:

با علی موافقم
درست تعبیر کردید
جالبه که شاعره در چارپاره‌ها از گذر روزها "پریر و دی" استفاده کرده.
رباعیات ایشان به حق لطیلف و زنانه است

 

siah در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۱ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۵:

چه زیبا!؛
گفت و گوی پوچ ناصح را نمی دانم که چیست
ان قدر دانم که جای پنبه در گوشم تهی است...

 

مصطفی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۴:

سلام،
نظر به اینکه تفسیر آقای عسگری درست میباشد، سوالی هست که امید است دوستان جواب بدهند که آیا در مصرع پایانی کلمه «موم» به معنای خود شمع (در زبان عربی) نیست؟
بر پای بدم که شمع را بنشانم

آتش ز سر شمع همه موم بسوخت
سپاس.
از توضیحات دوستان بهره زیادی می‌برم . متشکرم

 

ر.غ در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۶ دربارهٔ وطواط » رباعیات » شمارهٔ ۶ - سلطان تکش بن اتسز در دوشنبه ۲۲ربع الاخر سنۀ ۵۶۸ در خوارزم بر تخت نشست رشید این رباعی بر وی بخواند:

با سلام در این مصراع "عدل پدرت شکستی کرد درست"، کلمه شکستی اشتباه است و شکستنی درست است.

 

حسام در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:

سلام
سه بیت اوّل ظاهراً خطاب به عاشقان ه و چهار بیت بعدش خطاب
به معبود. بیت آخر رو متوجّه نمی‌شم. اوّل اینکه خطاب به کی ه و دوم معناش چیه؟

 

حسام بیگ مرادبیگ در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

گاوی ست بر آسمان قرین پروین
گاوی ست دگر نهفته در زیر زمین
گر بینایی ، چشم حقیقت بگشا
زیر و زبر دو گاو، مشتی خر بین
دوست محترمی که eat وdrinkوbe merry را دون مقام انسانی میداند توجه داشته باشد که در همه ی ادیان بجز اسلام شرب مسکرات منع شرعی ندارد.در ضمن شما از کجا به دین و مسلک خیام پی بردید ؟ در مورد be merry که فرمودید ، ماشالله تعدد زوجات روال جاری بوده و هست. الان هم صیغه ی موقت موجود است. در مورد eat از قرار فقط مرتاضان هندی آنهم از روی ناچاری و نداری مراعات میکنند.گاهی اوقات علم و آگاهی خود بزرگترین مانع درک درست از مطالب میشود .گفته اند العلم حجاب الاکبر !

 

احسان در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

سلام بنظر من اب انگور استعاره از عشق الهی است که بهشت با حورش بهشت نیست و با عشق الهیه که بهشته

 

alex Murphy در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » نغمهٔ حسرت:

بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش
نغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
بنده اینجوری شنیدم

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون - پنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رود

 

alex Murphy در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » نغمهٔ حسرت:

بیت "بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم" را من اینجوری شنیدم :
"بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش
نغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - پروانه ز عشق بر خطر بود
- اکنون که بسوختش خطر نیست

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - بی‌دلان را عیب کردم لاجرم بی‌دل شدم - آن گنه را این عقوبت همچنان بسیار نیست

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - درد عشق از تندرستی خوشترست - گر چه بیش از صبر درمانیش نیست

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد - از چه می‌ترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - میل آن دانه خالم ، نظری بیش نبود - چون بدیدم ، ره بیرون شدن از دامم نیست

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد - ترس تنهاییست ور نه بیم رسواییم نیست

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - دست بیچاره چون به جان نرسد - چاره جز پیرهن دریدن نیست

 

پژمان رضوی در ‫۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:

دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزل
این بیت است : - من سری دارم و در پای تو خواهم بازید - خجل از ننگ بضاعت که سزاوار تو نیست

 

۱
۲۵۶۸
۲۵۶۹
۲۵۷۰
۲۵۷۱
۲۵۷۲
۵۰۵۶
sunny dark_mode